جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۱۳ - ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۴۹۸۹
جرم و جنایت

توبه کردم من را ببخشید

اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت,قتل
پسری که متهم است در نوجوانی فردی را به قتل رسانده، وقتی برای چندمین‌بار پشت تریبون قرار گرفت تا در برابر اتهام قتل از خود دفاع کند، درخواست بخشش کرد و گفت توبه کرده است.

متهم که زمان قتل ١٥ساله بوده است، در پارکی در جنوب شهر تهران جوانی را به قتل رسانده است و بعد از دستگیری نیز به قتل اعتراف کرد. او اکنون ١٩ساله ‌است و یک ‌بار دیگر پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد.

 

در ابتدای جلسه رسیدگی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و کیفرخواست را خواند و خواستار محاکمه متهم براساس قانون شد. او گفت: متهم زمانی که ١٥ساله بود در یک پارک به مقتول حمله و او را از پشت غافلگیر و با پارچه‌ای خفه کرده است. هرچند متهم بعد از قتل اقدام به فرار کرد اما ساعاتی بعد مأموران او را شناسایی و بازداشت کردند. با توجه به اینکه متهم زمان قتل زیر ١٨ سال داشته است، درخواست دارم مطابق ماده ٩١ قانون مجازات اسلامی محاکمه شود.

 

در ادامه اولیای‌ دم در جایگاه حاضر شدند و تأکید کردند درخواست قصاص دارند و خواستار اجرای حکم هم هستند. وقتی نوبت به متهم رسید، وی در جایگاه حاضر شد و گفت: وقتی ١٥ساله بودم به تولد یکی از دوستانم دعوت شدم و به آنجا رفتم. در آن میهمانی مشروب بود و من به اتفاق دوستانم مقداری مشروب خوردم. وضعیت من مثل دیگران نبود؛ خیلی مست بودم و اصلا یادم نمی‌آید آن شب چه گذشت؛ تا اینکه دو روز بعد یکی از دوستانم با ناراحتی به من گفت چرا آن‌قدر مشروب می‌خوری که اتفاق بدی برایت بیفتد.

 

به او گفتم مگر چه اتفاقی افتاده است، گفت: شب تولد، کامبیز (مقتول) به تو تعرض کرد اما آن‌قدر مست بودی که اصلا متوجه نشدی چه اتفاقی افتاده است. من حرفش را باور نکردم اما خیلی ذهنم مشغول این ماجرا بود. به سراغ کامبیز رفتم و به او گفتم تو واقعا به من تعرض کردی؟ پوزخندی زد و هیچ‌چیزي نگفت.

 

متهم ادامه داد: بعد از آن هر جایی که می‌رفتم به من می‌گفتند کامبیز به تو تعرض كرده و خودش این موضوع را تعریف کرده است. دوباره سر این موضوع با کامبیز درگیر شدم؛ او گفت این کار را کرده است و هرجا هم دلش بخواهد درباره آن صحبت می‌کند. من به او گفتم شکایتی ندارم و چون خودم مست بودم و مقاومت نکردم اعتراضی هم نمی‌کنم اما تو حق نداری من را تحقیر کنی و درباره این موضوع با کسانی دیگر صحبت کنی.

 

کامبیز بدون توجه به این حرف من درباره وضعیتی که وجود داشت با همه صحبت می‌کرد. متهم درباره روز حادثه گفت: آن روز یکی از دوستانم به من گفت کامبیز دوباره در جمع دوستانمان گفته است که به من تعرض کرده و حرف‌های بدی درباره من زده است. خیلی عصبانی شدم. من در آن زمان خیلی بچه بودم و جثه درشتی هم نداشتم اما کامبیز چندین سال از من بزرگ‌تر بود.

 

به همین خاطر هم تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم. متوجه شدم در پارک نشسته است به آن پارک رفتم و با دستمالی که دستم بود از پشت حمله کردم و دستمال را دور گردنش انداختم. قصدم اصلا کشتن او نبود فقط می‌خواستم با این‌کار به او بگویم من هم می‌توانم آسیبی به او وارد کنم. کمی که دستمال را کشیدم کامبیز حالش بد شد و به زمین افتاد. من هم که خیلی ترسیده بودم، فرار کردم.

 

مدتی فراری بودم و فکر نمی‌کردم شناسایی شوم اما پلیس از دوستانم تحقیق کرده و متوجه شده بود از مدتی قبل با کامبیز مشکلاتی دارم و به ‌همین ‌دلیل هم من را دستگیر کردند. بعد از دستگیری هم من به قتل اعتراف کردم و همه‌چیز را گفتم. متهم ادامه داد: من به جز اتفاقی که شب تولد افتاد هیچ مشکلی با مقتول نداشتم. از ابتدا هم گفته‌ام که او با من چه کرد و چرا دست به این کار زدم.

 

سپس نوبت به وکیل مدافع متهم رسید؛ او گفت: موکل من به دلیل مشکلی که در یکی از دست‌هایش دارد نمی‌توانسته به‌تنهایی مرتکب این قتل شده باشد. یکی از دستان موکلم بسیار ضعیف است و نمی‌تواند از آن به خوبی استفاده کند؛ بنابراین چاره‌ای نداشته به‌جز اینکه از کسی دیگر کمک بگیرد. من نمی‌دانم او چرا واقعیت را نمی‌گوید و خودش قتل را به گردن می‌گیرد. وقتی نوبت به متهم رسید تا آخرین دفاعیات خودش را مطرح کند، یک‌ بار دیگر گفت: قتل را به‌تنهایی انجام دادم.

 

من خیلی بچه بودم؛ اصلا نمی‌دانستم چه کار بدی انجام می‌دهم. خیلی ترسیده بودم و کارهایی که کامبیز کرده بود، حالم را خیلی بد کرده بود. چاره‌ای نداشتم جز اینکه با او مقابله کنم. اما در این مدت که زندان بودم توبه کردم و از خداوند خواستم من را به خاطر اشتباهاتی که داشتم ببخشد و مرتب نماز و دعا می‌خوانم و درخواست بخشش می‌کنم حالا هم از اولیای ‌دم درخواست دارم من را به خاطر جوانی‌ام ببخشند؛ من واقعا عقل کاملی نداشتم و نمی‌دانستم چه می‌کنم. با پایان جلسه رسیدگی، هیئت قضات برای تصمیم‌گیری دراین‌باره وارد شور شدند. 

 

 

 

sharghdaily.ir
  • 17
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش