سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۹:۱۳ - ۲۷ تير ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۴۰۶۷۹۰
جرم و جنایت

پدر آتنا: تا شش سال در حسرت بچه بودیم

اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت,آتنا اصلانی و پدرش

روزنامه ایران با پدرومادر آتنا دختر ۷ساله پارس آبادی که بصورت وحشیانه ای به قتل رسید مصاحبه کرده است.

 

این مصاحبه را می خوانید:

 

از روز تولد آتنا کوچولو چیزی به خاطر دارید؟

۱۳ سال پیش با مادر آتنا ازدواج کردم و تا ۶ سال در حسرت بچه بودیم، البته برای درمان نزد هیچ دکتری نرفتیم، به خدا توکل کردیم تا اینکه آتنا به دنیا آمد.از تولد دخترم خیلی خوشحال شدیم، برایم جنسیت بچه مهم نبود، وقتی بچه‌ام دختر شد، برای انتخاب اسم به قرآن مراجعه و آتنا را انتخاب کردیم، سه سال بعد دختر دومم به دنیا آمد و اسم او را آسنا گذاشتیم.

 

واکنش «آتنا »به «آسنا»  چگونه بود؟

خیلی خوشحال بود، انگار عروسک به آتنا داده بودند، همیشه هم مراقبش بود، دستش را می‌گرفت و نمی‌گذاشت بیرون از خانه برود و مرتب به مادرش می‌گفت بیرون برای آسنا خطر دارد.

 

برای خودش خطر نداشت؟

آتنا دختر باهوش و زرنگی بود، خیلی از خودش مراقبت می‌کرد، در و همسایه همه او را دوست داشتند، هنوز هم باور نمی‌کنم گرگی در بین ما بود و او را نمی‌شناختیم.

 

از چه سالی دستفروشی می‌کنی؟

چون هیچ شغلی نداشتم، از ۱۲ سال پیش فقط لباس کودک می‌فروختم که یعنی دستفروشی می‌کردم.

 

آتنا همیشه سر بساط دستفروشی شما می‌آمد؟

رابطه من و آتنا خیلی خوب بود، او هر روز پیش‌من می‌آمد، ساعت‌ها کنارم بود و بعد به خانه بر‌می‌گشت.

 

تصور نمی‌کنید محیط مردانه‌ای مانند دستفروشی برای دختربچه‌تان مناسب نبود؟او فقط کنار من می‌ایستاد، با هیچ‌کس هم کاری نداشت، با هم غذا می‌خوردیم، بستنی می‌خریدیم و همه‌جا با هم بودیم، جز در مسیر بازگشت به خانه!

 

مادر: آتنا فقط پیش پدرش نمی‌رفت، او در خانه اسباب‌بازی و عروسک داشت، پارک و سرسره‌بازی را از همه‌چیز بیشتر دوست داشت، مرتب به گردش می‌رفتیم، نزد پدرش هم می‌رفت.

 

علاقه به تلویزیون داشت؟

خیلی، کارتون، فیلم و سریال را خیلی دوست داشت.

 

با هم به تماشای تلویزیون می‌نشستید؟

همیشه، حتی برنامه‌های خانواده تلویزیون را با هم نگاه می‌کردیم.

 

شما به‌عنوان مادر به او خطرات بیرون از خانه را گوشزد کرده بودید؟

بله، مرتب و بارها تکرار می‌کردم، هشدار زیادی هم داده بودیم، پدرش هم تذکر می‌داد. او هم دختر باهوشی بود و نزد غریبه‌ها نمی‌رفت.

 

تا حالا نگفته بود از کسی می‌ترسد؟

اصلاً، خیلی جسور و باهوش بود، خیلی وقت‌ها در تاریکی هم تنها بیرون می‌رفت اما هیچ نگرانی‌ای نداشتیم.

 

پدر: خیلی‌ها او را دوست داشتند و در محله آدم‌های خوب زیادی هستند، بیشتر با دخترها همبازی بود، حتی اجازه نمی‌داد عمو یا دایی‌اش او را در آغوش بگیرند یا با هم عکس یادگاری بیندازند، همه خطرات را می‌دانست.

 

شما روزنامه می‌خوانید؟

قبلاً می‌خواندم و به صفحات حوادث علاقه داشتم.

 

حوادث مشابه این اتفاق را ندیده بودید که مراقبت بیشتری داشته باشید؟

اصلاً، چنین حادثه‌ای را ندیده و نخوانده بودم.

