یکشنبه ۰۴ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۰۶ - ۰۶ خرداد ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۳۰۴۵۵
جرم و جنایت

ریاست شبکه موریانه‌ای از زندان

تبدیل پول مالباختگان به ارز,کلاهبردرای از زندان
مرد زندانی در سلول هم درس عبرت نگرفت و با تشکیل شبکه‌ای موریانه‌ای به کلاهبرداری‌های زنجیره‌ای پرداخت.

شما برنده جایزه بزرگ تلویزیون شده‌اید!

حتی تصور این اتفاق هم شیرین است. فکرش را بکنید یک روز با شما تماس بگیرند و بگویند شما همان انسان خوشبخت و خوش‌شانسی هستید که از میان صدها و هزاران و میلیون‌ها نفر قرعه به نام‌تان افتاده و به‌عنوان برنده جایزه بزرگ معرفی شوید. انگار در یک لحظه همه چاله‌های زندگی آدم از جلوی چشمش رد می‌شود و تصور پایان گرفتن این چاله‌های اقتصادی و گرفتاری‌ها یعنی تجربه حس انکار‌ناپذیر شعف.

در آن لحظه گویی فردی که این خبر را شنیده دلش می‌خواهد باور کند که این شیرینی حقیقت دارد. حتی اگر شک به دلش بیفتد و فکر این که نکند کاسه‌ای زیر نیم کاسه باشد، اما در ذهنش دنبال توجیهی می‌گردد که به خودش ثابت کند همه چیز حقیقت دارد. مثلاً با خودش فکر می‌کند اگر کلاهبردار باشد نام و فامیلی من را از کجا می‌داند؟ از کجا می‌داند ساکن کدام منطقه هستم؟ و این سؤالات دقیقاً همان چیزی است که کلاهبرداران فکر همه جای آن را کرده‌اند!

آنها می‌دانند برای به کرسی نشاندن نقشه‌شان از کجا شروع کرده و خوب می‌دانند چطور باید طعمه‌های خود را مجاب کنند. مثل باند کلاهبرداران تلفنی که مدتی قبل به دام پلیس فتای تهران افتادند. نقشه آنها به حدی حساب شده و دقیق بود که حتی برخی از اعضای باند نمی‌دانستند ماجرا از چه قرار است و گمان می‌کردند در حال خرید و فروش ارز هستند!

تنها برگ برنده سردسته باند کلاهبرداری یک چیز بود؛ سوءاستفاده از طمع اعضای باند و طعمه‌های کلاهبرداری!

رؤیای یک شبه پولدار شدن، در برخی افراد به حدی شیرین است که دست کشیدن از آن و تکیه بر منطق برایشان سخت است، برای همین به دره عمیق مالباختگی سقوط می‌کنند.

نکته جالب اینجاست که اعضای این باند در ازای مبالغ ناچیز به دام کار خلاف افتادند. آنها در ازای دریافت یک، ۲ یا نهایت ۳ میلیون تومان برای سردسته باند کار می‌کردند اما گمان می‌کردند که بالاخره با همین درآمدهای اندک به سود بالایی می‌رسند و زندگی‌شان تغییر می‌کند.

قدم اول: شناسایی اعضای باند

سردسته این باند سعی می‌کرد هیچ ردی از خود بر جای نگذارد، برای همین حتی اعضای باند هم اطلاع دقیقی از محل زندگی او و شاید حتی هویتش نداشتند! او ابتدا از میان جوان‌هایی که نیاز مالی شدید داشتند، فردی را انتخاب می‌کرد تا بتواند از طریق او طعمه‌های خود را برای کلاهبرداری انتخاب کند.

