در آخرين روزهاي سال ٩٥ مردي با حضور در شعبه نهم دادسراي امور جنايي تهران اعلام كرد كه پسرش شاهين توسط فرد يا افرادي ربوده شد و اثري از او نيست.
پدر شاهين در اظهاراتش به قاضي سهرابي؛ بازپرس امور جنايي تهران گفت: چند روز قبل شخصي با ما تماس گرفت و گفت بايد ٣٠٠ ميليون تومان به او بدهيم وگرنه ديگر شاهين را نميبينيم، صداي فردي كه با ما تماس گرفت را ميشناسيم، او مستاجر شاهين فردي به نام مجيد است، شاهين يك خانه مجردي دارد و خانهاش را به اين شخص (مجيد) اجاره داده بود.
با ثبت اين شكايت، تيمي از ماموران اداره ١١ پليس آگاهي تهران با دستور بازپرس پرونده براي شناسايي و بازداشت مجيد دست به كار شدند. رديابيهاي پليس حاكي از آن بود كه شاهين آخرين بار همراه مجيد به خانه يكي از دوستان مشتركشان به نام فرهاد رفتوآمد داشته و اين خانه به صورت عمدي يا سهوي به آتش كشيده شده است.
تحقيقات ديگر نيز نشان داد خودروي شاهين دست مجيد بوده كه چند روز بعد در حوالي تهران درحالي كه آثار خون در آن مشهود بود، كشف شد. در ادامه روند رسيدگي به پرونده فرهاد بازداشت شد و در تحقيقات به كارآگاهان گفت: من خانهاي را حوالي تهران اجاره كرده بودم، مجيد و دو دوست ديگرش نيز به من گفتند ميخواهند در اين خانه رفتوآمد داشته باشند و قرار شد تا مبلغي از اجاره را آنها پرداخت كنند.
يك روز مجيد گفت كه قرار است يك مهمان بياورند و از من خواستند چند روز از خانه خارج شوم و به آنجا رفتوآمد نداشته باشم، زماني كه برگشتم متوجه شدم، خانه در آتشسوزي سوخته است، مجيد و دوستانش به من گفتند كه نگران نباشم و گفتند پولي به آنها ميرسد و خسارت مرا ميدهند و ديگر از آنها خبري نداشتم. كارآگاهان چند روز قبل موفق به بازداشت وي شدند.
مجيد پس از بازداشت به قتل شاهين با كمك دوستانش اعتراف كرد و گفت: شاهين صاحبخانه من بود و وضع مالي خوبي داشت، من و دوستانم تصميم گرفتيم با ربودن شاهين از او و پدرش اخاذي كنيم به همين دليل نقشهاي طراحي كرديم، شاهين يك سگ داشت، سگ او را سرقت كرده و به منزلمان برديم.
روز حادثه از او خواستم براي گرفتن سگش پيش من بيايد و به اين بهانه او را به خانه (محل قتل) كشاندم، زماني كه شاهين وارد خانه شد يكي از دوستانم با چاقو چند ضربه به سر او زد. ما به او گفتيم پول به ما دهد، از او خواستيم با پدرش تماس بگيرد و درخواست ٣٠٠ ميليون وجه نقد كند اما شاهين در برابر ما مقاومت كرد و گفت پولي ندارد، سپس من و سه دوست ديگرم دست، پاها، دهان و بيني شاهين را با چسب بستيم تا از او پول بگيريم اما بعد از لحظاتي متوجه شديم شاهين مرده است.
فكر نميكرديم شاهين مرده باشد اما او مرده بود، بعد از اين اتفاق حدود يك روز با جسد شاهين زندگي كرديم و يك روز پس از قتل، جسد شاهين را به صندوق عقب خودرويش برده و براي دفن به خارج از خانه منتقل كرده و در مكاني جسد را دفن كرديم، در نهايت نيز براي از بين بردن آثار جرم خانه را به آتش كشيديم. پس از اظهارات مجيد، ديگر متهمان اين پرونده نيز بازداشت شدند اما جسد شاهين هنوز كشف نشده و تحقيقات درباره اين پرونده ادامه دارد.
- 12
- 1