قاتل مرد جوان، پس از دستگیری اعتراف کرد که به دلیل عشق به همسر مقتول دست به جنایت زده است. این مرد به درخواست زن مورد علاقهاش، شوهر او را به قتل رساند. روز ٢٢ آذر امسال زن جوانی به همراه برادر همسرش به کلانتری ١٧٤ قیامدشت مراجعه و اعلام کرد که همسرش برای مسافرکشی از خانه خارج شده و دیگر برنگشته و تلفنهمراهش نیز خاموش است.
با تشکیل پرونده به دستور رئیس شعبه ١٠٢ دادگاه خاوران، پرونده برای رسیدگی در اختیار پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.همسر فقدانی به نام ترانه ٣٠ساله با حضور در پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «همسرم به نام ناصر ٣٣ساله روز ١٥ آذر امسال، برای کارکردن با خودروی شخصیاش از خانه خارج شد. پس از گذشت ساعتی تماس گرفت و گفت که یک مسافر دربستی برای جاده چالوس دارد.
پس از آن و در آخرین تماسی که با هم داشتیم، ناصر گفت که به خاطر بارش شدید برف و بستهشدن جاده نمیتواند به تهران بازگردد. پس از آن دیگر پاسخگوی تماسهای تلفنی من و خانوادهاش نبود تا اینکه گوشی تلفنهمراهش خاموش شد.»با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی اقدام به ثبت مشخصات فقدانی در سیستم جامع پلیس کرده و با بررسی پروندههای فقدان، افراد موفق به شناسایی جسد ناشناسی مطابق با مشخصات ناصر در منطقه پاکدشت شدند.
طی هماهنگی با پلیس آگاهی شهرستان پاکدشت، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران به این شهرستان اعزام شده و ضمن شناسایی جسد ناصر اطلاع پیدا کردند که وی به دلیل شلیک از فاصله بسیار نزدیک و اصابت دو گلوله به ناحیه پشتسر به قتل رسیده است.در بررسی پرونده کشف جسد فقدانی مشخص شد که کشاورزان زمینهای زراعی، هنگام انتقال آب کشاورزی به زمینهای خود با جسد مقتول در داخل کانال روبهرو شده و بلافاصله موضوع را به پلیس اطلاع دادند.
با کشف جسد ناصر که با شلیک گلوله به قتل رسیده بود، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران در تحقیقات ویژه پلیسی خود پی به ارتباط همسر مقتول با فردی به نام «اصغر» ٣٥ساله بردند که با وی در یک شرکت خصوصی کار میکرد.کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی با انجام اقدامات ویژه پلیسی پی به ارتباط «اصغر» در پرونده قتل ناصر برده و او را روز ٢٧ آذر امسال دستگیر و به پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران منتقل کردند.
اصغر در اظهارات، نخستین منکر هرگونه ارتباط پنهانی با ترانه شد اما در ادامه و روبهروشدن با مستندات و دلایل لب به اعتراف گشود و درباره انگیزه جنایت به کارآگاهان گفت: «ناصر را کشتم، چون عاشق همسرش بودم.» اصغر در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: «من و ترانه با یکدیگر در یک شرکت خصوصی همکار هستیم و طی این مدت من به او علاقهمند شده بودم اما او همسر داشت. طی صحبتهایی که با ترانه داشتیم، متوجه شدم که او با همسرش اختلاف شدیدی دارد و همین باعث شد تا من از این موضوع استفاده کرده و از علاقه خودم به او صحبت کنم.
زمانی که ترانه از علاقه شدید من به خودش اطلاع پیدا کرد، قبول کرد تا با من زندگی کند، به شرط اینکه من همسرش را به قتل برسانم.»اصغر درباره نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: «ترانه شرط کرده بود که تنها در صورت مرگ همسرش میتواند با من ازدواج کند. برای همین با کمک یکی از دوستانم، دو روز قبل از جنایت اقدام به خرید یک اسلحه کمری کردم.
ترانه درخصوص شغل همسرش با من صحبت کرده بود و گفته بود که اگر درخواست خودرو دربستی کنم، همسرش قطعا قبول خواهد کرد. با ناصر تماس گرفته و همانگونه که ترانه گفته بود، با طرح مبلغ قابل توجهی، درخواست خودروی دربستی کرده و مقتول نیز در زمان مقرر، در همان محلهای که به او در منطقه مامازند شهرستان پاکدشت آدرس داده بودم، حاضر شد. سوار خودروی مقتول شدم و به بهانه برداشتن از کارگاه تولید شیرآلات به راه افتادیم.
در طی مسیر، اسلحه را از زیر لباس خارج کرده و با تهدید، مقتول را مجبور به توقف کردم. خودرو را خاموش کردم.خودم به صندلی عقب خودرو رفته و دقیقا در پشت صندلی راننده پشت مقتول قرار گرفتم. لوله اسلحه را روی سر مقتول گذاشته و اقدام به شلیک کردم. پس از جنایت، جسد را روی صندلی شاگرد راننده گذاشته و راه افتادم.
به یک کانال آب در منطقه مامازند رسیدم و جنازه را داخل کانال انداختم، پس از آن با خودروی مقتول به راه افتاده تا به شریفآباد رسیدم. خودرو را در آتش زدم و پس از آن، خبر مرگ ناصر را به ترانه اطلاع دادم.» همزمان با اعتراف اصغر به ارتکاب جنایت، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی اطلاع پیدا کردند که ترانه برای پیگیری پرونده مرگ همسرش به پلیس آگاهی پاکدشت رفته که بلافاصله هماهنگیهای لازم با پلیس آگاهی پاکدشت انجام و ترانه نیز در آنجا دستگیر شد. همزمان با دستگیری ترانه در پلیس آگاهی پاکدشت، کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با راهنمایی متهم اصلی پرونده به منطقه شریفآباد اعزام و در آنجا موفق به کشف لاشه خودرو سمند متعلق به مقتول شدند.
- 39
- 9
محمد
۱۴۰۱/۸/۵ - ۸:۴۱
Permalink