به گزارش خراسان، صبح روز سه شنبه گذشته، متهم یک پرونده جنایی در حالی که حلقه های آهنین قانون دستانش را می فشرد، توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل وقوع قتل هدایت شد.
این جوان ۲۰ ساله که با یادآوری صحنه قتل پدر، دلهره عجیبی داشت و آثار پشیمانی در چهره اش نمایان بود، مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا جزئیات این حادثه هولناک را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازگو کند. در آغاز بازسازی صحنه جنایت ابتدا کارآگاه نجفی (افسر پرونده) به تشریح ماجرای دستگیری متهم پرداخت و خلاصه ای از اعترافات وی در بازجویی های مقدماتی را تشریح کرد. سپس قاضی کاظم میرزایی با تفهیم مواد قانونی از متهم خواست مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند چرا که اظهارات او در بازسازی صحنه قتل و مراحل بازپرسی مورد استنادهای قضایی قرار می گیرد.
گزارش خراسان حاکی است: با هشدار مقام قضایی، جوان ۲۰ ساله درحالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، پس از معرفی کامل خود گفت: پدرم بازنشسته یکی از مراکز نظامی بود و وضعیت مالی مناسبی هم داشت اما با این وجود باز هم با مشکلات اقتصادی زیادی در زندگی روبه رو بودیم. او مرد خسیسی بود که به سختی هزینه های خانواده را پرداخت می کرد. پدرم حتی به خورد و خوراک خواهر کوچکم توجهی نداشت و اگر بیمار می شد تا زمانی که رمقی در بدن داشت، او را نزد پزشک نمی برد ولی ماجرا به همین جا ختم نمی شد چرا که پدرم بسیار بدرفتار بود و ما را کتک می زد.
بارها با او صحبت کردیم و تذکر دادیم تا شاید دست از این گونه رفتارهایش بردارد و تغییر رویه بدهد اما این حرف ها هیچ نتیجه ای نداشت تا این که روزی تصمیم به قتل او گرفتم. چهاردهم آذر سال گذشته بود که همه اعضای خانواده را از منزل بیرون کردم و به آن ها گفتم می خواهم به تنهایی با پدرم صحبت کنم! آن روز ظهر مادرم خورشت قیمه تهیه کرده بود و من در یک فرصت مناسب تعدادی قرص خواب آور را داخل غذای پدرم ریختم. او که متوجه مزه بد غذا شده بود، شروع به سروصدا کرد و من هم که به دنبال فرصتی می گشتم با او درگیر شدم. وقتی که قرص ها تاثیر خودش را گذاشت و پدرم بی حال شد، پیکر او را کشان کشان به اتاق خواب بردم و با جسم سختی که آن جا بود ضربه ای به سرش زدم ، سپس پلاستیکی را به سر او کشیدم تا خفه شد.
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: در همین حال خواهرم وارد اتاق شد و من بالای سر جسد پدرم نشسته بودم. او گریه می کرد ولی دیگر کاراز کارگذشته بود و من از او خواستم به کسی چیزی نگوید. شب هنگام جسد را در صندوق عقب پراید گذاشتم و به سمت جاده قدیم قوچان حرکت کردم. از جایگاه سوخت ، مقداری بنزین خریدم و جسد پدرم را در یک چهار دیواری مخروبه به آتش کشیدم. بعد از این ماجرا هم به کرمان رفتم و در آن جا ازدواج کردم و مشغول کاسبی شدم تا این که کارآگاهان اداره جنایی به سراغم آمدند و این گونه حلقه های قانون بر دستانم گره خورد.
گزارش خراسان حاکی است: پس از اعترافات صریح متهم، قاضی میرزایی دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب فرزند پدرکش روانه زندان شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل قانونی خود را طی کند. شایان ذکر است شانزدهم آذر سال گذشته، زنی به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گفت: همسرم ۲ روز قبل از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است.
در پی اعلام این گزارش، تحقیقات کارآگاهان برای رمزگشایی از پرونده فقدانی آغاز شد.۱۴ ماه بعد از این ماجرا کارآگاهان با صدور دستورات ویژه ای از سوی «قاضی کاظم میرزایی» به رصدهای اطلاعاتی درباره تغییر ناگهانی وضعیت اقتصادی اعضای خانواده مرد گمشده پرداختند و به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد آنان مبالغی را از حساب مرد ۵۵ ساله برداشت کرده اند.
این گونه بود که خانواده این مرد، به شیوه تخصصی و با نظارت مستقیم سرهنگ کارآگاه حمید رزمخواه (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) مورد بازجویی قرار گرفتند که در نهایت پسر ۲۰ ساله مرد گمشده به قتل پدر و سوزاندن جسد وی اعتراف کرد.
- 15
- 5