جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۵۲ - ۰۱ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۰۰۰۳
جرم و جنایت

طلاق،پایان زندگی مدیرعامل۵۲ساله و منشی۳۱ساله / زن:او خانه را ترک کرده / مرد:زنم دیوانه است و دنبال جنجال

روزنامه ایران،گزارش یک دادگاه خانواده را منتشر کرد.

 

در این گزارش آمده است:

 

زن و مرد کنار هم نشسته بودند، صورت تکیده و موهای جوگندمی مرد در مقابل چهره جوان زن، فاصله سنی میان آنها را بخوبی آشکار می‌کرد. تا چند سال پیش رابطه­‌ای کاری در حد منشی و مدیرعامل داشتند، اما در آغاز فصل سرما به‌عنوان زن و شوهر در دادگاه حاضر شده بودند.

 

تقریباً یک سالی از ازدواج زن جوان و مرد میانسال می‌گذشت، اما حتی شش ماه هم زیر یک سقف با هم زندگی نکرده بودند. «آرزو» ۳۱ سال داشت و منصور ۵۲ سال. هر دو ازدواج دوم را تجربه می‌کردند. زن، حضانت دختر ۱۵ ساله‌اش راهم داشت اما مرد، سرپرستی پسر ۱۷ ساله‌اش را به همسر قبلی‌اش سپرده بود. هر دو به آینده و موفقیت فرزندشان دلخوش بودند، اما انگار زبان مشترکی برای ادامه زندگی پیدا نکرده بودند.

 

در لحظاتی که زن و شوهر در شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده نشسته بودند، قاضی «غلامحسن گل آور» مشغول مطالعه اوراق پرونده آنها بود. دلیل حضور‌شان دادخواست زن جوان بود که مهریه و نفقه ­اش را خواسته بود. در آن لحظات «آرزو» تصور می‌کرد تقدیر با او درافتاده است.همانطورکه به آرزوهای رنگ باخته‌اش فکر می‌کرد دلش می‌خواست در کشتزاری وسیع آنقدر فریاد بکشد و گریه کند که مرغ‌های آسمان هم با او همدردی کنند.

 

۱۶ سال پیش، آرزو شوهر کرد، آن هم با فشار خانواده‌ای سنتی که ازدواج سریع دختر را به صلاح می‌دانستند و می‌گفتند ادامه تحصیلش وقت تلف کردن است. پسر همسایه که از سربازی برگشت، بزرگترها خودشان بریدند و دوختند. آرزو عروس شد و رفت خانه بخت. اما چند سال نگذشته بخت سفیدش سیاه شد و شوهرش در تار عنکبوت اعتیاد افتاد. آرزو تنها مانده بود با دلخوشی دخترکش. کار شوهرش که به «شیشه» کشید؛ راهی دادگاه شد. مهرش را بخشید و جانش را آزاد کرد. پس از ۱۱ سال به خانه پدرش برگشت و این بار دخترکش با او همراه بود.

ازدواج دوم آرزو پنج سال بعد از طلاق اتفاق افتاد.

 

در آن روزها فقط به بزرگ کردن دخترش دل داده بود و در حسرت یک سرپناه مستقل، برای آینده کار می‌کرد. درآن شرایط سخت حتی توانست دیپلمش را بگیرد و به امور منشی گری مسلط شود. دو سال پیش بود که به پیشنهاد پسرخاله‌اش به استخدام یک شرکت خصوصی واردات کاغذ درآمده و کارش را در جایگاه مدیر فروش آغاز کرده بود. روابط عمومی خوب و فن سخنوری باعث شد درآمد و حق کمیسیون خوبی دریافت کند، اما بزودی فهمید مدیر عامل شرکت به او علاقه ­مند شده است. مردی ۵۱ ساله که دو سال پیش همسرش را طلاق داده بود و نگاه خوبی به زن‌ها نداشت. با این حال شرایطش را به آرزو گفت و خانم منشی هم تصور کرد مرد رؤیاهایش را پیدا کرده، مردی با وضعیت مشابه خودش که می‌تواند مرهمی بر دردهایش باشد. اما افسوس که سرنوشت داستان دیگری برای آرزو رقم زده بود...

