به گزارش ایران، پرونده این قتل از شامگاه دهم مرداد ۹۳ و در پی تصادف دو خودرو در جاده ملارد تحت رسیدگی قرار گرفت.
مأموران پلیس سرگرم بررسی حادثه بودند که ناگهان در فاصله ۲۰ متری صحنه تصادف با جسد مرد جوانی روبه رو شدند که ارتباطی با این تصادف نداشت.
بررسیها نشان داد جنازه متلاشی شده از مدتی قبل در این نقطه رها شده است.پس از بررسی مدارک شناسایی همراه جنازه، مشخص شد، جسد متعلق به مرد۲۹سالهای به نام غلام است.
با افشای هویت مقتول پلیس به بازجویی از همسر وی پرداخت. اما لیلا منکر اطلاع از سرنوشت شوهرش شد. اما وقتی پلیس به اختلافهای دنباله دار غلام و لیلا در طول ۷سال زندگی مشترک پی برد بار دیگر این زن تحت بازجویی قرار گرفت تااینکه پرده از رابطه پنهانیاش با مرد ۳۰ سالهای به نام محمد برداشته شد.
او گفت: «محمد که دوست صمیمی شوهرم بود دست به این جنایت زده است.» محمد نیز در حالی بازداشت شد که پاهایش شکسته و در بیمارستان بستری بود.این مرد در بازجویی گفت: لیلا به من ابراز علاقه کرده بود. او میخواست از شوهر معتادش جداشود اما غلام طلاقش نمیداد و به همین خاطر نقشه قتل او را کشید.
آن روز غلام و همسرش میخواستند به سفر شمال بروند که من با نیسان وانت پدرم آنها را بردم. اما من و لیلا نتوانستیم در این سفر نقشه قتل را عملی کنیم. به همین خاطر در راه بازگشت و در جاده ملارد به غلام گفتم از رانندگی خسته شدهام. از او خواستم تا پشت فرمان بنشید. وقتی من و غلام در حال جا به جا شدن بودیم لیلا دنده ماشین را خلاص کرد که از روی شوهرش که پیاده شده بود عبور کرد. غلام هنوز زنده بود که من پشت فرمان نیسان نشستم و چند بار از روی بدن نیمه جانش گذشتم. سپس جنازهاش را در حاشیه جاده رها کردیم و به تهران برگشتیم.»
بدین ترتیب محمد و لیلا در شعبه ۷۴ دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستادند اما زن جوان منکر معاونت در جنایت شد. سپس قضات دادگاه با توجه به درخواست پدر قربانی که قیم دو نوه خردسالش بود محمد را به جرم قتل غلام به قصاص و ۹۹ضربه شلاق محکوم کردند.لیلا نیز از معاونت در قتل تبرئه شد ولی به خاطر رابطه پنهانی با محمد به شلاق محکوم شد.
حکم در شعبه ۱۷دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت که قضات حکم قصاص محمد را تأیید کردند اما با طرح چندین ایراد حکم تبرئه زن جوان از اتهام معاونت در قتل را نپذیرفتند.
دومین محاکمه
به این ترتیب هفته قبل محاکمه لیلا در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد.این زن در دفاع از خود گفت: باور کنید دستی در قتل شوهرم نداشتم. اما ناچار شدم به معاونت در قتل شوهرم اعتراف کنم تا بتوانم بار دیگر فرزندم را در آغوش بگیرم. اما حالا میگویم من بیگناهم و محمد به تنهایی شوهرم را کشته است.
او به در خانهمان آمد و مرا از کشتن شوهرم مطلع کرد. حتی تهدیدم کرد اگر به کسی حرفی بزنم من و فرزند کوچکم را هم میکشد.از سوی دیگر محمد(متهم اصلی) در دادگاه گفت: حکم قصاصم تأیید شده و چیزی برای از دست دادن ندارم. به همین خاطر میخواهم حقیقت را بگویم. لیلا در این ماجرا دستی نداشت. و من پس از کشتن شوهرش او را تهدید کرده بودم تا درباره قتل به کسی حرفی نزند. من پای این زن بی گناه را به ماجرای قتل شوهرش کشاندم. و به دروغ گفتم او دستور قتل شوهرش را صادر کرده است. بدین ترتیب صبح دیروزهیأت قضایی پس از شور زن جوان را بی گناه شناخته و او را از اتهام معاونت در قتل تبرئه کردند.
- 18
- 12