به گزارش اعتمادآنلاین، مرد عصبانی که همسرش را به قتل رسانده و مثله کرده است انگیزهاش از این همه خشونت را وسواس همسرش عنوان کرد.
متهم بعد از اینکه همسرش را خفه کرد او را در حمام مثله کرد. هرچند متهم سعی داشت این قتل را پنهان کند اما تماس فرزندانش با پلیس همه چیز را لو داد.
دو سال قبل جوانی با پلیس تماس گرفت و گفت مادرش به نام پروانه از خانه خارج شده و برنگشته است. او گفت: من و خواهرانم ازدواج کردهایم و هرکدام زندگی مستقلی داریم. از صبح چند بار با خانه تماس گرفتم پدرم گوشی را برداشت و گفت مادرمان برای خرید بیرون رفته و برنگشته است. مادرم از کرونا هراس داشت و ممکن نبود مدت طولانی بیرون بماند. با تلفن همراهش هم چند باری تماس گرفتم و جواب نداد.
وقتی ماموران تحقیقات خود را شروع کردند متوجه شدند شوهر پروانه بسیار خونسرد است و با اینکه همسرش گم شده اما او خارج از خانه به کارهای خودش میرسد.
ماموران با دستور قضایی وارد خانه شدند و در حمام خانه جسد مثلهشده پروانه را پیدا کردند. بررسی صحنه جرم نشان میداد جسد پروانه قطعهقطعه و حتی بخشی از پوست بدنش هم کنده شده است. این در حالی بود که وضعیت خانه نشان میداد بهجز ساکنان آن کسی دیگر در خانه نبوده است. به این ترتیب پلیس سعی کرد مهران، شوهر پروانه، را به خانه بکشاند اما او سعی داشت خود را پنهان کند. در نهایت ماموران با کمک فرزندان مهران موفق شدند او را به خانه بکشانند و بازداشت کنند.
مهران به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: از زمانی که کرونا شده بود زنم خیلی وسواس گرفته بود، او همه چیز و همهکس را میشست. هر بار که من از خانه بیرون میرفتم و برمیگشتم همه لباسهای من را میشست. من را داخل حمام میانداخت و میشست. مرتب خانه را میشست و تی میکشید. من دچار مشکل پروستات بودم، هر بار دستشویی میرفتم و برمیگشتم همه لباسهایم را باید درمیآوردم. همسرم لباسهایم را دو بار میشست و بعد هم خودم را میشست و آب میکشید. وضعیت خیلی بدی پیدا کرده بودم تا اینکه روز حادثه به دستشویی رفتم و برگشتم. همسرم وقتی دید من روی صندلی نشستهام و بخشی از لباسم خیس است فریاد زد که همه خانه نجس شد و دوباره با من دعوا کرد. آنقدر عصبانی شدم که دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم و او را کشتم. اصلاً در حالت عادی نبودم، کارهایی کردم که یادم نیست. من حالا هم به یاد ندارم چطور همسرم را مثله کردم. وقتی به خودم آمدم دیدم پسرم چندین بار با من تماس گرفته است و بعد هم گفتم که مادرش در خانه نیست.
متهم گفت: من ۳۷ سال با همسرم زندگی کردم و روزهای خوبی داشتیم من عاشق او بودم اما این دو سال آخر وسواسی که گرفتارش شده بود همه زندگی ما را به هم ریخته بود.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای بررسی به شعبه ۴ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
- 11
- 6