یکی از افرادی که توسط پلیس فتا شناسایی و دستگیر شده است، اولین حلقه این باند تبهکار است. او در مورد نقش خود در این کلاهبرداری می‌گوید:« من شاگرد مکانیک بودم. از صبح تا شب کار می‌کردم تا بتوانم خرج زندگی‌ام را تأمین کنم. یک روز فرد ناشناسی با من تماس گرفت اما خودش را معرفی نکرد و می‌گفت این‌طور بهتر است! بعد گفت دیده که من با چه سختی‌ای کار می‌کنم و برای همین پیشنهادی برای بهتر شدن اوضاع زندگی‌ام دارد. گفت افراد لنگ پول را در محل شناسایی کنم و شماره تلفن آنها را به او بدهم. می‌گفت این افراد بهتر است از میان سالمندان یا معتادان باشند تا راحت‌تر قبول کنند با آنها همکاری کنند. ابتدا به من گفت کارشان خرید و فروش ارز است. من هم چنین  افرادی را به او معرفی می‌کردم اما وقتی دستگیر شدم فهمیدم ماجرا طور دیگری است! سر دسته باند، این افراد را به‌عنوان طعمه کلاهبرداری تلفنی شکار می‌کرد.»

این متهم در مورد اینکه چطور قبول کرد با اعضای این باند همکاری کند در ادامه می‌گوید:«وقتی با من تماس گرفتند به آن فرد گفتم چطور باید مطمئن باشم در ازای این کار به من پولی پرداخت می‌کنید؟ فردای آن روز یک پیک برایم بسته‌ای آورد که در آن ۳ میلیون تومان پول بود. دوباره همان فرد ناشناس با من تماس گرفت و گفت حالا مطمئن شدی به تو پول می‌دهیم؟ قرار شد هر بار که فردی را به آنها معرفی می‌کنم مبلغی بین ۳ تا ۴ میلیون تومان به من پرداخت کنند اما بعد از پرداخت همان پولی که با پیک برایم فرستادند دیگر هیچ مبلغی به من ندادند.

من ۲ یا ۳ نفر را به آنها معرفی کردم. بدین صورت که این افراد را در محل شناسایی کرده و شماره‌هایشان را پیدا می‌کردم و بعد با اسم و مشخصات در اختیارشان قرار می‌دادم. وقتی از آنها می‌خواستم که پول من را پرداخت کنند، می‌گفتند بگذار بعد از معرفی چند نفر دیگر همه طلبت را یکجا به تو می‌دهیم تا پول خوبی به دستت برسد.اما همه این وعده‌ها پوچ بود و من وقتی دستگیر شدم، فهمیدم که خودم هم بازی خورده‌ام!»

قدم دوم: تماس با طعمه‌ها به‌عنوان برنده

وقتی طعمه‌ها شناسایی می‌شدند و اسم و مشخصات آنها به دست سردسته‌های باند می‌رسید؛ حالا وقت آن بود که آن تماس هیجان‌انگیز با طعمه‌ها گرفته شود.

یک نفر با این افراد تماس می‌گرفت و می‌گفت که شما برنده جایزه تلویزیون شده‌اید. بعد می‌گفت برای دریافت جایزه‌تان لازم است به همراه راننده صداوسیما به دستگاه خودپرداز مراجعه کنید. وقتی طعمه کلاهبرداری پای دستگاه خودپرداز می‌رفت به او می‌گفتند که باید کدی را وارد کند تا جایزه به حسابش واریز شود.اما آن‌ها از آگاهی پایین او استفاده کرده و به جای خودش پای سیستم قرار می‌گرفتند و از او می‌خواستند کد پیامک شده را بخواند و در حالی که او در حال خواندن کد از روی گوشی تلفن همراه خود بود، فردی که به همراه طعمه پای سیستم بود وانمود می‌کرد در حال کمک به این فرد برای وارد کردن کد پیامک شده است اما در حقیقت در حال انتقال وجه حساب او به یک حساب دیگر بود!