 

خانه‌تان تا محل دستفروشی چقدر فاصله دارد؟

۲۰۰ متری می‌شود و اصلاً تصور نمی‌کردم در چنین فاصله‌ای دخترم ربوده شود و به قتل برسد!

 

از کی قاتل را می‌شناسی؟

او را در حد سلام و احوالپرسی می‌شناسم، خیلی‌ها دوست نداشتند با اسماعیل رنگرز دوستی کنند.

 

چرا؟

نزول‌خور بود، بعدها فهمیدیم که از میوه‌فروشی زیر دفتر کارش که الان اسباب‌بازی‌فروشی شده است، دزدی می‌کرده و بعد برای همان میوه‌فروشی دردسر ایجاد کرده بود.

 

اما می‌گوید دخترت در محل کارش آب می‌خورد! پس باید رابطه خوبی با هم می‌داشتید؟

دروغ می‌گوید! دخترم در بیرون از خانه اصلاً علاقه‌ای به نوشیدن آب نداشت، هر وقت تشنه می‌شد، دوغ می‌خورد، اگر هم خیلی آب دلش می‌خواست، از مغازه‌ای که نزدیک من بود، آب می‌خورد، دستشویی هم فقط به خانه‌مان می‌رفت، قاتل دروغ می‌گوید.اسماعیل خیلی دروغگو است، گفته بود که به خاطر طلاهای آتنا او را کشته، در حالی که حساب بانکی‌اش ۸۰۰ میلیون تومان پس‌انداز دارد، بخشی از اینها شایعه است، مثل بقیه شایعه‌ها!

 

چه شایعه‌هایی؟

روزهای نخست می‌گفتند بهنام - بنده - در کار زیرخاکی است و با گروهی کردستانی مشکل دارد و آنها بچه را دزدیده‌اند، یا بدهی دارم و آتنا به خاطر این اختلاف مالی ربوده شده است در حالی که روحم از این ماجراها خبر ندارد.

 

از روز آخر بگویید؟

مادر: دخترم ساعت ۱۱ صبح از خواب بیدار شد، برادرزاده‌ام نان برای خانه خریده بود که آتنا سوار بر دوچرخه او نزد پدرش رفت.

 

پدر: ۱۲.۵ ظهر تا ۶.۵ عصر آتنا نزد من بود، ناهار با هم کباب خوردیم، بعد با گوشی‌ام بازی می‌کرد، حتی برایش اسباب‌بازی خریدم.

 

انگار قاتل هم همان روز به دیدنت آمده است؟

بله، خیلی عجیب بود، آتنا در حال بازی با گوشی‌ام بود که اسماعیل رنگرز در حالی که ۳ ظرف ترشی در دستش بود، نزدم آمد، یکی را به من داد و گفت که ترشی ییلاق است، بخور اگر خوب بود یک دبه برایت بیاورم و شنیدم که می‌خواست دو ظرف ترشی دیگر را به دو میوه‌فروشی بدهد اما دیدم که این کار را هم نکرده است. او فقط می‌خواست جلوی چشمان دخترم با من رفتار صمیمی داشته باشد تا او را براحتی فریب دهد.

 

چطوری؟

قاتل منتظر نشسته تا آتنا از من جدا شود و وقتی آتنا جلوی در محل کارش رسید، از روی پله‌ها دخترم را صدا می‌زند تا به او ترشی‌ بدهد که آتنا آن را به من برساند؛ دخترم که تصور می‌کرد آن مرد دوستم است، داخل راهرو شده و مرد پست‌فطرت آتنا را با دو دستش گرفته، دهانش را محکم چسبیده و با خود به محل کارش برده است و در را هم بسته است تا کسی متوجه نشود.

 

اصلاً در گذشته نگران رفت و آمدهای دخترتان نبودید؟

مادر: در پارس‌آباد چنین اتفاقی نیفتاده است که نگران شویم، اینجا شهری امن است و نمی‌دانستیم یک قاتل حرفه‌ای و بی رحم در اینجا زندگی می‌کند.

 

یعنی او را اصلاً ندیدید؟

پدر: چرا فقط یکبار، صبح روز بعد که پلیس به راسته دستفروش‌ها آمده بود او نزدم آمد با من دست داد و بدون اینکه حرفی بزند رفت، خیلی‌هم آرام و خونسرد بود.

