شنبه ۰۳ شهریور ۱۴۰۳
۰۹:۰۸ - ۰۹ آذر ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۹۰۲۲۲۵
جرم و جنایت

اشک‌های عامل جنایت گلابدره پای چوبه دار

عامل جنایت محله گلابدره شمیران که درتوهمی هولناک، همسر، فرزند ومادر دوست صمیمی‌اش را به شکل هولناکی کشته بود سحرگاه دیروز در زندان رجایی شهر به دار آویخته شد.

خبرنگار ایران دقایقی قبل از اعدام با اوگفت‌و‌گویی انجام داده که درادامه می‌خوانید. درسحرگاه سرد پاییزی، صدای زوزه مرگ از پشت در زندان رجایی شهر کرج به گوش می‌رسید. هنوز هوا تاریک بود که اولیای دم وارد محوطه زندان شدند. دقایقی بعد هم محکوم به مرگ را از اتاق قرنطینه به ساختمان اداری زندان انتقال دادند. جمعی ازمسئولان زندان و دادسرای جنایی پس از دقایقی صحبت، از اولیای دم خواستند درصورت امکان از قصاص قاتل پشیمان چشم پوشی کنند.

 

اما ناگهان مهدی که دراین جنایت مادر، همسر و فرزند خردسالش را ازدست داده است گفت: «من وخانواده‌ام داغی دیده‌ایم که وصف‌ناپذیراست. ما تا آخرعمر داغدار و سیاه‌پوش هستیم. این جنایتکارکه دوستم بود بی‌دلیل مادر، همسروفرزندم را کشت.او حتی به جان فرزند کوچکم که قاتل را عموصدا می‌کرد هم رحم نکرد وگردنش را با چاقو برید.حالا چطور می‌توانم بگذرم... او به مادرپیرم وهمسرجوانم هم رحم نکرد و...حالا هم فقط قصاص می‌خواهیم.

 

دقایقی بعد قاتل با دستبند وپابند وارد اتاق شد و با قدم‌های لرزان روی صندلی نشست. بعد هم با التماس از دوستش و سایر اولیای دم خواست او را ببخشند. اما درخواستش با صراحت رد شد وخانواده قربانیان گفتند: «فقط قصاص می‌خواهیم.» بدین‌ترتیب عامل جنایت وقتی مطمئن شد رضایتی درکارنیست پس از دقایقی پای چوبه داربرده شد و با انجام تشریفات قانونی مربوطه بالای داربرده شد. این جنایتکاردرآخرین حرف‌هایش گفت: «من مستحق مرگ هستم اما امیدوارم حلالم کنید. سپس طناب دار به دور گردنش آویخته شد وچند دقیقه بعد جسدش پایین کشیده شد که پزشک زندان مرگش را تأیید کرد.

 

شرح ماجرا

رسیدگی به این پرونده ازدو سال پیش و به‌دنبال انفجار گاز شهری وآتش‌سوزی یک ساختمان مسکونی درمحله گلابدره شروع شد.درجریان تحقیقات کارشناس‌های آتش‌نشانی وتیم جنایی مشخص شد آتش‌سوزی عمدی بوده و ساکنان خانه،  قربانی جنایتی هولناک شده‌اند.

 

بنابراین پس ازتجسس‌های ویژه جنایی، رد پای مرد ۳۰ساله‌ای به نام...که ازدوستان صمیمی وخانوادگی قربانیان بود دراین جنایت به‌دست آمد.اوپس ازدستگیری به قتل همسر ۲۸ساله دوستش، مادر شوهرسالخورده وی و پسر ۸ ساله‌اش اعتراف کرد وگفت: پس از قتل آنها، با بریدن شیلنگ گاز آبگرمکن و برای گمراه کردن پلیس، خانه را به آتش کشیدم و...سرانجام پس ازتکمیل تحقیقات و صدورکیفرخواست، این جنایتکار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغرعبداللهی و با حضور دو قاضی مستشار محاکمه شد.