یکی از افراد دستگیر شده کسی است که به‌عنوان راننده، دنبال طعمه می‌رفت و او را پای دستگاه عابربانک می‌رساند. این فرد در گفت‌و‌گو با خبرنگار ما می‌گوید:«از من خواسته بودند دنبال فردی بروم و او را پای عابربانک مورد نظر برسانم که بابت این کار هم کرایه‌ای ناچیز به من می‌دادند. من نمی‌دانستم ماجرا چیست و فکرش را هم نمی‌کردم که این افراد در حال کلاهبرداری هستند چون می‌گفتند برای تبادل ارز نیاز به کارت بانکی افراد مختلف دارند و برای استفاده از عابربانک این افراد باید آنها را به خودپرداز برسانم.»

قدم سوم: تبدیل پول مالباختگان به ارز

وجه حساب مالباختگان به حساب چه کسی واریز می‌شد؟ اگر پول‌ها مستقیم به حساب سردسته باند واریز می‌شد، ماجرا خیلی زود لو می‌رفت!

حالا همان شاگرد مکانیک که طعمه‌ها را شناسایی می‌کرد باید وظیفه دوم خود را انجام می‌داد! او باید افرادی را معرفی می‌کرد که کارت خود را اجاره دهند.

این متهم در مورد این مرحله از کار خود می‌گوید:«افرادی را هم به سردسته باند معرفی می‌کردم که کارت‌شان را اجاره دهند. پولی به حساب آنها منتقل می‌شد و بعد با این افراد در صرافی قرار می‌گذاشتند و با پول واریز شده به کارت‌شان ارز خریداری می‌کردند.»

دو نفر از کسانی که کارت خود را اجاره داده بودند هم دستگیر شده‌اند. یکی از آنها می‌گوید:«به من گفتند فردی قصد خرید ارز دارد اما چون با هر کدملی و شماره کارت فقط می‌تواند مقدار محدودی ارز خریداری کند، نیاز به کسانی دارد که کارت بانکی‌شان را به او اجاره دهند. من فکر نمی‌کردم پشت این ماجرا کلاهبرداری باشد! پولی به حسابم آمد و با آنها قرار گذاشتم و با آن پول ارز خریدم و تحویل‌شان دادم.آنها حتی داخل صرافی هم نمی‌آمدند! آن طرف خیابان می‌ایستادند و وقتی ارز را تحویل می‌گرفتند، می‌رفتند. من دو بار کارتم را به آنها اجاره داده بودم. دوستم را هم معرفی کردم که او هم یک بار کارتش را اجاره داد.»

فرد دیگری که به توصیه دوستش کارت خود را اجاره داده بود، می‌گوید:«دوستم می‌گفت کسانی هستند که برای مبادله ارز کارت بانکی اجاره می‌کنند. من فقط یک بار اجاره دادم و یک میلیون تومان به من دادند. فکر نمی‌کردم به خاطر یک میلیون تومان به دام بیفتم.»

گردانندگی شبکه موریانه‌ای از داخل زندان

بعد از اینکه شکایت‌های سریالی شهروندان با موضوع مشابه به دست پلیس فتا رسید، اقدامات لازم برای شناسایی و دستگیری اعضای این باند آغاز شد.

بررسی‌ها نشان داد سردسته اصلی این شبکه موریانه‌ای در داخل زندان بود و از همان چهاردیواری بسته اعضای باند را هدایت می‌کرد. بدین ترتیب تحقیقات از او برای دستیابی به دیگر اعضای این باند ادامه دارد.

هشدار پلیس

سرهنگ داود معظمی گودرزی رئیس پلیس فتای پایتخت با هشدار به شهروندان گفت:« اگر با تماس‌هایی مبنی بر برنده شدن جایزه رادیو و تلویزیون یا با آگهی‌های کار در منزل در فضای مجازی برخورد کردید، حتماً به آن شک کنید و با هیچ بهانه‌ای اطلاعات حساب بانکی و اطلاعات فردی خود را در اختیار کسی قرار ندهید. در اکثر مواقع این افراد قصد سوءاستفاده از شما برای انجام جرایمی چون کلاهبرداری و قمار دارند.»

irannewspaper.ir
  • 16
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش