سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۷:۳۸ - ۱۰ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۱۵۶۶
جرم و جنایت

چه کسی مرد یهودی را کشت؟

پسران جوانی که متهم هستند برای سرقت وارد خانه مردی شده و اموالش را دزدیده‌‌اند و خانه‌اش را فروخته‌اند، منکر اتهامات خود شدند.

به گزارش خبرنگار شرق، چند سال قبل دختری جوان به مأموران پلیس مراجعه کرد و داستان عجیبی از گم‌شدن عمویش برای مأموران گفت. این دختر جوان که دانشجوی دوره دکترا در یکی از شهرستان‌ها بود، گفت: عمویم تنها زندگی می‌کرد و تنها کسی که به او سر می‌زد من بودم، من هم که دانشگاه می‌رفتم و خیلی نمی‌توانستم او را ببینم، اما مرتب با او تماس می‌گرفتم تا اینکه یک روز تلفن کردم و عمویم جواب نداد، بعد از چند روز دوباره زنگ زدم و باز هم جواب نداد. عمویم عادت نداشت از من بی‌خبر بماند.

 

به‌خاطر اینکه چندروزی کار داشتم و نمی‌توانستم به سراغش بروم. مدتی طول کشید تا به تهران برگردم. وقتی که آمدم، زنگ در خانه را زدم و خانمی در را باز کرد و گفت این خانه را خریداری کرده است و حتی گفت که عمویم این خانه را به او فروخته است. وقتی سند را به من نشان داد، دیدم کاملا درست است، اما از عمویم همچنان خبری نبود. تصمیم گرفتم موضوع را پیگیری کنم و سرنخی از عمویم پیدا کنم. یک وکیل گرفتم و تاریخ چک‌هایی را که برای خانه داده بودند از طریق دادسرا پیگیری کردم.

 

همه‌چیز درست بود، حتی به سراغ محضر‌داری رفتم که گفته می‌شد در آنجا سند خانه منتقل شده است، دوربین مداربسته را چک کردیم. بار اول که فیلم را دیدم، مطمئن شدم عمویم خودش این‌ کار را کرده است، اما بار دوم متوجه شدم اشتباه کرده‌ام. مردی که به‌عنوان عموی من به محضر رفته است او نیست و فردی قلابی است، به‌همین‌خاطر هم شکایتی را مطرح کردم.

 

با توجه به طرح این شکایت و ردیابی‌هایی که مأموران انجام دادند، پلیس از طریق چک‌هایی که صاحب جدید خانه به عموی قلابی داده بود موفق شد فردی را که طراح اصلی این نقشه بوده است شناسایی کند. بررسی‌ها نشان داد این فرد همسایه مرد گمشده است و بنابراین او دستگیر شد. با دستگیری این مرد، همدستان او هم بازداشت شده و تحقیقات از آنها آغاز شد. هرچند هیچ‌کدام از متهمان به قتل اعتراف نکردند، اما همگی پذیرفتند که در سرقت نقش داشته‌اند.

 

این در حالی بود که همچنان هیچ جسدی از مرد گمشده پیدا نشده است.

با صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهمان خوانده شد، وکیل اولیای‌دم در جایگاه حاضر شد و درخواست صدور حکم مجازات برای متهمان کرد. وکیل اولیای‌دم گفت: آنچه از پرونده برمی‌آید، اين است كه  پسر جوانی به دوستانش اطلاع داده در همسایگی آنها مردی یهودی زندگی می‌کند و اموال و دارایی زیادی دارد. دوستان این جوان نیز به خانه آن مرد رفته و بعد از اینکه دست و پایش را بسته‌اند اموالش را به سرقت برده‌اند.

