به گزارش شرق، این جوان که بر اثر یک درگیری مرتکب قتل شده و از سال ٨٤ در زندان بهسر میبرد، زمانی بازداشت شد که فقط ١٧ سالش بود. براساس محتویات پرونده، عباس روز حادثه با فرد دیگری درگیر بوده است و زمانی که مقتول برای میانجیگری وارد دعوا شده، با عباس درگیر شده و او را به قتل رسانده است.
با بازداشت عباس، وی ابتدا به قتل اعتراف نکرد و گفت: روز حادثه من با فرد دیگری دعوا داشتم و اصلا مقتول را هم نمیشناختم. در حین درگیری من یکباره متوجه شدم فردی روی زمین افتاد درحالیکه من او را نزده بودم. منرا متهم کردند که مرتکب قتل شدهام. با اینکه عباس مدعی بود مرتکب قتل نشده، اما شاهدان گفتند او را دیدهاند که ضربهای با چاقو به مقتول زده و باعث مرگ او شده است. با توجه به اینکه فقط شاهدان گفتند عباس را دیدهاند که با چاقو به مقتول ضربه زده، هیئت قضات متهم را از قتل عمدی تبرئه کردند، اما این حکم از سوی دیوانعالی کشور نقض شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه همعرض فرستاده شد.
متهم یک بار دیگر در این شعبه محاکمه و به قصاص محکوم شد. رأی صادره اینبار مورد تأیید قرار گرفت و عباس دیگر چارهای بهجز جلب رضایت اولیایدم نداشت. بعد از سالها رفتوآمد، در نهایت خانواده عباس موفق شدند رضایت اولیایدم را جلب کنند، اما موفق شدند فقط ٧٠ میلیون تومان از ٢٧٠ میلیون تومان دیهای را که اولیایدم خواستهاند تأمین کنند. این خبر پیش از این در روزنامه «شرق» به چاپ رسید و نزدیک به ١٦ میلیون تومان از سوی مردم خیّر به این خانواده کمک شد، اما آنها همچنان نیازمند کمک مردم هستند.
درخصوص آنچه اتفاق افتاد و سالهای زندگی عباس در زندان با خواهرش گفتوگویی کردیم که میخوانید.
چند خواهر و برادر هستید؟
با عباس، پنج برادر و سه خواهر بودیم که یکی از خواهران به رحمت خدا رفت.
عباس بچه چندم خانواده است؟
یکی به آخر.
مبلغ ٧٠ میلیون چطور فراهم شد؟
بخش زیادی از پول از فروش زمین کشاورزیای که پدرم داشت فراهم شد و بقیه هم با فروش اسباب و اثاثیه خانه و مقداری هم دوستان و آشنایان و اقوام کمک کردند.
خود شما و خواهر و برادرها چقدر کمک کردید؟
یکی پنج میلیون کمک کرده و یکی سه میلیون تومان. هرکداممان هرچقدر در توانمان بود پول گذاشتهایم، اما همه مستأجر هستیم و واقعا بیشتر از این در توانمان نبود که پول بگذاریم.
تابهحال از چه کسانی کمک خواستهاید؟
بخشی از مبلغی که تا الان فراهم شده خیران به ما کمک کردهاند، از صداوسیما هم کمک خواستیم و گفتیم در مورد برادرم برنامه تهیه کنند، اما قبول نکردند.
گفته میشود عباس در زندان بهخاطر فشارهای روحیای که داشته خودکشی کرده، این درست است؟
بله، به ما هم گفتند چندباری میخواسته خودش را بکشد، اما از جزئیات آن و اینکه چگونه میخواسته این کار را بکند خبر ندارم.
دلیل خودکشی را از او پرسیدید؟
بله، از او پرسیدیم، گفت خواهر من الان تقریبا نصف عمرم را در زندان بودهام و با توجه به شرایطی که تو و خانواده دارید، چطور میتوانم امیدوار باشم که این مبلغ فراهم شود. پول کمی نیست، تو و پدر و مادر میخواهید این مبلغ را از کجا فراهم کنید. تو و برادرها برای زندگی خودتان ماندهاید، از کجا میخواهید به من کمک کنید. الان، هم شما زجر میکشید، هم من، هردفعه که به ملاقات من میآیید دلتان خون است و کلی اشک میریزید. اگر بمیرم، یکبار گریه میکنید و تمام میشود.
شما با مقتول همسایه بودید. آن خانه را نمیتوانید بفروشید؟
بعد از ماجرای قتل ما نتوانستیم آنجا بمانیم و مجبور شدیم برویم اجارهنشینی، از همانموقع آن خانه خالی افتاده و خیلی از جاهای آن خراب شده. کسی خرابه نمیخرد، اما اگر بشود آن را هم میفروشیم.
با توجه به شرایط فعلی چه میخواهید بکنید؟
نمیدانم، عباس راست میگوید درست است که به او میگوییم هرجور شده پول را فراهم میکنیم، اما دروغ چرا، هرچه تقلا میکنیم نمیتوانیم پول را فراهم کنیم. بههرحال نمیتوانیم بنشینیم ببینیم برادرمان جلوي چشممان پرپر میشود و پدرمان هم کاری از دستش برنمیآید. الان از هموطنان نوعدوست و مردم خیر کمک میخواهیم، هرکس هرچقدر در توان دارد برای نجات عباس به ما کمک کند. هموطنان خیر مبالغ خود را به کارت پدر ما به شماره ٦٠٣٧٩٩٧٢٧٢٨٨٠٨٧٤ نزد بانک ملی ایران و به نام رضاعلی شعبانیسرناوه واریز کنند.
- 18
- 5