فروردین سال گذشته درگیری بین دو جوان در منطقهای در تهران به مأموران گزارش شد. وقتی پلیس به محل رسید، مشخص شد یکی از این دو جوان به قتل رسیده است.
در تحقیقاتی که مأموران انجام دادند، مشخص شد دعوا بین دو پسر به نامهای بابک و آیدین رخ داده و در این میان آیدین به قتل رسیده است. بهاینترتیب آیدین بازداشت و بازجوییها از او آغاز شد. آیدین اتهام قتل را قبول کرد و گفت: مدتی بود که متوجه تغییر رفتار خواهرم شده بودم. او مرتب با تلفن همراهش حرف میزد و پیامک میداد. وقتی از او پرسیدم با چه کسی حرف میزند، توجهی نکرد؛ ضمن اینکه به من هم نمیگفت آن فرد کیست تا اینکه خودم تحقیق کردم و متوجه شدم او با بابک ارتباط دارد. من بابک را میشناختم و این موضوع خیلی ناراحتم کرد. احساس کردم به من خیانت شده است؛ او حق نداشت با خواهر من رابطه عاشقانه برقرار کند؛ بههمیندلیل هم ناراحت شدم و مقابل خانه بابک رفتم تا به او اعتراض کنم و بگویم چرا این کار را کرده است. بابک را صدا زدم و با هم درگیری لفظی پیدا کردیم. با بالارفتن صدای ما بود که چند نفر از اعضای خانوادهاش بیرون آمدند و دعوا شروع شد و بابک من را زد؛ برای اینکه بتوانم از خودم دفاع کنم، با چاقو یک ضربه به او زدم. متهم درباره اینکه چاقو را از کجا آورده و چرا برای دعوا با خود چاقو برده بود، گفت: من برای دعوا چاقو نبرده بودم؛ این چاقو همیشه با من بود و از آن استفاده نمیکردم. در آن لحظه وقتی دیدم بابک در حال کتکزدن من است و تعداد کسانی که از او حمایت میکنند هم زیاد است، نتوانستم با دست از خودم دفاع کنم و چاقو کشیدم.
این در حالی است که اولیای دم هم با اعلام شکایت خود گفتند: ما در جریان رابطه بابک با خواهر این جوان نبودیم؛ اگر او اعتراضی داشت، باید به خواهر خودش اعتراض میکرد. وقتی مقابل خانه ما آمد، عربدهکشی کرد و بابک هم برای اینکه او را آرام کند، بیرون رفت اما مرد جوان پسرمان را زیر مشت و لگد گرفته بود و اهالی هم سعی کردند او را از این وضعیت بیرون بیاورند که او چاقو کشید و پسرمان را به قتل رساند. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
- 11
- 3