به گزارش ایران، پسری که ناپدری جوانش را به ضرب گلوله به قتل رسانده است به زودی محاکمه می‌شود.
متهم که جوانی ۱۹ساله است ناپدری ۲۸ساله‌اش را کشت چون از او کینه داشت.
پرونده قتل هولناک ناپدری جوان یک سال قبل به جریان افتاد. شهروندان به پلیس تهران اعلام کردند تصادف وحشتناکی اتفاق افتاده است. بلافاصله ماموران در محل حاضر شدند و جسم نیمه‌جان راننده جوان را به کمک اورژانس به بیمارستان منتقل کردند اما در بیمارستان مشخص شد مرد زخمی به نام مهرداد هدف اصابت گلوله قرار گرفته است. پزشکان تلاش زیادی برای نجات او کردند اما موفق نشدند و مهرداد دو روز بعد در بخش مراقبت‌های ویژه جانش را از دست داد.
بعد از این اتفاق همسر مهرداد تحت بازجویی قرار گرفت و گفت نمی‌داند چه اتفاقی افتاده و چرا مهرداد به قتل رسیده است. این زن مدعی شد مهرداد دشمنی نداشته، اما بازجویی از همکاران مهرداد در محل کارش نشان داد درگیری او با پسرخوانده‌اش به نام آرمان بوده است.
آرمان ابتدا منکر همه چیز شد و گفت با مهرداد رابطه خوبی داشته و نمی‌داند چه کسی او را کشته است اما یافته‌های پلیس همه چیز را تغییر داد. ماموران با کنترل دوربین‌های مداربسته متوجه شدند ضارب مهرداد مردی موتور سوار بوده که به سمت مهرداد رفته، به او شلیک کرده و بعد از آن متواری شده است. همه چیز نشان می‌داد این فرد آرمان است.
وقتی آرمان در مقابل ادله پلیس قرار گرفت لب به اعتراف گشود و گفت: مادر من ۱۰ سال از مهرداد بزرگ‌تر بود. چند سال قبل مهرداد عاشق مادرم شد و آنها با هم ازدواج کردند. مادرم از مهرداد دو بچه به دنیا آورد. آنها زندگی خوبی داشتند. مهرداد به خاطر مادرم با من هم رابطه خوبی داشت و حتی برایم در کارگاهش کار جور کرد. چند روز قبل از حادثه من با مهرداد دچار تنش شدم و دعوا کردیم. اعصابم خرد بود، به خانه رفتم و خواهر و برادر کوچک‌ترم را کتک زدم. مهرداد از این کار من عصبانی شد و ما با هم دعوا کردیم و من با حالت قهر از خانه بیرون آمدم.
متهم گفت: مهرداد مادرم را از من گرفته بود و به همین خاطر از او ناراحت بودم. بدرفتاری‌هایش هم باعث شده بود نتوانم او را ببخشم. یک اسلحه تهیه کردم و او را در اتوبان دنبال کردم و کشتم.
بعد از اعترافات این جوان پدر و مادر مهرداد از طرف خودشان و نوه‌هایشان برای آرمان درخواست قصاص کردند و با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
- 16
- 6
