تازه داماد که بهخاطر سوءظن شدید به همسرش، مردی را کشته بود هنگام محاکمه در دادگاه کیفری استان البرز ماجرای جنایت سرشار از بدگمانی را برای قضات شرح داد. این درحالی بود که او با رضایت همسرش از چوبه دار نجات یافت.
این جوان به تصوراینکه همسرش به طور پنهانی با مرد ناشناسی رابطه تلفنی دارد و با یکدیگر ملاقات میکنند به کمین مرد ناشناس نشست. تا اینکه او را در جریان نزاع خونینی به قتل رساند. اما این پایان ماجرا نبود. چرا که پس از این جنایت پی برد همسرش زنی بیگناه است و مرد ناشناس هم کسی جز برادر زنش نبوده که بهخاطر اعتیادش پنهانی به دیدن خواهرش میآمده تا از او پول بگیرد.
متهم به قتل هنگام شرح ماجرای جنایت سرشار از بدگمانی برای قضات دادگاه گفت: «پنج سال پیش بود که برای نخستین بار دختری را در خانه خواهرم دیدم. او دختر همسایه دیوار به دیوار خواهرم بود. مدتی گذشت تا اینکه دوباره او را درخیابان دیدم و نمیدانم چه شد که مهرش به دلم نشست و چند هفته بعد باهم سرسفره عقد نشستیم.
چند وقت گذشت تا اینکه متوجه شدم جوان ناشناسی گاه و بیگاه با همسرعقد کردهام تماس میگیرد. با گذشت یک سال سرانجام از این ناشناس کینه به دل گرفتم و کار به نزاع خونینی کشید.اما پس از قتل جوان ناشناس فهمیدم او برادر همسرم بوده که بهخاطر اعتیادش حاضر به معرفی خود نبوده و گاه به گاه به دیدن خواهرش میآمد تا از او پول بگیرد.
به گزارش ایران، سال ۹۲ بین این دو جوان در یکی از خیابانهای کرج نزاعی درگرفت و برادرزن ۳۱ ساله به دست شوهرخواهرش به قتل رسید. متهم به قتل پس از دو بار محاکمه به قصاص محکوم شد اما درست زمانی که یک قدم با چوبه مرگ فاصله داشت با رضایت همسرش (بهعنوان ولی دم) از قصاص نجات یافت.
سرانجام هفته گذشته متهم جوان از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز انتقال یافت تا از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.متهم وقتی پای میز محاکمه ایستاد بهخاطر جرمی که مرتکب شده بود بشدت اظهار پشیمانی کرد و سپس مقابل همسرش ایستاد و با بوسیدن چادرش از اینکه او را بخشیده است، تشکر کرد و با گریه گفت: «من اشتباه بزرگی مرتکب شدم وهیچ وقت خودم را در دادگاه وجدانم نمیبخشم. روز حادثه آنقدر عصبانی شده بودم که اختیار از کف دادم و نمیدانستم چه کار میکنم.
فقط به این خاطر که فکر میکردم همسرم مورد آزارو اذیت قرار گرفته است میخواستم انتقام بگیرم اما نمیدانستم کورکورانه با کسی که برادر همسر من است درگیر شدهام. من او را هیچ وقت ندیده بودم و با قضاوت غلط خیال میکردم مزاحم همسرم شده است. حالا هم از اینکه همسرم مرا بخشیده تا پایان عمر خدمتگزارش خواهم بود.»
پس از پایان اظهارات متهم، زن جوان که تنها ولی مقتول بود در جایگاه قرار گرفت وگفت: «من شوهرم را دوست دارم. او مرد خوبی است واشتباه ازمن بود که برادرم را بهخاطر اعتیادش به شوهرم معرفی نکردم. چون خجالت میکشیدم.ولی افسوس که حالا خیلی دیرشده است وامیدوارم خدا من وهمسرم را ببخشد. و....»
پس ازپایان جلسه دادگاه، قاضی رنجبر و دو مستشار ش ـ خنک دار و یزدانپور ـ وارد شور شدند و قرار است بزودی حکمشان را صادر کنند.
- 12
- 4