 

اصلاً به اسماعیل رنگرز شک نداشتید؟

اصلاً! اما وقتی از آشنایی شنیدم که او در دو پرونده قتل تحت تعقیب بود دنیا روی سرم خراب شد و همان زمان پلیس اسماعیل را بازداشت‌کرده بود.

 

وقتی شنیدید جسد پیدا شده است باور می‌کردید دخترتان به قتل رسیده باشد؟

نمی‌خواستم باورکنم، به من زنگ زدند و گفتند همه مردم به سمت خانه اسماعیل می‌روند و انگار جسد در آنجا است. من هم خودم را به خانه قاتل رساندم و دیدم واقعیت دارد، این مرد خیلی زیرک بود حتی طلاهای دخترم را ماهرانه در کشوی داخل محل کارش پنهان کرده بود طوری که پلیس بار نخست در جست‌وجو‌ها آنها را ندیده بود تا اینکه اعتراف کرد، جسد دخترم را هم داخل کیفی گذاشته و کیف را داخل کیسه‌ای پلاستیکی قرارداده و آن را پر از سرکه کرده‌بود تا بویش بلند نشود. سپس جسد را داخل بشکه‌ای قرارداده و رویش را شن ریخته بود، پارکینگ خانه‌اش هم طوری ساخته شده که گمراه‌کننده است.

 

شخصیت قاتل چگونه بود؟

از خانواده‌اش شنیده‌ام که اسماعیل همیشه از مردم آزاری لذت می‌برد.

 

با خانواده‌اش روبه رو شده‌اید؟

پدر: نه اصلاً، اما نقل و قول‌هایی شنیده‌ام، مادرش گفته پسری به‌اسم اسماعیل ندارد، برادرش هم که خودش به پلیس زنگ زده و گفته جسد را پیدا کرده است. آنها پارس‌آباد را ترک کرده‌اند یا از ترس مردم پنهانی زندگی می‌کنند، فامیل‌هایشان در قره‌قاج زندگی می‌کنند احتمالاً به آنجا رفته‌اند.

 

به نظرت آنها از چنین قتلی اطلاعی داشته‌اند؟

امکان ندارد پسرشان را نشناسند و اما در مورد این قتل نمی‌دانم چه‌نظری بدهم.

 

نظریه پزشکی قانونی در مورد چگونگی قتل آتنا را می‌دانی؟

پدر: باور می‌کنید به ما هیچ حرفی نمی‌زنند، هیچ اطلاعی نداریم فقط قول داده‌اند تا یک ماه دیگر قاتل در ملأ عام اعدام شود اما نه، به نظرم فقط اعدام کافی نیست.

 

پس چه باید کرد؟

مادر: نمی‌دانم، سنگسار یا هر مرگی که او عذاب بکشد چون دختر نازنینم را عذاب داده است.

 

اگر خانواده قاتل را ببینی چه واکنشی داری؟

امیدوارم آنها را نبینم، آنها باید از پارس‌آباد بروند وگرنه نمی‌دانم بتوانم خودم یا فامیلمان را آرام کنم تا اتفاقی نیفتد.

 

 