 

در دادگاه چه گذشت

متهم دردادگاه گفت: «من و مهدی بچه یک محل بودیم. اما پس از ازدواج من و همسرم به منطقه اسلامشهر نقل مکان کرده بودیم ولی هر هفته خانوادگی با مهدی و همسرش قرار می‌گذاشتیم و به دیدن هم می‌رفتیم. من و مهدی مدتی بود با هم ترامادول مصرف می‌کردیم.اما یک ماه و نیم قبل از این ماجرا وقتی قرص‌هایی به نام «دراگون» خریدیم و خوردیم گرفتارتوهم شدم و فکرهای عجیبی به سرم زد. گمان می‌کردم مهدی به همسرم نظر دارد.

 

نمی‌دانستم تحت تأثیر مصرف قرص‌ها دچار توهم شده‌ام یا اینکه واقعاً مهدی به همسرم نظر دارد. این فکر لحظه‌ای از سرم بیرون نمی‌رفت. تا اینکه تصمیم گرفتم به خانه مهدی بروم و ماجرا را به همسرش بگویم.

 

وقتی به خانه‌شان رفتم و ماجرا را به همسرش مینا گفتم او حرف‌های نامربوطی زد. من هم او را هل دادم و با سیم سشوار خفه‌اش کردم. می‌خواستم از خانه خارج شوم که از پنجره یک زن را دیدم که وارد ساختمان شد. من النگوهای مینا را از دستش بیرون آوردم و سه تراول چکی را که در خانه بود برداشتم تا موضوع قتل، سرقت جلوه داده شود. در خانه را باز کردم تا فرار کنم اما همزمان در واحد روبه رویی که خانه مادر مهدی بود باز شد و مادرش حلیمه از در بیرون آمد.

 

او که از سال‌ها پیش مرا می‌شناخت مرا به داخل آپارتمانش دعوت کرد.ولی به دروغ گفتم همسرم نزد میناست و دنبال او آمده‌ام. ولی یکباره به موضوع مشکوک شد. او می‌خواست به خانه عروسش برود که با گلدان به سرش کوبیدم و با چاقو او را هم کشتم. همان موقع پسر ۸ساله مینا و مهدی از مدرسه به خانه بازگشته بود که در زد. در را که باز کردم از پشت، سر علیرضا را گرفتم و او را به اتاق خواب مادربزرگش بردم اما داخل اتاق خواب آینه بزرگی بود که ناگهان تصویر مرا دید و مجبور شدم او را هم با چاقو بکشم.»

 

پس ازاظهارات قاتل ودرخواست قصاص اولیای دم، هیأت قضایی وارد شور شده و سرانجام قضات دادگاه این جنایتکار را به ۳ بار قصاص، ۸سال زندان و ۷۴ضربه شلاق و پرداخت دیه محکوم کردند.

 

آخرین حرف‌های محکوم اعدامی

 

دراین لحظات آخر به چی فکر می کنی؟

فقط از آتش جهنم می‌ترسم وگرنه از مرگ هراسی ندارم.

 

چرا مرتکب چنین جنایت هولناکی شدی؟

اشتباه کردم.توهم زده بودم.شیطان رفته بود توی جلدم.نمی دونم، نمی دونم...

 

اگه جای خانواده مقتول بودی می‌بخشیدی؟

هرگز! من خودمو مستحق مرگ می دونم وبه آنها حق می‌دهم که قصاصم کنند.

 

در این مدت که زندان بودی روزها وشب‌ها چطور گذشت؟

ثانیه به ثانیه با کابوس مرگ دست و پنجه نرم می‌کردم.

 

چرا عرق کردی؟

می ترسم...

 

از چی؟ از مرگ؟

از اینکه بعد از مرگ خانواده‌ام چطور زندگی می‌کنند من آبروی خانواده وفامیل را بردم.نگران سرنوشت همسرجوانم وفرزند خردسالم هستم و...

 

آخرین خواسته ات چیست؟

مرد جوان درحالی که اشک می ریخت ادامه داد: من مجرم بودم ودراین هم شکی نیست.اما امیدوارم بعد ازاعدام من با خانواده‌ام کاری نداشته باشند. حرفی نزنند، کنایه نزنند و در نهایت من را حلال کنند.شرمنده خانواده و فرزندم هم هستم که فرزند، پدر و همسرخوبی برایشان نبودم. 

معصومه مراد پور

 

  • 19
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش