به گزارش شرق، ساعت ١٦ روز نهم شهریور و از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ١١٠ وقوع یک جنایت به کلانتری ١٥٣ شهرک ولیعصر اعلام شد.
با حضور مأموران در محل و تأیید خبر اولیه، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمـد» و به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه ٢٧ تهران، پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. دوست و شریک کاری مقتول که با ورود به محل جنایت (استودیو ضبط صدا) با جسد مقتول به نام پوریا، ٢٤ساله روبهرو شده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: طبق روال هر روز، ساعت ١٦ به دفتر کار خودمان در یک استودیو ضبط صدا مراجعه کردم، وارد دفتر شدم که ناگهان با جسد پوریا در داخل اتاق ضبط صدا مواجه شدم.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در بررسی صحنه جنایت اطلاع پیدا کردند مقتول به علت اصابت شش گلوله شلیکشده از یک اسلحه کمری و از فاصله نزدیک به قتل رسیده است. در بررسی محل جنایت نیز مشخص شد عامل یا عاملان جنایت بدون هرگونه فشار یا تخریب وارد محل جنایت شدهاند؛ همچنین هیچگونه آثار ضربوجرحی نیز روی جسد مقتول شناسایی نشد که همگی این دلایل نشان از شلیک ناگهانی به سوی وی داشت. با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با انجام اقدامات پلیسی و بررسی صحنه جنایت اطلاع پیدا کردند که مقتول در ساعت ١٥ روز جنایت، برای تنظیم قرارداد با یکی از خوانندگان زیرزمینی قرار ملاقات داشته است. بنابراین با شناسایی محل سکونت این شخص بهنام «رضا. س» ١٨ساله در منطقه مرتضیگرد، کارآگاهان به این محل اعزام و در تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند که همزمان با تاریخ جنایت، او به محل سکونت خود مراجعتی نداشته است. تحقیقات پلیسی برای دستگیری «رضا. س» در دستور کار کارآگاهان قرار داشت تا نهایتا در ساعت ١١ روز دوشنبه او در منطقه مرتضیگرد دستگیر و در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت با همدستی یکی از دوستانش بهنام مهدی ١٨ساله اعتراف کرد. یک ساعت بعد متهم دیگر در منطقه مرتضیگرد، دستگیر و اظهارات دوست خود را تأیید کرد. رضا که با شلیک شش گلوله اقدام به کشتن مقتول کرده بود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: بهدلیل علاقه شدیدی که به خوانندگی داشتم، از حدود دو سال پیش خوانندگی را بهعنوان حرفه اصلی خود آغاز کردم. اولین آهنگ خود را حدودا دو سال پیش در استودیوی ضبطِ مقتول که آن زمان در منطقه مرتضیگرد بود، تولید کردم. همین موضوع زمینه آشنایی من با مقتول شد و پس از آن چند آهنگ دیگر با همکاری وی تولید کردم که آخرین آن مربوط به اسفند سال گذشته بود. از آن زمان دیگر اطلاعی از مقتول نداشتم تا اینکه حدود سه ماه پیش با مسافرت به غرب کشور، یک قبضه اسلحه کمری تهیه کردم. میدانستم که مقتول سیستم استودیوی مجهزی در اختیار دارد؛ تصمیم گرفتم تا این تجهیزات را سرقت کنم. متهم ادامه داد: موضوع را با یکی از دوستانم به نام مهدی در میان گذاشتم و او نیز با من همراه شد. ساعت ١٥ به همراه مهدی و طبق قرار قبلی که با پوریا گذاشته بودیم، به دفتر کار جدید وی در شهرک ولیعصر رفتیم؛ پس از تنظیم قرارداد، به بهانه تست صدا وارد اتاق ضبط صدا شدیم؛ هر سه نفر وارد اتاق ضبط شدیم؛ بدون هیچگونه درگیری فیزیکی با مقتول، اسلحه را از زیر لباسم خارج و شلیک کردم.
تجهیزات داخل استودیو را برداشته و از محل خارج شدیم. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده و در بازرسی دقیق از محل سکونتش در منطقه مرتضیگرد، کارآگاهان اداره دهم موفق به کشف تجهیزات سرقتشده از محل جنایت و همچنین یک قبضه اسلحه کمری همراه با تعدادی فشنگ جنگی شدند. سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، در پایان این خبر عنوان کرد: هر دو متهم پرونده، با قرار بازداشت موقت برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارند. درحالحاضر پرونده رضا همچنان در دادسرای جنایی رسیدگی خواهد شد اما پرونده مهدی به خاطر اینکه زیر ١٨ سال است، به دادسرای اطفال می رود.
