مرد جوان که همخانهای خود را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود، در جلسه دادگاه مدعی شد تیر ناخواسته شلیک شده است. او با سرقت ۳۰ هزار دلار برای دختر مورد علاقهاش خانه اجاره کرد.
رسیدگی به این پرونده از هفتم اردیبهشت سال ۹۴ و به دنبال گزارش قتل مردی در شهرک قدس در دستور کار پلیس قرار گرفت. ماموران با حضور در محل، با پیک موتورسواری روبهرو شدند که دست و پایش با دستبند پلاستیکی بسته شده بود و چند متر آن طرفتر نیز جسد صاحبخانه به نام مجید ۵۶ ساله افتاده بود که از ناحیه کتف مورد اصابت گلوله قرار گرفته و به دور گردنش نیز رشتهای پلاستیکی بسته شده بود .
پیک موتوری در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: بعدازظهر هفتم اردیبهشت امسال برای تحویل دادن یک بسته حاوی دلار به محل جنایت مراجعه کرده بودم. پس از زنگ زدن، شخصی از پشت آیفون از من خواست برای تحویل دادن بسته دلار به داخل بروم. داخل خانه، ناگهان شخصی با تهدید اسلحه کمری و نشان دادن جسدی که داخل اتاق پذیرایی افتاده بود، مرا مجبور کرد روی زمین بخوابم و پس از آن دست و پایم را بست. این شخص بسته دلارها را برداشت و بسرعت از خانه خارج شد. هویت قاتل که از دوستان مقتول بود، با بررسی دوربینهای مداربسته خانه شناسایی شد.
امین پس از این جنایت ناپدید شده بود که ماموران با ردیابی تخصصی متوجه شدند او قصد سفر به آبادان را دارد که او را روی باند فرودگاه دستگیر کردند.
متهم در بازجوییها به قتل اعتراف کرد که با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. صبح دیروز به این پرونده به ریاست قاضی زالی رسیدگی شد.
در ابتدای جلسه محاکمه، فرزندان مقتول برای قاتل پدرشان درخواست قصاص کردند. سپس رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به امین، از او خواست به دفاع در برابر اتهاماتش بپردازد.
مرد جوان نیز با تشریح نحوه آشنایی خود با مقتول، گفت: مهندس یک شرکت کامپیوتری بودم و زندگی خوبی داشتم. چند وقت پیش از قتل با همسرم اختلاف پیدا کردم. به دنبال خانهای مجردی بودم که با آگهی نیاز به همخانه روبهرو شدم. سعید را ملاقات کرده و باهم، خانهای در شهرک غرب اجاره کردیم. در مدت دو ماهی که همخانه بودیم، باهم دوست شده و او از مشکلاتش در زندگی میگفت و من هم با او درددل میکردم. سعید با ادعای اینکه جنگلبان است، از من خواست برایش اسلحه تهیه کنم. من هم برای او کلت کمری خریدم.
امین درباره قتل اظهار کرد: روز حادثه اسلحه را به خانه بردم تا آن را به همخانهام بدهم که گلولهای شلیک شد و به او اصابت کرد. قصد داشتم به اورژانس زنگ بزنم که متوجه شدم فردی زنگ خانه را میزند. در را باز کردم و پیک موتوری صرافی وارد خانه شد. او ۳۰ هزار دلار به من داد و پولش را خواست. ترسیده بودم. در یک لحظه به اتاق رفتم تا جنازه سعید را بررسی کنم که پیک موتوری پشت سرم به اتاق آمد و جنازه را دید. من همان موقع او را تهدید کردم تا ساکت بماند و دست و پایش را بستم و خانه را ترک کردم. متهم به قتل درباره سرنوشت دلارها هم گفت: ۲۰۰۰ دلار به همسرم دادم، ۸۰۰۰ دلار در باغچهای دفن کردم که بعد از دستگیری من پیدا نشد و برای دختر مورد علاقهام نیز خانهای اجاره کردم.
پس از آخرین دفاع متهم و وکیل مدافعش، قضات دادگاه برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
- 13
- 1