پسر ۲۲ ساله که با طرح نقشه شیطانی، پسر نوجوان همسایه را به بهانه تماشای کبوترهایش به خانه کشانده و او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، برای بررسی سلامت روانیاش،ازسوی کارشناسهای پزشکی قانونی تحت معاینه قرارخواهد گرفت.
صبح دیروز مادر ابوالفضل نیز با چشمانی اشکبار، در دادسرای جنایی تهران، حاضر شد. او ضمن درخواست قصاص عامل قتل فرزندش، به تشریح جزئیات تازهای از زندگی و قتل این پسر نوجوان پرداخت.
درجریان این جنایت پسری به نام علی شامگاه جمعه ۱۷ شهریور، ابوالفضل ۱۱ ساله را به بهانه دیدن کبوتر به پشت بام خانهاش کشاند. اما قبل از اجرای نیت شوماش، پسرک که متوجه شده بود در چه مخمصهای گرفتار شده است با سروصدا از مردم کمک خواست.
اما همسایه جنایتکار او را با ضربات متعدد چاقو هدف قرارداد. بعد هم جسدش را با کمک برادرش به داخل یک چمدان انتقال داد. سپس آن را در بیابانهای اطراف جاده قم رها کردند. بدنبال ناپدید شدن مرموز پسرک، تلاشهای گسترده برای یافتناش آغاز شد تا اینکه مظنون شماره یک پس از چند روز بازداشت به قتل ابوالفضل اعتراف کرد.
مادر ابوالفضل که صبح دیروز برای ارائه درخواست قصاص عامل قتل فرزندش در ملأعام به دادسرای جنایی تهران آمده بود با چشمانی اشکبار، در گفتوگو با خبرنگار ما به تشریح جزئیات تازهای از قتل فرزندش پرداخت:« به خاطر اختلافهای خانوادگی، سالها قبل از همسرم جدا شدم اما در تمام این مدت ابوالفضل را میدیدم. زمانی که کوچک بود خانواده شوهرم بچه را میآوردند تا همدیگر را ببینیم.
وقتی پسرم بزرگتر شد خودش میآمد. او پسر باهوش و زرنگی بود که هرگز تصورش را نمیکردم چنین اتفاقی برایش رخ دهد. دو روز قبل از گم شدن ابوالفضل، او را دیده بودم و در تمام ملاقاتهایمان از کارهایی که انجام میداد و آرزوهایش میگفت.
پسرم عصر جمعه گم شد و من فردای آن روز از ماجرا با خبر شدم. ابوالفضل بچهای نبود که بیخبر جایی برود.به همین خاطر ته دلم هراسی بود که دیگر او را نمیبینم اما خودم را امیدوار میکردم که پسرم باز میگردد. تا اینکه چهارشنبه شب خبردارشدم قاتل پسرم دستگیر شده است. ابتدا شک داشتم که پرونده مربوط به ابوالفضل باشد.
به همین خاطر شوهرم با پلیس تماس گرفت تا اینکه ماجرا مشخص شد. برای پیدا کردن بچهمان، کانال درست کردیم و عکسش را در فضای مجازی منتشر کردیم. برای همین خیلیها از ماجرا باخبر شدند. از خارج و داخل کشور با ما تماس میگیرند و احساس همدردی میکنند. خیلی نذر کردیم تا ابوالفضل پیدا شود. شاید به خاطر همین نذر و نیازها بود که قاتل وجسد پسرم پیدا شد و از چشم انتظاری درآمدیم.
حالا هم به اینجا آمدهام تا درخواست قصاص در ملأ عام قاتل پسرم را بدهم. میخواهم همان تعداد که به پسرم چاقو زده در مقابل چشمهای مردم به او هم چاقو بزنم. او پسرم را فریب داد وگرنه پسر من کسی نبود که در این دام گرفتار شود.»
- 9
- 4