چرا تصمیم به قتل گرفتی؟
ما تصمیم به سرقت داشتیم و اصلا نمیخواستیم کسی را بکشیم، تصمیم داشتیم اگر پوریا متوجه شد مهدی با چاقو تهدیدش کند و سرقت را انجام دهیم.
چرا تصمیم به سرقت گرفتی؟
من پول احتیاج داشتم، چون بهخاطر ضبط آلبوم و آهنگهایم ٥٠ میلیون بدهکار بودم. با مهدی تصمیم به سرقت گرفتیم و وقتی فکر کردم که گزینهای مناسب پیدا کنیم به پوریا رسیدم که در استودیوی او آهنگ ضبط میکردم.
پس چرا مرتکب قتل شدی؟
روز قبل از قتل هم برای سرقت به بهانه اینکه مهدی میخواهد قرارداد ببندد، به استودیو رفتیم، اما پوریا گفت عجله دارد و باید به جایی برود، به همین دلیل قرار شد روز قتل به استودیو برویم. ساعت دو بود که به آنجا رسیدیم. مهدی به بهانه قرارداد سر پوریا را گرم کرد و من رفتم داخل استودیو که سرقت کنم، اما وسط کار بودم که دیدم پوریا از راه رسید و من ترسیدم، خیلی ترسیده بودم و نمیدانستم چه میکنم، فقط میخواستم او را ساکت کنم، پشتسرهم شلیک کردم تا او روی زمین افتاد، بعد هم فرار کردیم.
اسلحه را از کجا آورده بودی؟
سه ماه قبل بهخاطر علاقه و هیجانی که نسبت به اسلحه داشتم، آن را از مرز به قیمت ١٠ میلیون خریدم.
آیا در تلگرام و روزنامهها خبرها را دنبال میکردی؟
نه، پیگیر نبودم و به کسی نگفته بودم.
فکر میکردی دستگیر شوی؟
نه، من فکر نمیکردم دستگیر شوم، خیلی احتیاط کرده بودیم و با خودم گفتم اگر در سه روز اول دستگیر شوم که دستگیر شدم، اگر نه، دیگر اتفاقی نمیافتد.
چطور دستگیر شدی؟
برای انجام کاری داشتم از خانه بیرون میرفتم که مأمورها آمدند جلو خانه دنبالم و گفتند آقا رضا؟ گفتم بله، گفتند سوار ماشین شو و به اداره آگاهی رفتم که آنجا از من بازجویی کردند و اعتراف کردم.
مقتول و همدستت را از کجا میشناسی؟
همدستم را که از سالها قبل میشناسم؛ حدود پنجسالی میشود. پوریا را هم که کار را با او شروع کرده بودم و قرار بود اولین آلبومم را با او منتشر کنم.
آیا تا حالا آهنگی خواندهای؟
چهار تکآهنگ خواندهام، اما خودم منتشر نکردهام و قرار بود که ١٠ تا بشود تا در یک آلبوم منتشر کنم.
چه مدت بود که خواندن را شروع کردی و چرا رپ؟
دو سالی میشد که رپ میخواندم، علاقه داشتم، با پوریا هم که کار میکردم، خودم شعر را میگفتم و پوریا تنظیم میکرد و در استودیوی او ضبط میکردیم.
چند سال داری و چند خواهر و برادر هستید؟
متولد پنجم مرداد ٧٨ هستم. دو برادر بزرگتر و یک خواهر دوقلو دارم.
آیا غیر از خوانندگی، شغلی هم داشتی؟
من خیاط بودم و مهدی تراشکار، اما بهخاطر بدهی به فکر یک منبع درآمد دیگر بودم و موضوع سرقت را با مهدی مطرح کردم. این را هم بگویم که یکبار خودکشی کردم.
چرا و چطور خودکشی کردی؟
چهار ماه قبل بود، بهخاطر شکست عشقی، کلی قرص ترامادول خوردم، ولی مرا به بیمارستان بردند. دو بار ایست قلبی و یکبار هم تشنج کردم.
- 15
- 4