به گزارش روزنامه خراسان، صبح هجدهم آذر سال ۹۹ فردی که در امور ساختمانی فعالیت داشت برای اجاره یک دستگاه هیلتی به فروشگاه ابزار ساختمانی در بولوار امامیه مشهد رفت.
در حالی که فروشنده و شاگرد وی در فروشگاه حضور داشتند ناگهان مشاجره شدیدی بین آن ها آغاز شد، چرا که صاحب فروشگاه مدعی بود او قبلا تعهدات خود را به درستی انجام نداده است و دیگر نمی تواند دستگاهی را به او اجاره دهد! دامنه این مشاجرات لفظی در حالی به عده کشی خیابانی انجامید که مشتری ابزار فروشی ناگهان با اطرافیان و بستگانش تماس گرفت و بدین ترتیب دقایقی بعد سه خودرو با حدود ۹ سرنشین وارد خیابان امامیه ۲ شدند و با چوب و چماق وخنجر محل را به قرق خود درآوردند. آن ها در یک لحظه از خودروها پیاده شدند و به طرف ابزارفروشی هجوم بردند. مالک فروشگاه که غافلگیر شده بود از مغازه بیرون آمد و در محاصره مهاجمان قرار گرفت.
آن ها پس از کتک کاری و زد و خورد، درحالی به سوی شاگرد مغازه حمله ور شدند که او با دیدن خنجر وحشتناک در دست یکی از مهاجمان، از محل گریخت و به درون فروشگاه پناه برد ولی جوان مهاجم که او را تعقیب می کرد فریادزنان قدم هایش را بلندتر برداشت و در ورودی مغازه، تیغه خنجر را از پشت سر به ناحیه گردن شاگرد ۳۳ ساله ابزارفروشی فرود آورد و شاهرگ وی را برید. خون زیادی به درون فروشگاه و خیابان ریخته بود به طوری که گویی سنگ فرش های محل، سرخ گون شده اند. خون همچنان از گردن جوان مذکور فواره می زد تا این که وی در حالت بیهوشی قرار گرفت و مهاجمان نیز سوار بر خودروها از محل گریختند. طولی نکشید که مجروح ۳۳ ساله به بیمارستان طالقانی مشهد انتقال یافت اما تلاش پزشکان برای نجات وی از مرگ، به نتیجه نرسید و جوان مجروح جان خود را از دست داد.
دقایقی بعد، تحقیقات قضایی آغاز و مشخص شد که عاملان این نزاع مرگبار در مکان نامعلومی مخفی شده اند. حدود یک سال بعد از جنایت و در حالی که تلاش کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای ردیابی عامل اصلی جنایت ادامه داشت، به دستور مقام قضایی، تصویر بدون پوشش قاتل فراری در روزنامه خراسان به چاپ رسید و رصدهای اطلاعاتی با تنگ تر شدن حلقه محاصره پلیس ادامه یافت.
اما در نهایت چند روز قبل «جمال» (پسر ماشاءا...) که پس از ارتباط با خانواده مقتول به طور نسبی رضایت آن ها را برای اعلام گذشت در این پرونده جنایی جلب کرده بود، به شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد رفت و خود را تسلیم قانون کرد. این جوان پس از اعتراف به قتل، به بازسازی صحنه جنایت در حضور قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) پرداخت و درباره چگونگی وقوع این حادثه هولناک گفت: برادرم برای اجاره هیلتی به فروشگاه رفته بود که فروشنده و شاگردش او را کتک زده بودند به همین دلیل هم من و دیگر بستگان مان به آن فروشگاه رفتیم که ابتدا «مهرداد» (مالک فروشگاه) بیرون آمد و با میله فلزی به سرم زد به طوری که دیگر چیزی نفهمیدم ولی در این میان مشاجره با شاگرد مغازه بالا گرفته بود و من او را با ضربه کارد از پشت سر زدم که تیغه آن به نزدیکی گردن او فرود آمد و نقش بر زمین شد. تحقیقات پلیسی برای بررسی ابعاد دیگر این پرونده جنایی توسط سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) در حالی با دستورات ویژه قضایی ادامه دارد که مقدمات جلب رضایت اولیای دم برای گذشت از قصاص نیز فراهم شده است.
- 15
- 4