به گزارش شرق، ٢١ شهریور سال ٨٩، زني جوان به اداره پلیس مراجعه کرد و شماره پلاک ماشینی را به مأموران داد و گفت: بهعنوان مسافر سوار خودروي پژو آردی شدم که پس از چند دقیقه، سرنشینی که عقب ماشین نشسته بود، چاقويي را زیر گردن من گذاشت و راننده به سمت لواسان تغییر مسیر داد. آنها من را در خانهای زندانی و به من تعرض کردند و پس از من را آزاد کردند.
مأموران با شنیدن حرفهای زن جوان صاحب ماشین را که مرد جوانی به نام سعید بود، شناسایی و دستگیر کردند. سعید لب به سخن گشود و گفت: آن روز با یکی از دوستانم به نام احمد، این نقشه را کشیدیم. زن جوان را بهعنوان مسافر سوار کردیم. در میان راه، احمد پشت چاقو را زیر گردن او گذاشت و من به سمت لواسان حرکت کردم. او را به خانهای بردیم.
با توجه به گفتههای سعید و احمد و شکایت زن جوان و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواست علیه متهمان صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٧١ وقت دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهمان در دادگاه روز حادثه را همانطور که قبلا گفته بودند، تعریف کردند و گفتند: از کارمان پشیمان هستيم. در پایان، هیئت قضات سعید و احمد را به اعدام و ١٥ سال حبس محکوم کردند.
متهمان به این حکم اعتراض كردند و پرونده برای رسیدگی به دیوان عالی کشور ارسال شد. دیوان عالی بعد از بررسی دقیق پرونده، رأی صادره را تأیید نکرد و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه ٧٧ وقت ارسال کرد. قضات این شعبه پس از بررسی بیشتر، بار دیگر سعید و احمد را به اعدام و ١٥ سال حبس محکوم کردند.
اینبار دیوان عالی کشور رأی را تأیید کرد؛ اما سعید درخواست اعاده دادرسی داد و پرونده برای رسیدگی بار دیگر به شعبه ١١ کیفری ارسال شد و مورد رسيدگي قرار گرفت. اين در حالي بود كه زن جوان شكايت خود را به طور كامل پس گرفته بود. با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
- 10
- 5