پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۲۲ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۱۱۱۵۰۸
جرم و جنایت

تبهکاری؛ ارثیه شوم خانوادگی

سرقت مسلحانه, ارثیه شوم خانوادگی
پسر ۱۸ساله که از کودکی پایش در دنیای مجرمان باز شده با همدستی همکلاسی‌اش، نقشه زورگیری مسلحانه کشید و باند مجرمانه تشکیل داد اما خیلی زود پلیس هر دوی آنها را دستگیر کرد.

به گزارش همشهری، مدتی قبل مردی به اداره پلیس رفت و گفت ۲جوان مسلح، خودروی نیسان وی را به سرقت برده‌اند. وی توضیح داد: یک محموله باری به خارج از تهران برده بودم که هنگام برگشت در حوالی اتوبان آزادگان توقف کردم تا کمی استراحت کنم. داخل ماشین خواب بودم که فردی با کوبیدن به شیشه بیدارم کرد.

پسری جوان بود که برگه‌ای را نشانم داد و به‌نظر می‌رسید می‌خواهد آدرسی از من بپرسد. به محض اینکه شیشه را پایین دادم و برگه را از دست پسر جوان گرفتم، وی اسلحه‌ای از زیر پیراهنش بیرون کشید و لوله آن را روی سرم قرار داد و تهدید کرد که اگر مقاومت کنم شلیک می‌کند. من که به‌شدت ترسیده بودم، از ماشین پیاده شدم و آنجا بود که فهمیدم جوان مسلح تنها نیست و همدستش کمی آنطرف‌تر روی موتوری نشسته است؛ موتوری که پلاکش مخدوش شده بود. آنها دست و پای مرا با چسبی بستند و در بیابان‌های اطراف رهایم کردند و ماشینم را به سرقت بردند.

با ثبت این شکایت، مأموران پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دزدان مسلح را آغاز کردند اما چند روز بعد با شکایت مشابه دیگری روبه‌رو شدند. دومین مالباخته هم راننده نیسان بود که سارقان موتور سوار با تهدید اسلحه، ماشین وی را به سرقت برده و طعمه‌شان را با دست و پای بسته در بیابان رها کرده بودند.

در ادامه معلوم شد که سرقت خودروی نیسان تنها شگرد دزدان مسلح نیست. چراکه بررسی‌ها نشان داد متهمان تحت تعقیب با حمله به عابران پیاده و تهدید آنها با سلاح گرم، دست به زورگیری می‌زنند. گرچه سارقان در تمام سرقت‌های خود از ماسک و کلاه استفاده کرده‌ بودند که شناسایی نشوند اما مأموران پس از بررسی تصاویر دوربین‌های مداربسته و تحقیقات تخصصی سرنخ‌هایی از یکی از آنها به‌دست آوردند و معلوم شد که وی با وجود سن کمی که دارد، یک مجرم سابقه‌دار است. با شناسایی مخفیگاه متهم، وی دستگیر شد و در بازجویی‌ها اقرار کرد که با همدستی همکلاسی قدیمی‌اش دست به سرقت مسلحانه می‌زده است. با اعتراف وی، همدستش نیز بازداشت شد و هردو با قرار قانونی برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیارکارآگاهان پلیس آگاهی تهران قرار گرفته‌اند.

زندگی‌ام داستان فیلم متری شش و نیم است

طراح نقشه زورگیری‌های مسلحانه پسری ۱۸ساله به نام فرهاد است که می‌گوید تبهکاری در خونش است و این ارثیه شوم از اجدادش به او رسیده است. او مدعی است از زمانی که ۵سال بیشتر نداشته پایش به دنیای مجرمان باز شده و تا الان که ۱۸ساله شده بارها به اتهام سرقت و توزیع مواد‌مخدر دستگیر شده است. گفت‌وگو با او را بخوانید.

چطور در این سن کم، این همه سابقه در پرونده‌ات ثبت شده است؟

من از بچگی با سرقت و خلاف بزرگ شدم. از زمانی که ۵سال بیشتر نداشتم. پدرم یک مجرم سابقه‌دار است که او هم از کودکی خلاف را از پدرش یاد گرفته بود. نه‌تنها پدرم و پدربزرگم بلکه عموهایم هم مجرمان سابقه‌داری بودند که حتی شنیده‌ام یکی از آنها وقتی من کوچک بودم اعدام شده است. فقط یکی از عموهایم درس خواند و از ایران رفت، ‌مابقی همه تبدیل به خلافکار شدند. انگار خلاف یک ارثیه شوم است که در خاندان ما به نسل‌های بعدی منتقل شده است. البته این را هم بگویم که دخترها حق انجام خلاف را ندارند.

