به گزارش جام جم،انتشار این خبر در فضای مجازی در چند روزگذشته سروصدای زیادی کرده و واکنشهای متفاوتی هم بهدنبال داشتهاست. خبری که خیلیها را بهتزده کردهاست؛ ما موضوع این پرونده جدید قضایی را با جعفر بای، رئیس سابق اداره اجتماعی حوزه پیشگیری قوه قضاییه و آسیبشناس اجتماعی درمیان گذاشتیم و با این استاد دانشگاه به تحلیل پروندهای نشستیم که یک طرفش زن جوانی است که در یک شب دوبار قربانی تجاوز شدهاست و طرف دیگرش دو مرد جوان که حالا پشت میلههای زنداناند.
یکی از مشکلاتی که دراین پرونده به چشم میآید همچنان بحث استفاده از وسایل نقلیه شخصی است.
بله همین طوراست. دراین پرونده و پروندههای مشابه تجاوز که تعداد کمی هم ندارند، این موضوع بسیار دیده میشود. در این پرونده ها افراد با سوار شدن به خودروهای شخصی درحقیقت به طعمه متجاوزان تبدیل شده اند.
چه عاملی باعث فعالیت مسافرکشهای شخصی میشود؟
قطعا فقدان وسیله نقلیه عمومی .این موضوع یکی از دلایلی است که باعث میشود یک نفر مانند زن جوان این پرونده ، سوار ماشین مسافرکش شخصی بشود.که البته این موضوع جدید نیست و یکی از مشکلات اساسی جامعه ما در سیستم حمل ونقل عمومی، فقدان نظارت لازم و کافی بر مسافرکش های شخصی است. یعنی علیرغم اینکه علائم ، نشانهها و رنگ های ویژهای برای وسایلی که قرار است در سیستم حمل و نقل عمومی فعال باشند انتخاب و اجرا شده، اما متاسفانه به دلیل کمبود وسایل نقلیه عمومی ما باز هم شاهد حضور وسایل نقلیه شخصی در این عرصه هستیم. این موضوع درحقیقت نقصی است که متوجه سیستم حمل و نقل عمومی ما میشود ، چراکه وظیفه تامین و تکمیل ناوگان حمل ونقل اعم از تاکسی ، اتوبوس و...را بعهده دارد.
در مرتبه بعدی پیکان انتقاد به سمت افرادی گرفته میشود که به عنوان مسافر با علم و آگاهی بر عمومی نبودن وسیله نقلیه، از آن استفاده میکنند. چراکه مردم ما لزوما باید آگاه باشند و بیاموزند که نباید سوار هر وسیله نقلیه ای بشوند ، ولو اینکه وسیله دیگری در دسترس شان نباشد. درحالیکه به خاطر فقدان آگاهی از خطر، ما بارها شاهد تکرار جرم های این چنینی چه در شهرهای بزرگ و چه در روستاهای کوچک بودهایم.
اما دست رد زدن به سینه مسافرکشهای شخصی وقتی وسیله دیگری دردسترس نیست ،کار سادهای نیست!
درست است اما اگر نسبت به عواقبت ماجرا آگاه باشیم قطعا ترجیح میدهیم مدت بیشتری منتظر تاکسی بمانیم تا اینکه زمینه را برای وقوع جرم آماده کنیم.چراکه قربانیان حوادث اینچنینی ، در مرتبه اول قربانی سهلانگاری و بی توجهی خودشان هستند، آنها با دست های خودشان ،خودشان را طعمه افراد مجرم کردهاند.درنتیجه باید اطلاع رسانیها و آگاهسازی ها در این زمینه برای عموم جامعه مخصوصا زنان ودختران بیشتر باشد،چراکه این سهل انگاریها و غفلتها مشکلات زیادی را به دنبال دارد.
پس وظیفه دستگاه های نظارتی چه میشود؟
قطعا یکی از نقصهای بزرگ دیگری که در وقوع جرمهای این چنینی وجود دارد به عملکرد نادرست دستگاههای نظارتی برمیگردد که اجازه فعالیت به خودروهای شخصی را میدهند و برخورد شدید و قانونی با فعالیت مجرمانه آنها ندارند؛ دستگاههایی که از وجود مسافرکشهای شخصی آگاهند اما مجازات بازدارندهای برای فعالیت آنها در نظر نگرفتهاند. برای مثال در حال حاضر در همین شهرتهران وسایل نقلیه فراوانی هستند که از شهرستانهای مختلف آمدهاند. در خطوط خاصی فعالیت میکنند، پلیس هم از فعالیتشان آگاه است! اینها از زن و بچه بریدهاند، ماهها به دور از خانواده زندگی میکنند، تاکسیخواب هستند. خانه و زندگی در تهران ندارند، هویت ثبتشدهای ندارند، برای هیچ دستگاه نظارتیای شناخته شدهنیستند. درحالی که جلوی فعالیتشان گرفته نمیشود، اعمال جریمه هایی که برای آنها در نظر گرفته شده به هیچ وجه بازدارنده نیست، درحالیکه ممکن است ادامه فعالیتشان به جرمهای دیگری همانند ماجرای همین پرونده هم منجر شود. این همان نقص عملکرد دستگاههای نظارتی است که میتواند مشکل ساز شود.
دربرخورد با متجاوزان به عنف چه مشکلی میبینید که باعث تکرار جرم میشود؟
مهمترین نکته اینجاست که باید مجازاتی که برایشان درنظرگرفته میشود اطلاعرسانی شود. متاسفانه رسانههای ما همیشه از دستگیری مجرمان، از نحوه وقوع جرم و...صحبت میکنند و کمتر به مساله مجازات میپردازند ، درحالیکه اگر این عاقبت، اطلاع رسانی شود قطعا بازدارندگی دارد. برای جرمهای این چنینی افکار عمومی خواهان اشد مجازات است چون مانع وقوع وتکرار جرم میشود، درحقیقت باید مجازات به گونهای باشد که هرکسی نتواند و جرات نکند با ماشیناش درخیابان ها جولان بدهد و ارابه مرگ راه بیندازد.
مجازاتهای درنظر گرفته شده برای مجرمان این پروندهها بازدارنده است؟
نکته بعدی دقیقا همینجاست.اگر ما میبینیم جرمی در جامعه تکرار میشود، یعنی مجازات درنظر گرفته شده برای آن بازدارندگی کافی ندارد، پس باید در مجازات درنظر گرفته شده بازنگری داشته باشیم، چون ممکن است میزان کیفر و جرمی که اتفاق افتاده یا نحوه اجرای کیفر، دربعضی موارد کارساز نبوده باشد. در عین حال باید به نکته توجه کنیم که تکرار جرم بدون شک نتیجه ناکارآمدی کیفر و نحوه گذران کیفر است؛ اگر این مراحل درست و دقیق باشد مطمئنا هم خود مجرمان تکرار جرم نخواهند کرد، همانطور که در بعضی موارد شاهدیم مجرمان بعد از آزادی یا در حین گذراندن دوران مرخصی ، دست به تکرار جرم می زنند، هم برای دیگران آیینه عبرت میشوند که آنها مترکب جرمی مشابه نشوند.
- 18
- 4