دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۰۹:۳۹ - ۲۳ مهر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۷۰۵۲۴۳
جرم و جنایت

گفت‌وگو با عامل جنایت دختر جوان دانشجو

دختر جوان دانشجو که چندی قبل با یک تحصیلکرده رشته حقوق پای سفره عقد نشسته بود، در جریان مشاجره شدید خانوادگی، به دست تازه داماد خشمگین از پا درآمد. عامل قتل پس از کشتن همسرش، جسد او را در بیابان‌های اطراف شهریار رها کرد و در ادامه همراه خانواده نوعروس به جست‌و‌جوی همسرش پرداخت. اما سه روز بعدبه خاطر عذاب وجدان راهی اداره آگاهی شد و اعتراف کرد.

صبح چهارشنبه ۱۹ مهر امسال مرد میانسالی به کلانتری ۱۵۱ یافت آباد رفت و با تسلیم شکایتی از ناپدید شدن دختر ۱۸ ساله‌اش خبر داد. او گفت: «دخترم دانشجوی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه تهران است که ساعاتی قبل خانه را برای رفتن به دانشگاه ترک کرده اما دیگر بازنگشته است.»

 

به دنبال شکایت مرد میانسال، کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و تحقیقات تخصصی برای یافتن زیبا آغاز شد.نخستین بررسی‌های کارآگاهان حکایت از آن داشت که «زیبا» ساعت ۹ صبح ۱۸ مهر برای رفتن به دانشگاه تهران از خانه خارج شده و در کلاس درس نیز حضور یافته است، اما ساعاتی بعد از دانشگاه خارج و ناپدید شده است. آنها همچنین پی بردند دختر جوان چهار ماه قبل به عقد پسری به نام محمدرضا درآمده است.

 

اعتراف به جنایت

 محمدرضا در تحقیقات مقدماتی منکر اطلاع از سرنوشت همسرش بود اما صبح جمعه ۲۱ مهر، او راهی پلیس آگاهی تهران شد و راز جنایت خاموش را افشا کرد.به دنبال اعتراف متهم جوان، موضوع به بازپرس محسن مدیرروستا، بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و بلافاصله تیمی از کارآگاهان همراه متهم، راهی محل رها کردن جسد در حوالی شهریار شدند.

 

سرهنگ کارآگاه احمـد نجفی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ دراین باره گفت: «پس از تماس با همکاران‌مان در پلیس آگاهی شهریار مشخص شد جسد زن جوان ناشناس در حوالی جاده سعید آباد کشف و به پزشکی قانونی منتقل شده است.»

 

مطمئن نیستم او مرده باشد

مضطرب و نگران است، با آنکه به قتل اعتراف کرده اما هنوز امیدوار است که همسرش زنده باشد و تمام این اتفاقات کابوسی بیش نبوده باشد.

 

گفت‌وگو با عامل جنایت

 

چطور با زیبا آشنا شدی؟

پدرم ماشینش را برای تعویض روغن و سرویس به مغازه پدر زیبا می‌برد. در این بین من هم چند باری به آنجا رفتم. پدر زیبا از من خوشش آمده بود که به پدرم پیغام داده بود اگر برای پسرت دنبال دختر خوب هستی، زیبا می‌تواند او را خوشبخت کند. ما هم خیلی رسمی به خواستگاری زیبا رفتیم و خرداد امسال او را به عقد خودم درآوردم.

 

 با همسرت چه مشکلی داشتی؟

ما با هم هیچ مشکلی نداشتیم و همدیگر را دوست داشتیم، اما خانواده او با من مشکل داشتند. زمانی که فهمیدند من وضع مالی خوبی ندارم با این ازدواج مخالفت کردند. آنقدر در گوش زیبا از من بد گفتند که او را تحریک کردند با من بد باشد.تحت همین شرایط رفتارهای او تغییر کرده بود.

 

خواسته‌هایش همین طور. او مدام دنبال بهانه بود و هر روز یک ایراد می‌گرفت. برایش طلا می‌خریدم می‌گفت چرا برلیان نیست. در ماه دو مانتو می‌خریدم می‌گفت کم است. هزینه دانشگاه و کتاب‌هایش را می‌دادم ولی بی‌فایده بود. خانواده زیبا طلاق او را می‌خواستند ولی ما همدیگر را دوست داشتیم.

 

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

فردای آن روز می‌خواستم بروم محل خدمت. برای همین با زیبا در میدان آزادی قرار گذاشتم. او از دانشگاه آمد و من هم سوار ماشین سمند مادرم به محل قرار رفتم. وقتی رسید دوباره شروع کرد به غر زدن و اینکه چرا برایش خانه نمی‌خرم و سند خانه را به نام او نمی‌کنم. هر بار سعی می‌کردم او را آرام کنم تا از هم جدا نشویم.

 

ولی زیبا دست‌بردار نبود. یک دفعه عصبانی شد و با چنگ به جانم افتاد، من هم او را هل دادم و گردنش را گرفتم. چند لحظه بعد که گردنش را رها کردم متوجه شدم او حرکت نمی‌کند. نمی‌دانم زنده بود یا مرده اما خیلی ترسیده بودم. زمانی که این اتفاق افتاد در جاده قدیم کرج بودم و ناگهان چشمم به تابلو شهریار افتاد. ناخودآگاه به سمت شهریار رفتم و او را در بیابان انداختم و به خانه برگشتم.

 

با ناپدید شدن زیبا کسی از تو سراغ او را نگرفت؟

هیچ کسی نمی‌دانست که زیبا با من قرار دارد. خانواده‌اش می‌گفتند به خاطر فشارهایی که به دخترشان آورده‌اند او خانه را برای چند روز ترک کرده است.حتی در این مدت من همراه آنها دنبال زیبا می‌گشتم.

 

عذاب وجدان نداشتی؟

عذاب وجدان؟ یک لحظه آرامش، خواب و خوراک نداشتم. مدام کابوس می‌دیدم و صحنه درگیری‌مان یک لحظه از جلوی چشم‌هایم کنار نمی‌رفت. آنقدر اذیت شدم که تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. صبح روز جمعه به پدر و مادرم گفتم که می‌خواهم خودم را به پلیس معرفی کنم. آنها نمی‌دانستند ماجرا از چه قرار است و نگران بودند.بالاخره خودم را به اداره آگاهی تهران رساندم و گفتم که قتلی مرتکب شده‌ام. الان هم نمی‌دانم واقعاً زیبا زنده است یا اینکه بی‌هوش شده.

 

طی این مدت به محلی که زیبا را رها کرده بودی نرفتی؟

نه، جرأتش را نداشتم.

 

تحصیلاتت چقدر است؟

فوق دیپلم حقوق هستم. می‌خواستم لیسانسم را بگیرم که به خاطر فشارهای خانواده زیبا مجبور شدم ترک تحصیل کنم و به خدمت بروم.

 

شغلت چیست؟

پیک موتوری بودم و خودتان می‌دانید که درآمد پیک موتوری ناچیز است. با این حال همیشه برای زیبا طلا می‌خریدم و سعی می‌کردم به خواسته‌هایش عمل کنم.

 

 

iran-newspaper.com
  • 13
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش