بهگزارش همشهری، فرزندان زوج سالخورده مدتی بود که از پدر و مادرشان بیخبر بودند. این زوج ۲دختر و یک پسر داشتند که دختران آنها در استرالیا و پسرشان در یکی از کشورهای آسیایی زندگی میکردند اما از اواخر سال گذشته هرچه تلاش میکردند با پدر و مادرشان تماس بگیرند موفق نمیشدند. هرچند زوج سالخورده در آخرین پیامی که در شبکههای اجتماعی گذاشته بودند، گفته بودند که برای سفری طولانی به ترکیه میروند اما جواب ندادن آنها به تماسهای فرزندانشان مشکوک بود و همین باعث نگرانی آنها شده بود.
سفر به ایران
فرزندان زوج سالخورده برای پیگیری وضعیت آنها راهی ایران شدند. پدرشان مدتی قبلتر خانهاش را در منطقه رجایی شهر کرج فروخته و با بخشی از پول آن باغی در هشتگرد خریده و آپارتمانی هم در کیانمهر کرج اجاره کرده بود اما فرزندانش وقتی راهی باغ و آپارتمان مورد نظر شدند، هیچ رد و اثری از پدر و مادرشان پیدا نکردند. در این شرایط بود که آنها راهی اداره آگاهی استان البرز شدند و خبر از ناپدید شدن عجیب زوج سالخورده دادند.
پلیس وارد میشود
۵فروردین امسال بود که پرونده ناپدید شدن زوج سالخورده بهدست مأموران پلیس آگاهی استان البرز رسید. ماجرا کاملا مشکوک بود، چرا که بررسیها نشان میداد این زوج پس از فروش خانهشان در رجاییشهر کرج پول هنگفتی بهدست آورده بودند و این احتمال وجود داشت که همین پول بلای جانشان شده باشد. ماموران در نخستین گام راهی آپارتمان آنها در کیانمهر کرج شدند. اوضاع داخل خانه کاملا عادی بود و مسئله مشکوکی وجود نداشت. در ادامه تیم تحقیق خود را به باغ این زوج در هشتگرد رساند اما در آنجا هم مورد مشکوکی به چشم نمیخورد. خودروی روآ مرد سالخورده در محوطه باغ پارک بود اما هیچ ردی از او و همسرش وجود نداشت.
پرونده پیچیده
شواهد نشان میداد که زوج سالخورده احتمالا قربانی جنایتی هولناک شدهاند، چرا که بررسیها نشان میداد ماجرا سفر به ترکیه دروغ بوده و آنها اصلا از کشور خارج نشدهاند. حالا این فرضیه وجود داشت که قاتلان با اطلاع از اینکه زوج سالخورده به تازگی پول زیادی بهدست آوردهاند، نقشه بهدست آوردن این پول را طراحی کرده و برای اجرای این نقشه زوج سالخورده را به قتل رساندهاند. در این شرایط بود که بررسیهای گسترده پلیس برای شناسایی افراد که احتمال میرفت در این ماجرا دست داشتهاند آغاز شد اما عدموجود سرنخی در این پرونده، کار را برای تیم تحقیق دشوار کرده بود. ماموران که با پروندهای پیچیده روبهرو بودند احتمالات زیادی را بررسی کردند. نخست اینکه شاید در جریان معاملات ملکی مرد سالخورده، افرادی که در جریان این معاملات بودند و میدانستند که وی پول زیادی بهدست آورده، پشت پرده این ماجرا باشند.
بنابراین تمامی بنگاههای معاملات ملکی که این مرد با آنها مراوده داشته زیرنظر گرفته شدند و چندین مظنون بهصورت نامحسوس تحت نظر قرار گرفتند اما هیچ سرنخی بهدست نیامد. در ادامه این فرضیه مطرح شد که شاید همکاران مرد سالخورده در این ماجرا نقش داشته باشند؛ چرا که این مرد در شرکتی خصوصی و بهصورت پارهوقت کار میکرد اما تحقیقات درباره همکاران او نیز نتوانست گره این معما را باز کند. زمان به سرعت میگذشت و در این میان کارآگاهان پلیس که فهرستی از تمامی مظنونان تهیه کرده بودند به بررسی درباره این افراد پرداختند تا اینکه پس از هفتهها بررسیهای تخصصی به مردی ۴۱ساله رسیدند که با زوج گمشده آشنایی داشت. این مرد مدتها پیش همکار مرد سالخورده بود و در زمینه تراشکاری مشغول بود. اما مهمترین سرنخی که باعث شد ظن پلیس به او بیشتر شود این بود که بررسی سوابق کیفری وی نشان میداد که او مدتها قبل به جرم جعل دستگیر و زندانی شده بود. از سوی دیگر بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته و تحقیقات تخصصی نشان میداد که این مرد پیش از ناپدید شدن زوج سالخورده با آنها در تماس بوده و حتی در نزدیکی باغ این زوج دیده شده است.
