اسما دختر ١٠ ساله كنار پنجره طبقه هشتم خانهاي كه در آن حبس شده بود، ايستاد و شروع كرد به فرياد زدن. او از مردم ميخواست كه به او كمك كنند. اهالي ساختمان صداي اسماء را شنيدند و با پليس تماس گرفتند. ماموران پليس و آتش نشاني در محل حاضر و با هماهنگي با مقام قضايي وارد خانه شدند. فريادهاي اسما از داخل خانه او را نجات داد تا بعد از سه روز به آغوش خانوادهاش برگردد. اسما دختر١٠ ساله ساعت ٤ بعدازظهر روز ٢٤ شهريورماه ناگهان مفقود شد.
پدرش ميگويد: «ساعت ٣:٣٠ بعدازظهر به اسماء گفتيم تا به نانوايي نزديك خانه برود و نان بخرد. مدتي را منتظرش مانديم اما به خانه نيامد. با خودمان گفتيم شايد صف نانوايي شلوغ بوده و او براي گرفتن نان معطل شده. باز هم مدتي را منتظر مانديم اما باز هم نيامد.
مدتي گذشت و نگرانيمان زياد شد، برادر بزرگترش را دنبال او فرستاديم تا به نانوايي برود و او را به خانه برگرداند. برادرش رفت و چند دقيقه بعد هراسان و مضطرب به خانه آمد و گفت اسماء را نه در نانوايي ديده و نه در راه خانه. چند نفر را خبر كرديم و همگي دنبالش كوچه و خيابان را شروع كرديم به گشتن. اما پيدايش نكرديم.
تصميم گرفتيم با پليس تماس بگيريم. تلفني ماجرا را با پليس ١١٠ و ماموران كلانتري ١٦٩مشيريه درميان گذاشتيم و قرار شد آنها هر خبري از او پيدا كردند به ما اطلاع بدهند. فرداي روزي كه خبر مفقودي اسماء به كلانتري اعلام شد خانواده او به دادسراي جنايي تهران رفتند و در شعبه ٤ اين دادسرا پرونده مفقودي دخترشان را تشكيل دادند. پرونده براي سير مراحل قانوني به مقام قضايي ارجاع شد و براي رسيدگي در اختيار كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي تهران
قرار گرفت.
ماموران آگاهي تحقيقاتشان را از اهالي محل شروع كردند. در تحقيقات ميداني يكي از همسايهها خبر داد اسماء را همان روزي كه گم شده، ديده است. او ديده بود كه آدمربايان كودك ١٠ساله را داخل ماشين گذاشتند و با خودشان بردند. او گفت: «ساعت ٣:٣٠ اسماء را ديدم درحالي كه براي خريد نان به سمت نانوايي ميرفت. ناگهان يك ماشين شاسي بلند مقابل او ايستاد كه سرنشينان آن زن و مردي جوان بودند. آنها اسماء را به زور سوار ماشينشان كردند و با خود بردند.
بعد از اينكه معلوم شد اسماء مورد آدمربايي قرار گرفته پرونده ديگري با اين موضوع در دادسراي جنايي تهران تشكيل شد و كارآگاهان به دنبال دستگيري كودكرباها رفتند. كارآگاهان اداره يازدهم سرگرم رسيدگي به پرونده آدمربايي بودند كه يكي از شهروندان با ماموران كلانتري ١٦٤ قائم تماس گرفت و گفت صداي دختربچهاي را از طبقه هشتم يك برج مسكوني در ازگل شنيده كه تقاضاي كمك از مردم را داشته است. بلافاصله ماموران در محل حاضر شدند و اسماء دختر ١٠ ساله را از خانه آدمرباها خارج كردند. آدمربايان دست و پاي اسماء را با چسب نواري بسته بودند و در يك اتاق دربسته كه در آن يك دوربين مداربسته هم وصل كرده بودند، نگهداري ميكردند. اميررضا ٤٠ ساله مالك اين خانه همراه با همسرش فتانه اسماء را ربوده بودند.
آنها ٢ ماه پيش با هم ازدواج كرده و در اين خانه ساكن شده بودند. همسر اميرحسين (احلام) اعتياد به مواد مخدر داشت و به خاطر همين همسر قبلياش او را ترك كرده بود. او هم بعد از متاركه نتوانسته بود به علت مصرف مواد در خانه پدرياش بماند و با اميرحسين ازدواج كرده بود و به خانهاش آمده بود. آنها اسماء را از منطقهاي با نام دولاب در مشيريه ربوده بودند. سرهنگ كارآگاه حميد مكرم، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس اگاهي تهران بزرگ با اعلام پيدا شدن كودك ربوده شده و دستگيري دو آدمربا گفت: انگيزه آدمرباها و علت آدمربايي هنوز بهطور كامل مشخص نشده و كارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي فاتب هماكنون درحال بررسي موضوع و تحقيق روي متهمان براي كشف زواياي پنهان پرونده هستند.
- 14
- 3