سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۱۹:۱۳ - ۰۶ آذر ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۰۹۰۳۲۶
جرم و جنایت

قتل زن سالخورده به خاطر یک مشت طلا

قتل,قتل زن سالخورده به خاطر یک مشت طلا
دختر جوان که پرستار یک پیرزن ۸۲ ساله بود بعد از سرقت‌ طلاهای او مرتکب قتل شد.

به گزارش همشهری آنلاین، ۱۳ مهر ۹۸ دختری جوان به اداره پلیس رفت و گفت که احتمال می‌دهد که مادرش را کشته‌اند تا طلاهایش را سرقت کنند.

وی توضیح داد: مادرم ۸۲ ساله بود و چون تنها زندگی می‌کرد برایش پرستار سالمندان استخدام کرده بودیم. مادرم چند روز پیش فوت کرد و چون ناراحتی قلبی داشت، تصور کردیم دچار حمله قلبی شده است. در این شرایط جواز دفن او صادر شد و ما وی را خاک سپردیم، اما پس از مراسم وقتی به خانه‌اش رفتم، متوجه شدم که طلاهایش سرقت شده است. به همین دلیل حدس می‌زنم مرگ او مشکوک است.

جنایت

با مطرح شدن این شکایت، تیم تحقیق به بررسی پرونده پزشکی متوفی پرداخت و مشخص شد که جسد کالبدشکافی نشده، اما براساس اظهارات پزشک معالج، آثار کبودی روی گردن قربانی وجود داشته است. این نظریه، فرضیه جنایت را قوت بخشید و در این شرایط ماموران به زنی مشکوک شدند که به‌عنوان پرستار سالمندان استخدام شده بود تا به امورات مقتول رسیدگی کند.

ردپای یک دختر

مأموران برای ادامه تحقیقات راهی محل زندگی قربانی شدند. یکی از همسایه‌ها مشخصات دختری جوان را به پلیس داده و گفته که این دختر آخرین کسی بوده که پیش از مرگ قربانی، خانه او را ترک کرده بود و هنگام ترک خانه سراسیمه و مضطرب بوده است. مشخصات دختر جوان با مشخصات دختر پرستاری که از مقتول مراقبت می‌کرد یکی بود.

این دختر ۳۵ ساله بود و مرضیه نام داشت و گاهی همراه مادرش برای کمک به خانه مقتول می‌رفت. دستور بازداشت دختر جوان صادر شد، اما او و مادرش فراری بودند و هیچ ردی از آن‌ها نبود تا اینکه بعد از گذشت قریب به ۲سال مخفیگاه شان شناسایی شد و آن‌ها به دام مأموران افتادند. در نهایت دختر جوان بعد از حدود ۲۱‌ماه از حادثه، قفل سکوت را شکست و به قتل اقرار کرد. او انگیزه‌اش را سرقت طلا‌های مقتول عنوان کرد.

ندامت

دختر جوان در بازجویی‌ها گفت: من قصد قتل نداشتم، همه‌چیز در یک لحظه رخ داد. قصد من سرقت بود و برای دزدی نقشه کشیده بودم، اما ماجرا جور دیگری رقم خورد و به قتل منجر شد. وی ادامه داد: مشکلات مالی فراوانی داشتم. به‌دنبال راهی بودم که از این وضعیت خلاص شوم تا اینکه یک روز همراه مادرم به خانه مقتول رفتم. مادرم کار‌های خانه مقتول را انجام می‌داد و گاهی مرا هم همراه خودش می‌برد تا کمکش کنم. مادرم هم مریض بود و دست‌ها و پاهایش درد می‌کرد. اما به‌خاطر پول ناچار بود کار کند و همه این‌ها من را عذاب می‌داد. روزی که همراه مادرم به خانه مقتول رفتم چشمم افتاد به طلاهایش و وسوسه سرقت آن به جانم افتاد. به‌دنبال فرصتی بودم تا سرقت را انجام بدهم، اما‌ای کاش آن روز به خانه مقتول نمی‌رفتم که باعث مرگ او شوم.

وی درباره روز حادثه گفت: آن روز برای پرستاری و انجام کار‌های مقتول به خانه‌اش رفتم. او برای برداشتن وسیله‌ای به سمت آشپزخانه رفت و من هم پشت سر او حرکت کردم. او را هل دادم تا گردنبندش را سرقت کنم. آن روز گردنبند طلا به گردنش بود و وقتی مقتول روی زمین افتاد و متوجه نیت من شد. شروع کرد به داد و فریاد راه انداختن. جدال ما شروع شد و من که به‌شدت دستپاچه شده بودم از ترس اینکه همسایه‌ها صدای زن را بشنوند و آبرویم برود، دستانم را روی دهان و گلویش گذاشتم و وقتی نیمه هوش شد از فرصت استفاده کرده و تمام طلاهایش را سرقت کردم. بعد سراسیمه از خانه مقتول خارج شدم.

این دختر گفت: در آن زمان طلا‌ها را به قیمت ۱۰میلیون تومان فروختم. البته ارزشش بیشتر از این حرف‌ها بود، اما چون فاکتور نداشت ناچار شدم زیر قیمت بفروشم. در همه این مدت هم رازم را حتی نزد مادرم فاش نکردم و عذاب وجدان داشتم و به‌شدت از قتلی که مرتکب شده‌ام پشیمانم.

پایان خوش

متهم به قتل پس از محاکمه در دادگاه کیفری، به قصاص محکوم شد و پرونده پس از قطعی شدن رأی در شعبه ۲۶دیوانعالی کشور، روی میز قاضی امین کرمانی نژاد، دادیار شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. به این ترتیب نام وی در لیست قرار گرفت تا به‌زودی پای چوبه دار برود و قصاص شود، اما از آنجا که قاتل به‌شدت پشیمان شده و رفتار‌های مناسبی در زندان داشته، تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای رضایت از اولیای دم آغاز کردند. تلاش‌ها نتیجه خوبی در پی داشت و فرزندان مقتول به‌خاطر رضای خدا و آرامش روح مادرشان، قاتل را بخشیدند. به این ترتیب دختر قاتل از چوبه دار فاصله گرفت تا به‌زودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.

  • 16
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش