تحقیقات جنایی برای رازگشایی از قتل مرد جوان که ۱۰ سال قبل به طرز مرموزی در خانهاش به قتل رسیده است با دستگیری برادرش برای دومین بار وارد مرحله تازهای شد.
به گزارش ایران، ۶ آبان سال ۸۶ مردی بهنام جواد برای ملاقات با برادرش راهی خانه قدیمی خود شد.دقایقی بعد دو برادر وارد خانهای شدند که قراربود تا چند روز دیگر تخریب و نوسازی شود.
ساعتی از رفتن مرد جوان گذشته بود که همسراو با تلفن همراهش تماس گرفت اما پاسخی نشنید. زن جوان که ۷ ماهه باردار بود به خاطرنگرانی و دلشوره، همراه پسرخردسالش راهی خانه قدیمیشان شدند، اما آنها به محض ورود به کوچه ناگهان با دود غلیظ و شعلههای آتش روبهرو شدند که از پنجرههای خانه زبانه میکشید. آنها خیلی سریع وارد خانه شدند و دریافتند دود و آتش از یکی از اتاق ها بیرون میآید.زن جوان همان موقع متوجه سوختن فرش قدیمی شد، اما لحظاتی بعد اوبا جسد شوهرش روبهروشد. زن که وحشتزده بود با صدای بلند درخواست کمک کرد.
دقایقی بعد هم تیمهای امدادی و پلیس خود را به محل حادثه رساندند.
با کشف جسد مرد جوان، موضوع بلافاصله به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد. آنها نیز پس ازحضوردرمحل دریافتند مرد جوان با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. در بازرسی از محل جنایت آثاری از ورود با زور و تهدید به چشم نمیخورد و شواهد نشان میداد عامل قتل، آشنا بوده است.درادامه تحقیقات تخصصی مشخص شد جواد و برادرش با هم اختلافهای شدید داشتهاند.به همین خاطر برادر جواد بهعنوان تنها مظنون پرونده بازداشت شد، اما بهدلیل نبود اسناد و مدارک کافی و از آنجا که مرد جوان به جنایت اعترافی نداشت و خود را بیگناه میدانست، اومدتی بعد با سپردن وثیقه آزاد شد.
۱۰ سال بعد پسر بزرگ مقتول که حالا به سن قانونی رسیده است بار دیگر پیگیر پرونده پدرش شد و با شکایت از عمویش او را بهعنوان عامل جنایت معرفی کرد. پسر جوان به خبرنگار«ایران» گفت: «ما دو خانه داشتیم که پدرم میخواست در آنها آپارتمانسازی کند. برای همین خانهها را خالی کردیم و به چند کوچه پایینتر رفتیم. روز حادثه عمویم پدرم را به محله قدیمیمان کشاند. عمویم داخل مغازه یکی از اقوام که رو به روی خانه قدیمی ما بود به انتظار پدرم ماند و بعد هم دونفری وارد خانه شدند. داخل خانه آنها باهم درگیر شده و عمویم، پدرم را به قتل میرساند و جسدش را آتش میزند. آن زمان، وقتی پدرم دیر کرد و برنگشت من و مادرم بهدنبالش رفتیم که پس از ورود به خانه با شعلههای آتش و دود در یکی از اتاقها روبه رو شدیم.
خیلی سریع با آب، آتش را خاموش کردیم و با جسد سوخته وخونین پدرم روبهروشدیم. بعد هم با پلیس تماس گرفتیم. عمویم همان روزها بهعنوان مظنون جنایت ۵۰ روز بازداشت شد. اما پدر بزرگم میگفت که او در قتل نقشی نداشته و چون مدرکی هم در دست نبود بالاخره آزاد شد. بعد از اینکه من بزرگتر شدم دنبال کارهای پدرم را گرفتم و با شکایتم دوباره عمویم بازداشت شد.»
بدینترتیب بازپرس مرادی از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت برادر قربانی را صادر کرد. اما تنها مظنون پرونده زمانی که مقابل بازپرس جنایی پایتخت ایستاد، باز هم منکر قتل شد و ادعای بیگناهی کرد. با این حال تحقیقات تخصصی از سوی بازپرس وکارآگاهان جنایی برای رازگشایی از این پرونده ادامه دارد.
- 12
- 5