  • 42
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۵۵
در انتظار بررسی: ۷۱
غیر قابل انتشار: ۷۲
جدیدترین
قدیمی ترین
واقعاازته دل به خانواده اتنابه خصوص به مادرش تصلیت میگویم نمیتونم به طورکلی درکشون کنم چون نکشیدم ولی میدونم داغ فرزندخیلی سخته انشاالله خدابهتون صبربده
چه کارای که با دختر بیچاره نکرده اثلا باور نمی کنم که مردی که بجای پدر اتنا بوده بخواد با او این کارو کند واقلا باید این را یجوری بکشید که پدر مادر او دلشون خونه بشه با این که نمیشه خدا ،یدونه چه کار های با اون دختر کاری نکند
از ته دل تسلیت می گویم به مادر آ تنا به نظر من باید هرچه زودتر اعدام شود ایناانسان پست
واقعا متعجبم و متاسف از اینکه ما با چه انسان های پستی شدیم هم وطن....حیف انسان که به این موجود نجس گفته بشه و حیف تر که اسم حیوان هم لکه دار و نجس شه لعنت خدا بر تمام کسانی که به ناموس مردم نگاه کثیف دارن
سلام به نظر من قاتل باید تکه تکه بشه تا درس عبرتی برای چنین انسانهای شیطان صفتی بشه
خدا عذابش رو شدید کنه
به نظرمن اینها بیمار روانی هستند قبل اینکه فاجعه ایجاد کنند باید شناسایی ودرمان بشوند یا تحت نظر قرار گیرند تا نتونن چنین فا جعه ای را ایجاد کنند تا هم خانواده خودشان هم دیگران رو بد بدبخت کنند کودکان روهم اگاه کنیم که همه انسانها سالم نیستند
باید تیکه تیکه کنن حیوانه وحشی
باید تیکه تیکه کنن ح...
اسم حیوان را نجس نکن
بخدا آگه دست من بود زنده زنده آتیش میز دم تا بقعه درس عبرت بشه برا شون. تسلیت میگم به خانواده اتنا
این حیوان صفت باید هر روز زجر کش شود اعدام برای او بهترین و راحتترین حکم است یا میشه گفت نعمت است آن حیوان باید زجر کش شود باید همانطور که دل میلیونها نفر را به درد آورده میلیونها بار مجازات شود تا آرزوی مرگ کند
بعضی از آدمها خوی حیوانی دارند با آنها باید همانند یک حیوان برخورد کرد همانطور که حیوان درنده را در قفس می اندازند این گرگ صفت وحشی نیز باید در قفس انداخته شود و در ملا عام قرار گیرد مجازات این حیوان صفت فقط اعدام نیست او باید هر لحظه با زجر بمیرد باید مجازات این حیوان صفت به دست مردم انجام گیرد تا شاید مرحمی باشد برای دلهایی که با شنیدن این خبر آزرده شده
بعضی از آدمها خوی حی...
سلام اتنا جان بهشت مبارکت باشه
سلام اتنا جان بهشت م...
خیلی ناراحتم
او در سلامتی کامل به سر میبرده پس نمیشه گفت بیماری داشته که دست ب این چنین کار بسیار وقیهی زده پس نمیشه گفت اشتباه کرده ب نظر من اعدامش کنن راحت میشه سریع اما باید زجر کشش کنن تامرگ هر لحظه پیش چشماش ببینه
بالاخرهت هتر کسی اشتباهت میکنه نباید اعدام بشهه
بالاخرهت هتر کسی اشت...
چرا حتما به نظر شما کار خوبی کرده
چرا حتما به نظر شما ...
آدم بیخود
بالاخرهت هتر کسی اشت...
خودتم بودی همینو میگفتی بچه خودت بود چی؟؟میدونی چ عذابی کشیده چ دردی چ استرسی بعد اشتباه کرده غلط کرده باسرنوشت ادم بازی کنن ک اشتباه کردن ی لحظه
بالاخرهت هتر کسی اشت...
اگه بچه خودت هم بود . اینجوری می گفتی ... قاتل باید تکه تکه بشه. طوری که ترس ان باعث بشه هیچ کسی جرات نکنه از این به بعد کودک ازاری با ازار رساندن و تجاوز به زنان را انجام دهد. الان این کارها شده یه مد در جامعه. روز به روز هم داره بیشتر میشه
سلام بانظراتون موافقم
اتنادختری زرنگ بوده بااین حال فریب خورده پس ماهم بیخیال فرزندانمان نباشیم چون خطر هرثانیه درکمینه
نمیتونم چیزی بگم خدایا توک شاهداون ماجرابودی دیدی دنیابه لرزه درنیومداون لحظه لعنت ب ادمای شیطون صفت بی رحم
اعدام براش کمه باید سنگسارش کنن حیوان صفت روانی رو خیلی عذاب میکشم دوست دارم خفش کنم با دستهای خودم وای بحال پدر ومادر اتنا چه حالی دارن
اعدام براش کمه باید ...
منم موافقم اعدام راحتش میکنه باید به دست مردم وخانواده مقتول زجر کش بشه بمیره کثافت لجن
