به گزارش شرق، سال ٨٥ مردی ایرانی به پلیس مراجعه کرد و گفت کارگران افغانستانياش فردی را به قتل رساندهاند. او گفت: «برای ساختمانی که در حال ساخت داشتم، سه کارگر استخدام کردم که هر سه افغان هستند. مدتی کار کردند؛ اما یک روز به طور ناگهانی مفقود شدند.
خیلی دنبال آنها گشتم و به هرکسی که فکر میکردم از آنها خبر داشته باشد، سر زدم؛ اما در نهایت یک روز یکی از آنها تماس گرفت و گفت ما یک نفر را در ساختمان تو به قتل رساندهایم و بخشی از جسدش را دفن کردهایم و دیگر برنمیگردیم، تو هم دنبال ما نگرد». با توجه به این گزارش، مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند و با ردیابی تلفن تماس، موفق شدند دو نفر از سه مرد افغان را بازداشت کنند.
دو مرد افغان اعترافات هولناکی کردند و گفتند: یک شب مردی را به داخل ساختمان آوردیم و سه نفری به او تعرض کردیم. او مقاومت میکرد و فکر میکردیم برای ما دردسر درست میکند؛ به همین دلیل او را کشتیم و جسدش را مثله کردیم. بخشی از جسد را در داخل ساختمان و بخشهای دیگر را در جاهای مختلف دفن کردیم و بعد فرار کردیم. بررسیهای بعدی، نشان داد عامل اصلی قتل یکی از سه مرد افغان به نام نجیب است و دو نفر دیگر در مثلهکردن، تعرض و ازبینبردن جسد نقش داشتهاند. هرچند تلاش شد سومین متهم هم بازداشت شود؛ اما مشخص شد او به افغانستان فرار کرده و دیگر به ایران نیامده است. با توجه به این اطلاعات، کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه دو دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
دو متهم بازداشت شده محاکمه و عامل قتل به قصاص و متهم ردیف دوم در اتهام معاونت در قتل، مجرم شناخته و به حبس محکوم شد. رأی صادره از سوی دیوانعالی کشور نقض شد؛ چراکه هویت جسد مشخص نشدهبود.
با بازگشت پرونده به دادسرا، تحقیقات دراینباره آغاز شد. هرچند مردی به پلیس مراجعه کرد و گفت احتمالا جسد متعلق به پسرش است، چراکه او نیز سال ٨٥ به طور ناگهانی گمشده است؛ اما مشخص شد جسد مقتول متعلق به پسر مرد شاکی نیست. در نهایت، قرار بود روز گذشته یک بار دیگر جلسه رسیدگی تشکیل شود؛ اما به دلیل برطرفنشدن نقص پرونده، رسیدگی به آن به بعد موکول شد.
- 14
- 3