به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از دوم خرداد ماه ۸۹ به دنبال کشته شدن یک مرد ۵۶ساله به نام جلیل در کارگاه کچ بری اش در بومهن در دستور کار پلیس قرار گرفت. پلیس که به محل جنایت رفته و در حال بررسی صحنه جرم بود با پسر ۲۱ساله ای روبه رو شد که هراسان وارد کارگاه شد اما با دیدن ماموران قصد فرار داشت که بازداشت شد.
این پسر ۲۱ساله که حامد نام دارد به قتل صاحب کارش اعتراف کرد و گفت: از مدتی پیش در کارگاه جلیل کار می کردم. یک روز که سر درد شدیدی گرفته بودم جلیل به من یک قرص مسکن داد. بعد از خودرن قرص بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم صاحب کارم مرا آزار داده است. به او حرفی نزدم و کارگاه را ترک کردم. تصمیم گرفته بودم دیگر به آنجا برنگردم که جلیل با من تماس گرفت و از من خواست برای تسویه حساب پیش او بروم. به کارگاه جلیل رفته بودم که فهمیدم بار دیگر نیت شومی در سر دارد. من او را هل دادم که سرش به دیوار برخورد کرد و بیهوش شد. دست و پای او را به صندلی بستم و با آنکه گواهی نامه نداشتم سوار ماشین جلیل شدم تا فرار کنم. با دستپاچگی رانندگی می کردم که پلیس ماشینم را متوقف کرد و چون من مدارک ماشین را که داخل داشبورد بود به آنها نشان دادم مرا رها کردند. از ترسم بار دیگر به کارگاه برگشتم تا ببینم صاحب کارم زنده است یا نه که با ماموران روبه رو شدم.
به دنبال اعتراف های پسر جوان وی در شعبه ۱۱۳داگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد.
رای صادره در شعبه ۱۳ دیوان عالی کشور مهر تایید خورده و حامد در یک قدمی اجرای حکم قرار داشت که توانست با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب از قصاص رهایی یافت و از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
این پسر که حالا ۲۷ساله است روز یکشنبه ۲ آبانماه در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی محمد باقر قربان زاده و با حضور دو قاضی مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در این جلسه حامد گفت: نمی خواهم درباره گذشته و انگیزه قتل حرفی بزنم. من در زندان نگاهم به زندگی تغییر کرده است. خانواده ام با پرداخت ۵۰ میلیون تومان و یک ملک به اولیای دم رضایت آنها را جلب کرده و مرا به زندگی برگرداند. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.
بنا به این گزارش، در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و حکم به آزادی حامد صادر کرد.
- 16
- 6