چطور از ۵سالگی خلافکار شدی؟

پدرم به من خلاف را یاد داد. او الان در زندان است. به اتهام قاچاق مواد‌مخدر به اعدام محکوم شده بود اما حکمش شکست و تبدیل شد به حبس ابد. زندگی ما شبیه فیلم متری شش و نیم است. ما ۳تا بچه‌‌ایم؛ من، خواهرم و برادرم که الان ۱۲ساله است. البته همه تلاش من این است که جور برادر کوچکم را بکشم تا سرنوشت او هرگز شبیه من نشود. دلم می‌خواهد او درس بخواند و برای خودش کسی شود. خوب یادم است، وقتی ۵ساله بودم پدرم مرا همراه خود می‌برد تا وقتی سرقت می‌کند، کسی به او شک نکند. حتی فوت و فن‌های سرقت را هم به من یاد می‌داد. وقتی بچه بودم مواد داخل کیف می‌گذاشت و از من می‌خواست تا آن را به‌دست مشتریانش برسانم. حتی یک‌بار لو رفتم و پلیس مرا دستگیر کرد. وقتی پا به نوجوانی گذاشتم، دیگر تبدیل به تبهکار حرفه‌ای شده بودم. یا دست به سرقت می‌زدم یا توزیع مواد‌مخدر.

خودت هم مواد‌مخدر مصرف می‌کنی؟

نه اصلا. نه پدرم و نه من. پدرم می‌گفت یک توزیع‌کننده یا قاچاقچی هرگز لب به مواد نمی‌زند. او به من گفته بود که مواد‌مخدر مغز انسان‌ها را کوچک می‌کند و نه‌تنها فایده‌ای ندارد بلکه مضر هم هست. حتی یادم است یک‌بار یکی از دوستانش که قاچاقچی بین‌المللی بود برای پدرم یک محموله کوکائین آورد اما پدرم لب به آن نزد تا حتی امتحانش کند. راستی پدرم با قاچاقچیان بین‌المللی هم همکاری می‌کرد.

برویم سراغ پرونده‌ات، با چه شگردی دست به سرقت‌های مسلحانه می‌زدی؟

اولش با سرقت نیسان شروع کردیم. ۲تا نیسان دزدیدیم که یکی را فروختیم و دومی را به جای بدهی‌مان به طلبکار دادیم. بعد تصمیم به زورگیری گرفتیم. وقتی هوا تاریک می‌شد سوار بر موتور در خیابان‌های مختلف پرسه می‌زدیم. پس از شناسایی طعمه که اغلب زنان بودند به سمتشان هجوم می‌بردیم و با تهدید اسلحه اموالشان را سرقت می‌کردیم.

چه چیزهایی سرقت می‌کردی؟

پول و طلا. اسلحه را روی شقیقه یا پهلوی طعمه هایمان قرار می‌دادیم و آنها را تهدید به قتل می‌کردیم. سپس هرچه پول و طلا همراهشان بود را می‌دزدیدم به جز گوشی‌هایشان.

چرا گوشی سرقت نمی‌کردید؟

شاید باور نکنید اما اگر گوشی‌هایشان گرانقیمت هم بود سرقت نمی‌کردیم. چون ما دزد گوشی نیستیم. مالخرش را هم نداریم. از طرفی گوشی ممکن است دردساز شود و لو بروی.

همیشه با خودت اسلحه حمل می‌کنی؟

سال‌هاست که اسلحه دارم. البته برای حفظ جانم خریدمش. چون پدرم رقبای زیادی دارد که با او اختلاف دارند. چند سال قبل یکی از رقبای پدرم که قاچاقچی مواد‌مخدر بود، برادر کوچکترم را از مقابل مدرسه ربود و چند ساعتی او را گروگان گرفت تا دست به اخاذی از پدرم بزند. پدرم در آن زمان ناچار شد پول زیادی به‌حساب گروگانگیران واریز کند تا برادرم را رها کنند. برای همین همیشه از سایه خودم هم می‌ترسم. اسلحه خریدم تا به جز استفاده در سرقت‌ها،

چنانچه خطری تهدیدم کرد از آن استفاده کنم.

پرونده‌ات نشان می‌دهد که در جریان یک درگیری اقدام به تیراندازی کرده‌ای و یک نفر زخمی شده است؟

درست است. این اتفاق مدتی قبل در یکی از محله‌های اطراف تهران رخ داد. چند نفر به دختر موردعلاقه یکی از دوستانم متلک پرانده بودند. وقتی بحث ناموس و رفاقت مطرح می‌شود دیگر نمی‌توانم سکوت کنم. دوستم از من خواست تا به سراغ مزاحمان برویم و از آنها زهرچشم بگیریم. من هم با دوستم رفتم و در آنجا چند تیر شلیک کردم برای ایجاد رعب و وحشت. یکی ازگلوله‌ها به پای یکی از مزاحمان خورد البته خطر آنچنانی تهدیدش نکرد. درست است که با وجود این سن کم بارها دستگیر شده‌ام اما این‌بار اگر آزاد شوم دور خلاف را خط می‌کشم. به‌خاطر مادرم، خواهرم و برادر کوچکترم. مادر بیچاره‌ام خیلی غصه می‌خورد.

  • 16
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش