به گزارش جوان، ۲۹ آذرماه سال گذشته بود كه شكايت عليه زرگر قلابي مطرح شد. شاكي كه زني جوان بود، وارد كلانتري ۱۲۳ نياوران شد و گفت: چند روز قبل با مردي به نام ايمان آشنا شدم. او خودروي هيونداي گرانقيمتي داشت و خودش را طلافروش معرفي كرد و گفت كه وضع مالي خوبي دارد.
ايمان پيشنهاد دوستي داد كه به خاطر موقعيت كارياش قبول كردم. يك روز بعد از آشناييمان با هم به گردش رفتيم. ايمان از من خواسته بود، طلاهايم را بياورم تا آن را با طلاهاي بهتري عوض كند. بعد از گردش طلاهايم را به او دادم، اما ديگر از او خبري نشد.
بعد از مطرح شدن شكايت مأموران پليس در اين باره تحقيق كردند. بررسيها نشان داد كه پنج زن و دختر ديگر هم عليه مرد فريبكار طرح شكايتكردهاند. سه نفر از اين دختران به پليس گفته بودند كه ايمان قبل از سرقت طلاهايشان به آنها تعرض هم كرده است. مأموران پليس سرانجام متهم ۳۲ ساله را بازداشت كردند. او وقتي با شاكيان مواجه شد به جرمش اعتراف كرد. پرونده با كامل شدن بررسيها روي ميز هيئت قضايي شعبه هشتم دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت و متهم روز گذشته پاي ميز محاكمه ايستاد.
يكي از شاكيان ابتداي جلسه در جايگاه قرار گرفت و گفت: ايمان به من گفته بود كه طلافروش است و وضع مالي خوبي دارد. يك روز با ماشين او به جاده چالوس رفتيم. او آن روز طلاهايم را گرفت تا آن را با طلاهاي بهتري عوض كند. ايمان داخل ماشين به من تعرض كرد و گفت كه از رفتار سياهش فيلم گرفته و اگر شكايت كنم، آبرويم را ميبرد، اما عليه او شكايت كردم و اميدوارم كه به شدت مجازات شود.
دو دختر ديگر هم گفتند كه امير قبل از تعرض به آنها با ماده بيهوشي آنها را بيهوش و تعرض كرده است. آنها گفتند امير همچنين طلاهايشان را سرقت كرده است و در هر دو مورد شكايت دارند.
شاكي ديگر گفت: روز حادثه همراه ايمان به ميدان هفتتير رفتيم تا مانتو بخرم. آن روز پول زيادي همراهم بود. از من خواست كه كيف پولم را داخل ماشين بگذارم كه قبول كردم. وقتي مقابل يك فروشگاه پياده شدم، ناگهان پايش را روي پدال گاز گذاشت و از محل دور شد. فكر كردم دارد شوخي ميكند، اما بعد از آن ديگر ايمان را نديدم. هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم، گوشي او خاموش بود.
بعد از مطرح شدن شكايتها متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت كه اتهام سرقت را قبول دارد، اما به شاكيان تعرض نكرده است. او گفت با مهارتي كه داشتم زنان و دختران را فريب ميدادم. بعد هم پول و طلاهايشان را سرقت ميكردم، اما به آنها تعرض نكردهام. هيئت قضات بعد از شنيدن دفاعيات متهم وارد شور شد.
- 15
- 4