هفته گذشته در پي تماس فردي و اطلاع از وجود دو سر سوخته در خيابان شيخ بهايي، پيگيري مأموران براي يافتن عاملان و شناسايي هويت سرها آغاز شد. اين دو سر که سوخته شده بودند به يک مرد و يک زن تعلق دارند. با حضور نيروي انتظامي در محل، مشخص شد که محل جنايت جاي ديگري بوده و سرها به اين منطقه منتقل شدهاند. با دستور قضايي سرها به پزشکي قانوني منتقل شد و مأموران تحقيقات براي کشف تنه قربانيان و شناسايي هويت آنها را آغاز کردند. تحقيقات دراينباره ادامه داشت تا اينکه روز پنجشنبه کارگران مرکز بازيافت زباله تهران با تنه زني در ميان زباله روبهرو شدند و موضوع را به پليس گزارش دادند.
مأموران با حضور در محل متوجه شدند که تنه متعلق به زن جواني است که سر ندارد. بهدليل اينکه احتمال ميدادند تنه متعلق به سر سوخته باشد آزمايش دراينباره را در دستور کار قرار داده و مشخص شد فرضيه آنها درست بوده است. عامل يا عاملان اين جنايت هولناک تنه زن جوان را پس از قتل در داخل سطل زبالهاي در تهران رها کرده بودند. جستوجو براي يافتن تنه مرد جوان هم ادامه دارد و مأموران به دنبال هويت اين دو نفر هستند.
تلاش براي شناسايي مقتولان
يکي از بدنهاي دو جسدي که روز چهارشنبه هفته گذشته در خيابان شيخ بهايي تهران رها شده بود، کشف شد. در پي کشف دو سر بريده متعلق به يک زن و يک مرد در خيابان شيخ بهايي تهران، تنه زن در مرکز بازيافت تهران پيدا شد. بررسيهاي اوليه نشان ميداد، سرهاي کشف شده متعلق به يک زن و مرد جوان است و باقي اجساد آنها در محل نيست. سرها متعلق به زن و مردي است که بين ٣٠ تا ٣٥ سال سن دارند. با بررسي صحنه کشف جسد،
تيمهاي ويژه اداره قتل دهم تحقيقاتشان را براي يافتن ساير اعضاي بدن مقتولان و شناسايي هويت آنها آغاز کردند. مأموران احتمال ميدهند، قاتل يا قاتلان پس از ارتکاب جنايت و مثله کردن اجساد، تکههاي مختلف بدن اين زن و مرد را در نقاط مختلف تهران رها کرده باشند. سرانجام با دستور بازپرس ويژه قتل پايتخت سرهاي کشف شده براي انجام آزمايشات لازم و تعيين هويت به پزشکي قانوني منتقل شد و تحقيقات درباره اين پرونده ادامه دارد.
پيدا شدن نيمتنه در بازيافت زباله
بازپرس امور جنايي تهران نيز با بيان اينکه صاحبان سرهاي پيدا شده در خيابان شيخبهايي توسط شليک گلوله به قتل رسيده بودند، گفته است: «يک نيمتنه و بخشي از يک پا در منطقه کهريزک پيدا شده که احتمال ميرود متعلق به يکي از سرهاي پيدا شده باشد.» سجاد منافيآذر درباره اجساد سرهاي بريده شده که روز چهارشنبه در اتوبان شيخ بهايي پيدا شده بود، گفته است: «يک نيمتنه و بخشي از پا در نقطه ديگري از تهران پيدا شده که در حال انجام آزمايشات DNA هستيم تا مشخص شود اين پيکر متعلق به سرهاي پيدا شده است يا خير.» او با بيان اينکه اين نيمتنه پنجشنبه عصر پيدا شده، ادامه داد:
«اين نيمتنه که در مرکز بازيافت زباله تهران در منطقه کهريزک رها شده بود برخلاف سرها دچار سوختگي نشده و متعلق به زني جوان است.» ما همچنان در حال تحقيق و بررسي روي اين پرونده هستيم تا انشاءالله هر چه سريعتر به نتايج قطعي برسيم. بازپرس امور جنايي تهران با بيان اينکه مقتولان به ضرب گلوله به قتل رسيدهاند، خاطرنشان کرده است: «دو گلوله به سر خانم و يک گلوله به سر آقا شليک شده که عامل مرگ نيز همين گلولهها بوده و پس از مرگ سرهايشان را جدا کردهاند.» اين درحالي بود که در ادامه جستوجوهايشان به فاصله کمي از سر کشف شده ،مأموران متوجه وجود نايلوني ديگر شده و در بررسي آن متوجه شدند داخل نايلون سر سوخته يک مرد قرار دارد.
جسد مثلهشده در خيابان کردستان
سال گذشته نيز مأمورين شهرداري در حين انجام خدمات شهري در خيابان کردستان جنوبي- نبش خيابان ۲۱، به يک بسته زباله مشکيرنگي برخورد کردند که با دقت زيادي نوارچسب و بستهبندي شده بود. در بررسي محتويات بسته مشخص شد که داخل آن، دست و پاي بريدهشده متعلق به يک انسان قرار دارد که بلافاصله موضوع از طريق مرکز فوريتهاي پليسي ۱۱۰ به کلانتري ۱۲۵ يوسف آباد اعلام شد. با حضور مأمورين کلانتري ۱۲۵ يوسف آباد در محل و انجام بررسيهاي اوليه مشخص شد که دو دست بريده شده از کتف و دو پا بريده شده از ران قرار داده شده در داخل کيسه زباله متعلق به زنی جوان است.
همزمان با آغاز رسيدگي به پرونده جسد مثله شده متعلق به يک زن ناشناس که روي ناخنهاي آن آرايش (کاشت ناخن مصنوعي) وجود داشت، اعضاي يک خانواده به پايگاه چهارم پليس آگاهي در سيدخندان مراجعه و عنوان داشتند که يکي از اعضاي خانواده آنها به نام عاطفه ۳۵ ساله، صبح روز پنجشنبه از منزل خارج و پس از آن ديگر مراجعتي به خانه نداشته است. در تحقيقات انجام شده از اعضاي خانواده مقتوله مشخص شد که يکي از دوستان خانوادگيشان به نام حميد ارتباط نزديکي با اين خانواده و همچنين مقتول داشته است. با وجود ادعاي بياطلاعي حميد از طريقه قتل عاطفه، کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي با انجام تحقيقات تخصصي اطمينان پيدا کردند که او در حال ارائه اظهارات دروغين به آنهاست.
حميد در دومين جلسه حضور خود در اداره دهم، با تغيير اظهارات اوليه خود بيان کرد: «قرار بود تا روز پنجشنبه، من و عاطفه همديگر را ملاقات کنيم اما صبح آن روز عاطفه با من تماس گرفت و قرار را کنسل کرد.» تحقيقات از حميد در شرايطي براي دومين بار آغاز شده بود زماني که حميد در برابر سؤالات جديدي از سوي کارآگاهان قرار ميگرفت، اظهارات جديد و بعضا متناقض با اظهارات گذشته را بيان ميکرد . سرانجام حميد که چارهاي جز اعتراف و بيان حقيقت نداشت، صراحتا به ارتکاب جنايت و قتل عاطفه و مثله کردن جسد او اعتراف کرد.
- 9
- 2