دوشنبه ۰۳ دی ۱۴۰۳
۰۸:۱۵ - ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۱۱۱۵۶۳
جرم و جنایت

خوردن قارچ توهم زا به قتل دختر و پسر جوان انجامید

ساعت ۱۰ صبح ۲۳ بهمن، دختری در تماس با پلیس از درگیری دوستانش در یک خانه خبر داد.

به گزارش ایران، به دنبال اعلام این خبر، مأموران کلانتری راهی محل شدند. دو دختر جوان، زنی میانسال و مردی جوان، نگران و مضطرب پشت در خانه بودند.

یکی از دختران به مأموران گفت: دوستانم با هم در این خانه درگیر شده و در را باز نمی‌کنند. مأموران پس از هماهنگی‌های قضایی با بازپرس امیرحسین علیمردان در را شکسته و وارد خانه شدند.

با ورود مأموران به آپارتمان شماره دو، در طبقه اول، آنها با جسد دختر جوانی روبه‌رو شدند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود. چند متر آن طرف‌تر جسد پسر جوانی مشاهده می‌شد که او نیز با ضربات متعدد چاقو و قمه کشته شده بود. داخل یکی از اتاق‌ها بدن نیمه‌جان و زخمی پسر جوانی به نام کامبیز دیده می‌شد. روی دیوار اتاق خواب با خون حرف اس انگلیسی نوشته شده بود و در کنار او شمشیر خونی به چشم می‌خورد. در بازرسی از خانه مواد روانگردان از نوع قارچ کشف شد.

در تحقیقات اولیه مرد جوانی که مالک آپارتمان بود، به مأموران گفت: من در مشاور املاک کار می‌کنم، زن میانسالی که استاد دانشگاه است و او را از قبل می‌شناسم چند روز قبل سراغم آمد و از من خانه‌ای برای اجاره موقتی خواست. من هم خانه‌ام را برای چند روز اجاره دادم و از ماجرای قتل‌ها بی‌خبر هستم.

زن میانسال نیز در تحقیقات گفت: دخترم فهیمه با چند نفر از دوستانش یک برنامه بازی طراحی کرده بود و می‌خواست چند روزی با آنها روی برنامه کار کند. چون خانه ما تعمیرات داشت، از مرد املاکی که از دوستانم بود خواستم آپارتمانی به صورت موقتی به ما اجاره دهد. از آنجاکه ۱۸ بهمن تولد دخترم بود او اصرار کرد که شب را با دوستانش در آن خانه بماند، من هم قبول کردم. اما صبح دخترم هراسان تماس گرفت و مدعی شد حال دوستانش بد است و خواست خودم را به آنجا برسانم، اما از ماجرای قتل‌ها بی‌خبر هستم.

بدین ترتیب بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت فهیمه، مادرش، دوست او و مرد املاکی را تا تکمیل تحقیقات و روشن شدن زوایای پنهان این جنایت صادر کرد.

قارچ‌های عجیب

فهیمه زمانی که مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، از جزئیات حادثه‌ای گفت که باعث مرگ دو نفر از دوستانش و زخمی شدن یکی از آنها شده است.

با دوستانت چطور آشنا شدی؟

من دانشجوی مهندسی برق هستم و با کامبیز، احمد (مقتول)، سحر (مقتول) و فتانه (دختری که همراه فهیمه بود) در فضای مجازی آشنا شدم. هر پنج نفر ما علاقه به ساخت انیمیشن داشتیم و تصمیم گرفتیم یک برنامه بازی طراحی کنیم. کامبیز و احمد مهندس کامپیوتر و همشهری بودند، سحر اهل یکی از شهرستان‌های شمال‌شرق کشور و دانشجوی انیمیشن بود، فتانه هم اهل یکی دیگر از شهرستان‌های شمال‌شرق کشور و دانشجوی گرافیک بود. مردادماه، هر چهار نفر آنها به تهران آمدند و همدیگر را دیدیم، وقتی قرار شد با هم کار کنیم از مادرم خواستم برای ما خانه‌ای اجاره کند.

دوستانت چطور کشته شدند؟

ساعت حدود ۶ بعد از ظهر بود که کامبیز از خانه خارج شد و بعد از دقایقی برگشت. او با خودش دو نوع ماده مخدر به نام قارچ آورده بود. به ما گفت که قارچ‌ها اعتیادآور نیست و حالمان را خوب می‌کند. من و فتانه، از قارچی مصرف کردیم که دوزش پایین‌تر بود اما او، احمد و سحر از قارچ پلاس مصرف کردند. ما دچار توهم شدیم، تا نیمه‌شب گفتیم و خندیدیم و بعد من و فتانه به اتاق رفتیم. ساعت ۴ صبح بود که کامبیز، احمد و سحر که اصلاً حالشان خوب نبود وارد اتاق شدند و ما را بیرون کردند. دو ساعتی بچه‌ها داخل اتاق بودند که صدای جر و بحثشان به گوش رسید، سراغشان رفتیم. کامبیز گفت احمد کمی حالش بد شده خودم آرامش می‌کنم. اما حال خودش خیلی بدتر بود.

یعنی چی حالش بدتر بود؟

می‌گفت تمام جهان از آن من است و من حکمفرما هستم. احمد هم حرف‌هایی می‌زد اما حال کامبیز وخیم‌تر بود. وضعیت سحر هم خوب نبود. بعد از دقایقی صدای شکستن شیشه آمد، داخل که رفتیم سحر دست‌هایش خونی بود. دقایقی بعد ناگهان احمد با ما درگیر شد.

کامبیز هم از ما دفاع کرد و با احمد درگیر شد. ما موفق شدیم از خانه فرار کنیم و به مادرم و پلیس زنگ زدیم. فکر کنم کامبیز با شمشیر و چاقو احمد و سحر را کشته باشد.

کامبیز شمشیر را از کجا آورده بود؟

یک شمشیر در خانه بود که کامبیز برای کادوی تولدم آن را آورده بود. شمشیر یک شخصیت انیمیشن بود که من خیلی به آن علاقه داشتم و به همین دلیل کامبیز آن را برایم خریده بود.

  • 14
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش