با حضور بازپرس کشیک قتل وکارآگاهان در صحنه جنایت، تحقیقات در این باره در دستور کار مأموران قرار گرفت و پس از آن «داوود» -برادر مرد کشته شده- بهعنوان تنها مظنون، تحت بازجویی قرار گرفت اما او از موضوع اظهار بیاطلاعی کرد و مدعی شد پس از قتل به باغ رسیده وبا اجساد قربانیان روبهروشده است.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات با بررسی تماسهای زن جوان کشته شده، به تحقیق از راننده آژانسی پرداختند که آخرین تماس گیرنده با قربانی بود.با اظهارات این راننده حقایق تازهای درباره جنایت فاش شد.او گفت: من این زن را از مدتی قبل میشناختم. او شوهر داشت اما به بدنامی در محل معروف بود. اما من به این حرفها کاری نداشتم و گاهی ازسر خیرخواهی به او کمک میکردم. تا آنجا که من میدانم او این اواخر با دو برادر رفت و آمد داشت که یکی از آنها «داوود» بود.
به این ترتیب کارآگاهان بار دیگر داوود را احضار کردند و این بار او مجبور به اعتراف شد وگفت: «صبح روز حادثه در حال رفتن به محل کار بودم که برادرم با من تماس گرفت و گفت میخواهد به باغ برود و از من نیز خواست به دیدنش بروم.
من این موضوع را تا عصر از یاد برده بودم و میدانستم که او مثل همیشه میرود مواد مصرف کند. تصمیم گرفتم به سراغش بروم که در آنجا او را با این زن شوهردار دیدم که در حال مصرف مواد بودند. با آنها صحبت کردم و نصیحتشان کردم که از این کارهایشان دست بردارند اما آنها گوش نکردند و به جای این موضوع با چاقویی که همراهشان بود به من حمله کردند. من هم ترسیدم و با یک چاقو که روی زمین افتاده بود ابتدا برادرم را زدم و بعد گلوی زن جوان را بریدم. اما نمیخواستم آنها را بکشم و فقط برای دفاع از خودم آنها را با چاقو زدم.»
با اعترافات متهم و تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه ارسال و متهم به قصاص محکوم شد. اما با رضایت اولیای دم قاتل از قصاص رهایی یافت. به این ترتیب صبح دیروز رسیدگی به این پرونده از جنبه عمومی جرم در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران انجام شد و با رأی قضات، متهم به نه سال زندان محکوم شد.
- 9
- 5