خبر کوتاه بود و تکاندهنده. مادری پس از قتل فرزند سهسالهاش در شهرستان فسا، خانه را به آتش کشید و با خوردن سم اقدام به خودکشی کرد. یک جنایت خانوادگی دیگر اینبار در استان فارس خبرساز شد. قتل فجیع یک کودک سهساله توسط مادری که گفته میشود انگیزهاش از این جنایت اختلاف شدید با همسرش بوده است.
عامل این حادثه پس از بریدن سر دختر سهسالهاش با خوردن سم دست به خودکشی زد و برای اینکه اثری از خودش و دخترش باقی نماند، خانه را به آتش کشید. با این وجود این مادر قاتل توسط همسایهها از میان شعله آتش نجات پیدا کرد و به بیمارستان منتقل شد. براساس شنیدههای خبرنگار «شهروند» او در بخش مراقبتهای ویژه بستری است و وضع عمومی مناسبی ندارد و همین مسأله بررسی و تحقیقات بیشتر درخصوص این پرونده جنایی را با مشکل روبهرو کرده است.
خبر این حادثه هولناک را معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی استان فارس اعلام کرد. جنایتی که چهارشنبهشب در یکی از محلات شهرستان فسا اتفاق افتاد. ماموران کلانتری ۱۱ شهرستان فسا از طریق مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ از وقوع یک قتل و آتشسوزی مطلع و بلافاصله به محل حادثه اعزام شدند. با حضور ماموران در محل حادثه مشخص شد، دختربچه به قتل رسیده است. سر این کودک سهساله به وسیله شیء تیزی بریده شده بود. در ادامه تحقیقات پلیس مشخص شد، مادر این کودک پس از ارتکاب به این جنایت اقدام به خوردن سم کرده و خانه را هم به آتش کشیده است، اما حضور بهموقع همسایهها و تماس با اورژانس و آتشنشانی این مادر از مرگ نجات پیدا میکند.
مشکلات خانوادگی انگیزه قتل دختر ٣ساله
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد، تیم جنایی به سراغ مادر کودک به قتلرسیده میروند. این مادر قاتل در بازجوییهای اولیه به قتل دختر سهسالهاش اعتراف کرد. به گفته سرهنگ کاووس محمدی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی فارس مادر دختربچه به قتل رسیده در اظهاراتی کوتاه به ماموران گفته: «من سر دخترم را بریدم و خانه را به آتش زدم. بعد هم با خوردن سم قصد خودکشی داشتم که همسایهها مانع من شدند.»
محمدی درباره انگیزه عامل این جنایت هم گفت: «قاتل انگیزهاش را مشکلات مالی و اختلاف خانوادگی اعلام کرده است، اما به دلیل اینکه او پس از قتل فجیع دخترش با خوردن سم قصد خودکشی کرده و درحال حاضر در به بیمارستان بستری است، امکان بازجویی وجود ندارد و تحقیقات بیشتر درخصوص این حادثه بعد از بهبود وضع عمومی قاتل انجام میشود.»
به گفته محمدی، احتمال ابتلا به اختلالات روانی پس از بهبود عامل این جنایت مورد بررسی قرار میگیرد، اما درچند وقت اخیر، پروندههایی وجود داشته که در آن برخی از خانوادهها به دلیل مشکلات روحی و روانی و عدم آگاهی در مراجعه بهموقع به مشاوره و تشخیص بیماری روحی و روانی خود، به اقدامات مجرمانه دست میزنند. به همین دلیل او به شهروندان توصیه کرد که مشکلات خود را با مراجعه به مراکز مشاوره رفع کنند تا از بروز چنین حوادث دلخراشی جلوگیری شود.
درهمین حال سلیمان کرمی فرماندار شهرستان فسا با ابراز تأسف از وقوع این حادثه دردناک گفت: «تمهیدات لازم برای بررسی بیشتر موضوع از سوی پلیس اندیشیده شده و برای روشنشدن انگیزه این مادر، موضوع درحال بررسی است.»
روایت یکی از شاهدان جنایت فسا
آنها ٩ سال است که ازدواج کردهاند، اما با هم اختلاف داشتند. شش سال بچه دار نمیشدند. آنها همین یک بچه را داشتند. در این مدت که همسایه ما بودند، چندباری با هم درگیر شدند. او از شوهرش راضی نبود. دقیق نمیدانم مشکل آنها چه بود، اما چندباری در لابهلای حرفهایش شنیدم که میگفت، وضع مالی خوبی نداریم و همسرم هم تلاشی برای بهبود اوضاع نمیکند.
خودش حدود ٣٢ سال داشت و شوهر ٤ سال از او بزرگتر بود شاید هم اختلافشان سر موضوع دیگری بود، اما به ما چیز دیگری به جز فشار مالی و وضع بد اقتصادی نمیگفت. اینها را زهرا یکی از همسایههای این خانواده به«شهروند» میگوید. به گفته او، اختلاف این زن با شوهرش دلیل اصلی این جنایت بوده است. او درباره جزییات روز حادثه هم میگوید: «من در خانه بودم که بوی دود و آتش بلند شد. همسرم از پشت پنجره بیرون را نگاه کرد و با صدای بلند گفت خانه روبهرویی آتش گرفته.
به سرعت از خانه خارج شدیم، همه اهالی محل دور خانه جمع شده بودند. بلافاصله با آتشنشانی تماس گرفتیم. تعدادی از مردها به داخل خانه رفتند. میدانستیم که او همراه دخترش در آن خانه است. چند دقیقه بعد او را از خانه خارج کردند و با آمبولانس به بیمارستان بردند. وقتی من از سرنوشت دخترش سوال کردم، همسرم به من گفت که او کشته شده است. ابتدا فکر کردم که در آتش سوخته، اما بعد از چند دقیقه وقتی پلیس به آنجا آمد، تازه فهمیدم که چه اتفاقی افتاده است.
باورکردنی نبود، چطور یک مادر میتواند چنین رفتاری با بچهاش داشته باشد. بریدن سر دختر سهساله آن هم از سوی مادر. از پنجشنبهشب تا الان همهجا صحبت از این حادثه هولناک است. یکی از دوستان همسرم در آن بیمارستان کار میکند که او در آنجا بستری است تا جایی که ما خبر داریم، او در بخش مراقبتهای ویژه است و حالش هم اصلا خوب نیست، دوست شوهرم گفته با وضعیتی که او دارد، معلوم نیست زنده بماند.»
- 17
- 6
شهروند
۱۳۹۶/۷/۱۶ - ۹:۴۵
Permalink