 

آنها سپس به خانه برگشته و مرد را کشته و سند خانه‌اش را به سرقت برده‌اند. هرچند متهمان مدعی هستند قتلی اتفاق نیفتاده و مقتول به مرگ طبیعی مرده است، اما اگر این‌طور است دلیلی برای اینکه جسد از بین برده شود وجود ندارد. ضمن اینکه باید بگویم مقتول مردی یهودی بوده و تقریبا همگان می‌دانند که یهودیان به صورت سنتی عادت دارند اموالشان را در خانه نگهداری می‌کنند.

 

نزدیک به یک‌ میلیارد تومان از اموال این مرد به سرقت رفته و خانه‌اش هم فروخته شده که ما در مورد اموال هیچ سندی نداریم، اما موکلان من اطمینان دارند اشیای قیمتی مقتول به سرقت رفته است. سپس جوانی به نام آرش، متهم ردیف اول پرونده، در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمدی را رد کرد و درباره اینکه چطور این اتفاق افتاده، گفت: مدتی قبل از ماجرا سعید به ما گفت مردی یهودی در همسایگی آنها زندگی می‌کند که ثروتمند است و البته همیشه هم تنهاست. من و سه نفر از دوستانم هم قبول کردیم که به خانه مرد یهودی برویم و سرقت کنیم.

 

وقتی ما وارد خانه شدیم، او هم بود، پاهایش را بستیم و او را به گوشه‌ای از خانه بردیم، بعد چند شیء قیمتی و مقداری پول را که به صد میلیون هم نمی‌رسید سرقت کردیم. وقتی داشتیم از خانه بیرون می‌آمدیم، مرد یهودی به ما گفت که پایش قبلا شکسته و به‌شدت درد می‌کند و از ما خواست که طناب دور پایش را شل کنیم، ما هم این کار را کردیم و بعد از خانه خارج شدیم. دست‌های مرد باز بود و خودش هم می‌توانست طناب را باز و حتی دنبال ما بیاید، اما این کار را نکرد.

 

یک هفته که از موضوع گذشته بود، سعید دوباره گفت که از خانه مرد یهودی بوی تعفن می‌آید و همسایه‌ها شاکی هستند. از ما خواست که به خانه برویم و دوباره ببینیم چه اتفاقی افتاده است. من هم قبول کردم. با دوستانم به خانه رفتم و دیدم که مرد یهودی درحالی‌که پتوی روی بدنش افتاده جانش را از دست داده و جسدش در حال ازبین‌رفتن است. سعید به ما گفت که جسد را از خانه خارج کنیم و بعد سند خانه را هم برداشتیم و آمدیم.

 

ما جسد را به بیابان‌های اطراف تهران بردیم و در آنجا رها کردیم. جسد پیدا نشد، اما ما هیچ قتلی انجام ندادیم و نمی‌دانیم چه کسی او را کشته است.  بعد از این موضوع، سعید با کمک شخصی دیگر خانه را فروخته بود. او مرد کارگری را استخدام کرده و به او مبلغی پول داده‌ و بعد به ‌جای مرد یهودی به محضر برده بود تا او به ‌جای مرد یهودی امضا کند، بعد هم چک‌ها را گرفته بود که ما دیگر از موضوع خبر نداریم.

 

بعد از اینکه متهمان دیگر یک‌به‌یک صحبت کردند، نوبت به مردی رسید که به‌ جای مرد یهودی به محضر رفته بود. او گفت: من یک کارگر هستم. سعید به من گفت صاحب خانه در خارج از کشور زندگی می‌کند و بیمار است و به پول خانه‌اش احتیاج دارد، اگر تو کمک کنی خانه‌اش را بفروشیم، به تو چهار میلیون تومان می‌دهم. من هم که فکر می‌کردم دارم کار خیر انجام می‌دهم، به محضر رفتم و به‌جای او امضا کردم و دو میلیون گرفتم و دو‌ میلیون دیگر را پس دادم چون واقعا به ‌خاطر کار خیرش این کار را انجام دادم.

بعد از گفته‌های متهمان، هیئت قضائی برای تصمیم‌گیری در‌این‌باره وارد شور شدند.

 

 

  • 17
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش