به گزارش جامجم، بامداد دوشنبه مردی با پلیس تماس گرفت و از کشف اجساد پدر ۶۰ ساله و مادر ۵۰ سالهاش در خانهشان در یکی از محلههای شهریار خبر داد.
با گزارش این جنایت تیمی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران و تیم بررسی صحنه جرم، همراه بازپرس کشیک قتل دادسرای شهریار در این خانه حاضر شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد جسد مرد ۶۰ ساله در یکی از اتاقها افتاده و همسر ۵۰ سالهاش در چند قدمی او افتاده است.
تحقیقات تیم بررسی جرم پلیس آگاهی نشان میداد مرد خانواده بر اثر ضربههای جسم سخت به سرش و همسرش نیز بر اثر اصابت جسمی سخت به سرش و ضربههای چاقو به قتل رسیده است. ماموران در بازرسی از این خانه گاز پیک نیکی و چاقویی یافتند که لکههای خون روی آن دیده میشد. بررسیها نشان میداد لکههای خون روی چاقو و پیک نیک با گروه خونی مقتولان مطابقت دارد. با هماهنگی قضایی جسد این زوج به پزشکی قانونی منتقل شد.
بررسیهای پلیس جنایی در این خانه نشان داد وسایل خانه به هم ریخته نبوده و سرقتی از آنجا انجام نشده است. این موضوع احتمال قتل توسط قاتلی آشنا را مطرح کرد. در این مرحله ماموران به تحقیق از پسر خانواده که جسد والدینش را یافته بود پرداختند.
او به افسر تحقیق گفت: شب حادثه پیش دوستانم رفته بودم. نیمه شب که به خانه بازگشتم، مادر و پدرم را صدا زدم، اما آنها پاسخگو نبودند. نگران شدم و به سمت اتاقشان رفتم که با اجساد غرق در خونشان روبهرو شدم. با دیدن این صحنه خیلی شوکه شدم. به همسایهها خبر دادم و بعد به پلیس زنگ زدم. در ادامه تحقیقات مشخص شد پسر دیگر این زوج، معتاد به شیشه است و با والدینش اختلاف و درگیری داشت. کارآگاهان با طرح فرضیه قتل توسط پسر شیشهای، جستوجو برای دستگیری او را آغاز کردند.
سرانجام ساعاتی بعد از کشف جسد معلوم شد او در خانه یکی از اقوامش پنهان شده که او را در آنجا دستگیر کردند. متهم به قتل شیشهای با انتقال به اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران بازجویی شد و به قتل والدینش اعتراف کرد.
او به افسر تحقیق گفت: شیشه مصرف کرده بودم و در حال خودم نبودم. با پدرم دعوا کردم، عصبانی شدم. با برداشتن گاز پیک نیکی از آشپزخانه سراغ او رفتم و با زدن ضربههایی به سرش، پدرم را کشتم. در همان موقع مادرم سررسید که با وی نیز درگیر شدم. چند ضربه با همان گاز پیک نیکی به سرش زدم. با برداشتن چاقوی آشپزخانه ضربههایی به مادرم زدم. حال و روز درستی نداشتم. دستهایم را شستم و در حالی که همچنان خمار شیشه بودم، از خانه بیرون آمدم و به خانه یکی از اقوامم رفتم و از ماجرای کشتن والدینم حرفی نزدم تا این که ماموران مرا در خواب دستگیر کردند.
متهم به قتل با صدور قرار قانونی روانه بازداشتگاه پلیس شد.
- 10
- 5