اعتراف هولناک
اصلیترین مظنون پرونده شناسایی شده بود و مأموران هرچه بیشتر درباره او تحقیق میکردند به سرنخهای بیشتری علیه وی میرسیدند. با تکمیل شدن سرنخها دیگر هیچ شکی وجود نداشت که او از سرنوشت زوج گمشده خبر دارد و دستور بازداشت وی صادر شد. تیم عملیاتی پلیس، شنبه گذشته راهی محل زندگی مرد ۴۱ساله در شهریار شد و او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کرد. وی به اداره آگاهی منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت اما همه گفتههای او با اطلاعاتی که در این مدت پلیس از وی بهدست آورده بود، تناقض داشت. همین تناقضگوییها در نهایت عرصه را بر متهم تنگ کرد و او وقتی مأموران شواهد و مدارکی را که علیه او بهدست آورده بودند مقابلش قرار دادند، چارهای جز بیان حقیقت ندید. او اعتراف کرد که با همدستی پسرداییاش و در سودای رسیدن به اموال زوج سالخورده، هر دوی آنها را به قتل رساندهاند اما در نهایت چیزی که نصیبشان شده بود، نفری ۲۰میلیون تومان بود.
متهم گفت: زوج سالخورده را از سالها قبل میشناختم. وقتی شنیدم خانهشان را فروخته و پول زیادی در اختیار دارند وسوسه شدم که به این پول برسم. من میدانستم که این زوج تنها زندگی میکنند و فرزندانشان در خارج از کشور هستند. برای همین نقشهام را با پسرداییام در میان گذاشتم و قبول کرد که با من همکاری کند.
وی ادامه داد: از آنجا که در کار جعل مهارت داشتم، هدفم این بود که پس از قتل این زوج و سرقت پولهایشان، املاکشان را هم با اسناد جعلی بفروشیم. حدود ۲هفته قبل از عید بود که سراغ مرد سالخورده رفتم و گفتم که برای باغش در هشتگرد مشتری خوبی پیدا کردهام. همان روزها با پسرداییام که نقش مشتری را بازی میکرد راهی باغ او شدیم. مرد ۷۰ساله تنها بود. وقتی وارد باغ شده و مطمئن شدیم فرد دیگری آنجا نیست، پسرداییام با میلگردی که زیر پیراهنش پنهان کرده بود ضربه به سر او زد و بعد وی را خفه کردیم. پس از آن باید سراغ همسرش میرفتیم. میدانستم که او در خانهشان در کرج است. راهی آنجا شدیم و وقتی زنگ در را زدیم، وی که مرا میشناخت در را باز کرد. به او گفتم آمدهام که وسایلی را از خانه برداشته و به باغ ببرم و با این بهانه وارد خانه شدیم. زن ۶۴ساله را نیز همانند شوهرش به قتل رساندیم و ۱.۵ساعت منتظر ماندیم تا فردی که مشغول نظافت حیاط بود برود و بعد جسد این زن را داخل ماشین گذاشتیم و به خانهام در شهریار بردیم. صبح روز بعد جسد را به باغ هشتگرد منتقل کردیم و در گوشهای از باغ گودالی کندیم و جسد زوج سالخورده را پس از اینکه داخل نایلون گذاشتیم، در گودال دفن کردیم. پس از آن هم روی اجساد را با بتن و خاک پوشاندیم تا هیچکس نتواند آنها را پیدا کند.
ناکامی قاتلان
مرد جنایتکار در ادامه گفت: ما تصور میکردیم این زوج پول زیادی در خانه دارند. اما پس از جستوجو در باغ و خانه آنها، فقط مقداری طلا، پولنقد و ارز بهدست آوردیم. حدود ۴۰میلیون تومان بود که بین هم تقسیم کردیم. پس از آن خواستیم مرحله اصلی نقشهمان را که فروش املاک مقتولان بود اجرا کنیم اما موفق نشدیم. من تصور میکردم که آنها املاک جدیدشان را قولنامهای خریدهاند اما وقتی داخل خانهشان را جستوجو کردم با اسناد رسمی روبهرو شدم که جعل آنها کار سختی بود. از طرفی برای فروش املاک نیاز به حضور مرد سالخورده بود و هر چه تلاش کردم موفق نشدم اسناد را جعل کنم. برای همین در اجرای این نقشه ناکام ماندم.
شلیک برای دستگیری
با اعترافات مرد جنایتکار، محل زندگی همدست او نیز در شهریار شناسایی شد و تیم عملیاتی پلیس آگاهی استان البرز راهی آنجا شدند.
سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز میگوید: متهم اما با دیدن مأموران پلیس قصد فرار داشت که با شلیک هوایی و عملیات تعقیب دستگیر شد و پس از انتقال به اداره آگاهی به همدستی با متهم اصلی اعتراف کرد. وی ادامه داد: پس از اعترافات متهمان، مأموران بعدازظهر یکشنبه راهی باغ مقتولان در هشتگرد شدند و پس از حفاری، اجساد قربانیان را از زیر خاک بیرون کشیدند. بهگفته سرهنگ نادربیگی، با کشف اجساد قربانیان و اعترافات قاتلان، راز این پرونده پیچیده فاش شد و پرونده متهمان در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت. وی در هشدار به شهروندان گفت: از شهروندان درخواست داریم که از گفتن اسرار و داراییهای خود به افراد دیگر که ممکن است باعث ایجاد انگیزه برای سرقت یا حتی جنایت شود خودداری کنند؛ چرا که در بسیاری از پروندههای اینچنینی اطلاعاتی که مجرمان از اموال و وضعیت زندگی طعمههایشان بهدست آوردهاند، انگیزه آنها برای ارتکاب جرم بوده است.
- 9
- 1