 

قاضی، پرونده را روی میز گذاشت و رو به مرد گفت:«همسرتان از شما درخواست نفقه و مهریه دارند. لطفاً در این باره توضیح بدهید»

 

مرد از پشت عینک ذره­ بینی نگاهی به همسرش انداخت و گفت:«مهریه ایشان یک سکه طلا بیشتر نیست، اما درباره نفقه و خرجی طلبی از من ندارد. چون در مدت یک سالی که از ازدواج ما گذشته همه هزینه‌هایش را پرداخته‌ام و هر چه خواسته تهیه کرده‌ام...»

 

زن جوان می‌خواست حرفی بزند، اما بغض راه گلویش را بسته بود. لحظه‌ای سکوت کرد و نفسی عمیق کشید و گفت: «آقای قاضی، فکر می‌کردم مرد زندگی است، برای همین روی مهریه اصرار نکردم و خودم پیشنهاد دادم فقط یک سکه تعیین کنیم. مهریه بالا به چه درد من می‌توانست بخورد. ناسلامتی مدیرعامل است، اما در این یک سال هیچ چیزی برایم نخریده. حتی پول ودیعه آپارتمانی که دادیم از طلبم در شرکت حساب کرد...»

 

مرد به میان حرف همسرش پرید و ادامه داد:«شما نمی‌دانی من چقدر در شرکت بدهی دارم؟»و آرزو بلافاصله جواب داد:«چطور بدهکاری هستی که ماشیـــــن ایرانی ات را فروختی و ماشین خارجی خریدی؟ من و بچه‌ام مهم نیستیم؟ حتی حاضر نبودی یک آپارتمان کوچک اجاره کنی. یادت رفته ۶ ماه تمام در خانه پدرم و خانه دوستت اقامت داشتیم؟»

 

بغض اجازه نمی‌داد زن جوان حرف بزند. لحظه‌ای بغضش را فروخورد و بعد گفت:«حالا هم که خانه مستقل داریم به هر بهانه‌ای در خانه مادرش می‌ماند و به ما سر نمی‌زند، تا بخواهم اعتراض کنم می‌گوید؛ تو به مال من چشم داشتی که زنم شدی. آخر من اگر دنبال مال و منالت بودم با یک سکه زنت می‌شدم؟ اصلاً شده در ۶ ماه گذشته یکبار با ما به میهمانی و مسافرت بیایی؟»

 

قاضی از زن خواست سکوت کند و مرد درباره ادعاهای همسرش توضیح دهد. جواد نگاهی به زن کرد و بعد رو به قاضی گفت:«من که دادخواست نداده ام. اما حالا که اصرار دارد حق و حقوقش را می‌دهم و خواهش می‌کنم با طلاق ما موافقت کنید.»

این بار آرزو گفت:«آقای قاضی من دنبال طلاق نیستم. فقط می‌خواهم به من و زندگی‌اش توجه کند. خودش خوب می‌داند که حتی برای روز تولد من یک شاخه گل هم نگرفته، اما هدیه تولد همسر اولش را خریده و به پسرش داده تا برایش ببرد. تا به رفتارش اعتراض می‌کنم می‌گوید بیا طلاق بگیریم و دوباره صیغه کنیم. این هم شد کار؟! مگر من چه مشکلی دارم که سزاوار این همه تحقیر و توهین باشم...»

 

مرد هم جواب داد:«این زن دائماً دنبال دعوا وجنجال است... اصلاً دیوانه است...»

 

 و آرزو در حالی که گریه می‌کرد گفت:«یک زن دیوانه نیست که زندگی خودش را خراب کند... آقای قاضی من تا عمر دارم این مرد را نمی‌بخشم... یادش رفته یک شب به خاطر اینکه به خانه مشترکمان نیاید ساعت ۱۱ شب مرا جلوی مترو پیاده کرد تا به تنهایی به خانه برگردم...»

 

 هق هق گریه اجازه نداد آرزو حرف‌هایش را تمام کند. قاضی آنها را به آرامش دعوت کرد و درباره گذشت و صبوری از سوی زن و پذیرفتن مسئولیت زندگی از سوی مرد صحبت کرد. اما زن و مرد به این نتیجه رسیده بودند که باید هر چه زودتر از هم جدا شوند. در نهایت قاضی گل ­آور رسیدگی به پرونده را به زمان دیگری موکول کرد و آنها را به واحد مشاوره فرستاد.

 

 

 

 

  • 14
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش