به گزارش جامجم، مرد جوان که راننده تاکسی اینترنتی بود، اوایل خرداد امسال زمانی که چهار مرد افغان را بهعنوان مسافر دربستی حوالی میدان هفتم تیر تهران سوار کرده بود تا به خارج از تهران منتقل کند ربوده شد. آدمرباها در تماس با خانواده اش برای آزادی او ۳۰۰ میلیون تومان درخواست کردند که در اخاذی ناکام ماندند. متهمان با دستور قاضی مرشدلو، بازپرس دادسرای تهران تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و سه نفر از آنها در عملیات ماموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بازداشت شدند. این در حالی بود که گروگان جوان نیز که ۲۳ روز در چاهی اطراف تهران توسط آدمرباها زندانی بود و با مرگ دست و پنجه نرم میکرد، نجات یافت.
با گذشت دو ماه از این ماجرا، مرد ربوده شده که پس از بهبودی از بیمارستان مرخص شده بود، برای شکایت از متهمان به دادسرا مراجعه کرد.
گروگان نجات یافته به قاضی پرونده گفت: من کارگر ساختمانی بودم. زمانی که کار نبود با خودروی تیبای پدرزنم مسافر جابهجا میکردم. سوم خرداد امسال ساعت ۲۰ و ۳۰ دقیقه هنگام بازگشت به خانه در حوالی میدان هفتم تیر، مردی به من نزدیک شد و خواست او را به اطراف تهران ببرم. چند دقیقه نگذشته بود که سه نفر دیگر به او ملحق شدند. آنها میگفتند کارگران ساختمانی هستند. سه نفر صندلی عقب و نفر چهارم در صندلی جلو نشست و حرکت کردم. قرار شد ۲۵هزارتومان برای کرایه دربستی پرداخت کنند. در میانه راه یکی از آنها از من خواست توقف کنم. بعد پیاده شد و با ادعای اینکه دنبال گاراژ محل کار دوستش است، کمی اطراف را جستوجو کرد. وقتی به خودرو نزدیک شد، دوستانش هم پیاده شدند و به من حمله کردند. مرا کتک زدند و سرم را زیر صندلی بردند. چاقو زیر گلویم گذاشتند. آنها تهدید میکردند اگر سر و صدا کنم مرا خواهند کشت. چشمانم را بستند و ده قرص را به زور به خوردم دادند که حالم بد شد.
وی ادامه داد: کارت بانکیام را برداشتند. آنها مرا روی زمین کشانکشان میبردند. لباسهایم پاره و بدنم بشدت زخمی شده بود. دست و پایم را با زنجیر بستند و مرا داخل چاه عمیقی انداختند. به زور شماره خانهمان را گرفتند و در تماس با خانوادهام ۳۰۰میلیون تومان درخواست کردند.
وی گفت: آنها برای اینکه خانوادهام ربوده شدن مرا باور کنند، مرا از طریق طناب از چاه بالا میکشیدند که بدنم به دیواره چاه میخورد و زخمهایم بیشتر میشد. بعد صدای نالههای مرا برای خانوادهام پخش میکردند. چندبار این کار تکرار شد. در این مدت مجبور بودم با آب کمی که به من میدادند سر کنم. در این ۲۳ روز، فقط شش کلوچه بهعنوان غذا به من دادند. یکی از آدمرباها میگفت مجبور شده با متهمان همکاری کند و میگفت سعی میکند مرا فراری دهد؛ اما همدستانش متوجه شده و او را تنبیه کردند.
گروگان نجات یافته ادامه داد: مدام به من قرص میدادند تا بخوابم. بدنم دچار عفونت شدید شده بود. باورم نمیشد بتوانم ۲۳ روز با مرگ دست و پنجه نرم کنم و زنده بمانم. با دستگیری متهمان، خانوادهام سراغ من آمده و نجاتم دادند. پیش از اینکه خانوادهام مرا پیدا کنند، مردی که به نظر میرسید از همدستان آدمرباها بود، در تماس با خانوادهام ابتدا از آنها خواسته بود برای پیدا کردن من به یک کارخانه و بعد به کوره پزخانههای پاکدشت بروند که آنها هر جایی را که آن مرد گفته بود، جستوجو کرده، اما ردی از من پیدا نکرده بودند. بعد از نجات تازه متوجه شدم، در چاهی در اطراف دماوند بودهام.
تحقیقات برای دستگیری عضو فراری این باند در پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
- 10
- 5