اعدام براش کمه باید ...
باید سنگسارشود
بعد چندوقت مثل قاتل ستایش چون شاکی پول دیه رونداره تا قاتل رو اعدام کنن مجبور میشن رضایت بدن تا این قاتل جانی هم مثل اون جانی آزادبشه
سلام باید بدنش رو تیکه تیکه کنن
درسته این موجود پست این کارهارو کرده ولی ۳ نفر هستن که خیلی بی گناه هستن ۲ فرزند اون مرد پست که هیچ نقشی نداشتند ولی ما با پخش این مطلب و فامیلی اون کثیف اونهارو بدنام میکنیم ب فکر این باشیم ک اون ها هم مدرسه میرن و اذیت میشن و نفر بعدی همسر اون هست کهکاری نکرده به نظرم اگه میخوایم این مطلبو پخش کنیم باید به فکر این چیزا هم باشیم و حداقل فامیلیشو پخش نکنیم...
باید ایچنین دیو صفاتان بد ذات را تکه تکه کرد.روح مردم را آزرده است.نفرین بر پدر ومادر این سگ وحشی و ولگرد.پدرش نیز یک شخصیت منفور اجتماعی است.وهمچنین سگی را تربیت کرده است
باید ایچنین دیو صفات...
داداش موافقم
باید ایچنین دیو صفات...
خیلی بی شعوری که به پدر ومادرش توهین میکنی. بی فرهنگ
خیلی بی شعوری که به ...
خاک برسرش
باید ایچنین دیو صفات...
روانی
باید ایچنین دیو صفات...
خیلی احمق و بیشعوری که اینطوری در مورد پدر مادرش قضاوت میکنی. تو هم دست کمی از اون نداری. حیوان
اعدام براش کمه باید هروز سنگسارش کنن
این قاتل بیرحم و پست فطرت باید با کاتر تکه تکه گوشت بدنش بصورت پوست پیاز کنده شه ماه ها زجر بشه تا جون بده. اعدام براش بهشته جهت اروم کردن با با ومادرش داغدرش باید عذابی بکشه که درس عبرتی برای بقیه اراذل و اوباش بشه. از خدای بزرگ هم برای خانواده این طفل معصوم صبر را خواستارم.
این قاتل بیرحم و پست...
اصلا خیلی زجراوره من بچم همسن اتناست تصورشم سخته اززمانی ک خبرش وشنیدم حالم دگرگون خداب فریادپدرومادراتنابرسه چ داغ سنگینی ب دل یه دنیا گذاشت خدابهشون صبربده لعنت ب ادمای شیطون صفت
این قاتل بیرحم و پست...
احسنت
اعدام برای همچین موجودی کمه باید دید اونایی که دم از حقوق بشر میزنند و با اعدام و سنگسار مخالفند الان میرسند که اسلام چقدر به فکر خانمهاست اگه میگه حجاب اگه میگه رعایت عفت به خاطر همین گرگهایی هست که حتی به یه طفل بی ازار هم رحم نمیکنند و دنبال فرصتند اون وقت اون مسول احمق میگه به بچه هامون نه گفتن یاد بدیم بله این حرف درسته که بچه هامون رواموزش بدیم ولی آیا واقعا به کسی که در کمینه و با برنامه جلو میاد یه بچه که نه حتی یه بزرگسال هم کاری ازش برمیاد؟
به نظر من باید قاتل را فوری اعدام نکنند او را به پدر اتنا بسپارند وپدر اتنا هر روز او را عذاب بدهد تا وقتی که بمیرد
باید آدمهای روانی محصور در محل نگه داری افراد دیوانه باشند وگرنه بیچاره آتنا طفل معصوم که مث بچه ی خودش بود،آخه گناهش چی بود مردک روانی.یکی به فرزند انسان بد نگاه کنه،آدم یادش نمیره تا برسه به اینکه.....بدبخت بیچاره
ان قاتل راباید ازقبردراورد داددست من من میدانم با ان چه کنم اورا تکه تکه می کردم وتکه هایش رامیدادم سگ های ولگردمی خوردند
ان قاتل راباید ازقبر...
باید روزی هزار بار اعدامش کنن حیوان صفتو
اعدام براش کمه
سلام به نظرمن باید اعدام میشد قاتل، ولی خانواده مقتول که این کار اطلاعی نداشتند که به خاطر این اشتباه ازآن شهررانده بشوند. ولی خانواده آتناهم مقصرهستند چون یک دختررانباید تنها رهایش میکردند که این اتفاق بیافتد
باید. اورا تیکه تیکه ترکها کرد
هرچه زودتر بکشنش تا دل همه خنک بشه
بایدهمانطورکه اتناروکشته همانطوری کشته بشه
قاتل باید تکه تکه شود
باید با ایین و سنت تبریزیها سنگ سار شود
به نظرمن بایدقاتلوبندبندکنن نه اعدام
به نظر من باید این افراد را به شیوه ی داعش کشت.
موافقم با زجر کشی قاتل
به نظر من باید قاتل اتنا رو ذجر کش کرد یا تیکه تیکه کرد اعدام کمه براش..
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش