سه شنبه ۰۴ دی ۱۴۰۳
۰۹:۳۶ - ۱۵ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۳۹۴۲
جرم و جنایت

متهم به قتل در آلاچیق:

بزرگ ترین اشتباهم این بود که چاقو در جیبم داشتم

قتل با چاقو,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت
پسر جوان که بارها درباره ناامنی‌های پایتخت از دوستانش شنیده بود از ترس دزدان و زورگیران در سفرش به تهران چاقو در جیبش گذاشت اما هرگز فکر نمی‌کرد در شرایطی ناچار به استفاده از آن باشد.

به گزارش جام جم آنلاین، در یک درگیری در پارک دست به قتل زد و به قصاص محکوم شد و حالا با شکسته شدن حکم اعدامش در دیوان عالی کشور بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد.وی می‌گوید: بزرگ‌ترین اشتباهم این بود که چاقو در جیبم گذاشتم. اگر چاقو نداشتم هرگز پایم به دادگاه باز نمی‌شد و خانواده‌ام اینچنین به دردسر نمی‌افتادند.

 

گفت‌وگو با این متهم را بخوانید.

 

چند سال داری؟

حالا ۲۳ ساله‌ام، ولی وقتی بازداشت شدم ۲۱ سال داشتم.

 

چقدر درس خوانده‌ای؟

دیپلم دارم.

 

شغلت چه بود؟

من همراه خانواده‌ام در خوزستان زندگی می‌کردم. آنجا در یک مغازه فروش ظرف‌های یکبار مصرف کار می‌کردم و زندگی بدی نداشتم.

 

سابقه داری؟

نه حتی یک بار هم به کلانتری نرفته بودم.

 

چرا به تهران آمدی؟

خواهرم سال‌ها پیش ازدواج کرد و به تهران آمد.من به تهران آمده بودم تا هم خواهرم را ببینم و هم یکی از دندان‌هایم را که خراب شده بود درست کنم.

 

از ماجرای قتل بگو.

همراه خواهرزاده نوجوانم و یکی از دوستان قدیمی‌ام که او هم از مدتی پیش به تهران آمده بود به پارکی رفتیم و آنجا نشستیم. ما مشغول صحبت با هم بودیم که مقتول و دو دوستش به آنجا آمدند و با ما درگیر شدند.

 

علت درگیری چه بود؟

نمی‌دانم. مقتول و دوستانش به نظرم حال طبیعی نداشتند. ما در آلاچیق نشسته بودیم، اما آنها به ما گیر دادند.مقتول گفت باید پارک را که پاتوق آنهاست ترک کنیم.

 

چرا پارک را ترک نکردی؟

من شوکه شده بودم. هیچ وقت چنین رفتاری را از کسی در شهرستان محل سکونتم ندیده بودم. به همین دلیل من و خواهرزاده‌ام به او اعتراض کردیم. او هم با کمربندش ضربه‌ای به خواهرزاده‌ام زد و به سمت من آمد. او تهدید کرد اگر پارک را ترک نکنیم با سگک کمربند به صورتم می‌زند که ترسیدم.

 

در آن لحظه خواهرزاده و دوستت چه کار ‌کردند؟

دوستم و خواهرزاده‌ام از من کوچک‌تر هستند. به همین خاطر به شدت ترسیده بودند. مقتول و دوستانش به سمت ما آمدند. آنها فحاشی می‌کردند و قصد کتک‌کاری داشتند. به همین خاطر در یک لحظه به یاد چاقویی که آن را چند روز قبل خریده بودم افتادم و آن را از جیبم بیرون آوردم تا شاید آنها بترسند و بروند.

 

چرا چاقو در جیب داشتی؟

از دوستانم شنیده بودم تهران ناامن است و دزدی و زورگیری در آن زیاد می‌شود. به همین خاطر وقتی به تهران آمدم از یک دستفروش چاقوی کوچکی خریدم و در جیبم گذاشتم، اما هیچ وقت فکر نمی‌کردم مجبور باشم از آن استفاده کنم.

 

اگر قصد استفاده از چاقو را نداشتی پس چرا آن را خریدی؟

فکر می‌کردم اگر در دام یک زورگیر یا سارق گرفتار شوم می‌توانم چاقو بکشم و آنها را بترسانم تا رهایم کنند، اما حالا می‌فهمم این فکری بچه‌گانه بود.

 

چرا برای پایان دادن به دعوا پارک را ترک نکردید؟

اشتباه کردم. مقتول و دو دوستش از سه طرف ما را احاطه کرده بودند. مقتول از روی زمین سنگی برداشت تا با سنگ ما را بزند که چاقو را به سمتش گرفتم .من چاقو را در هوا می‌چرخاندم، اما نمی‌دانم چطور شد که پای مقتول لیز خورد و به سمت من افتاد و چاقو به سینه‌اش فرو رفت.

 

بعد از قتل چه کار کردی؟

با دیدن خون وحشت کرده بودم. حتی فرصت فکر کردن هم نداشتم. دوستان مقتول فریاد می‌کشیدند. به همین خاطر فقط فرار کردم.

 

چطور دستگیر شدی؟

وقتی از محل دور شدم و به چاقوی خونین نگاه کردم حالم بد شد. از دوستم و خواهرزاده‌ام خواستم تا مرا به کلانتری ببرند. من آن موقع نمی‌دانستم مقتول کشته شده. فکر می‌کردم فقط زخمی شده است. به کلانتری یوسف‌آباد رفتم و خودم را معرفی کردم، اما آنجا بود که فهمیدم پسری را که با چاقو زده‌ام در راه بیمارستان فوت کرده است.

 

حکم دادگاه قبلی چه بود؟

من به درخواست پدر و مادر مقتول به قصاص محکوم شدم، اما دیوان عالی کشور حکم را تائید نکرد و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده‌ام شد. حالا همه امیدم به حکم دادگاه جدید است. من به ناچار و برای دفاع از خود، دوستم و خواهرزاده‌ام که در چنین مخمصه‌ای گرفتار شده بودیم چاقو کشیدم.

 

علت ایرادی که به حکم اعدامت گرفته شد چه بود؟

وکیلم گفت که من در دفاع از خودم ناچار شده‌ام چاقو بکشم. به همین خاطر حکم اعدام نقض شد تا تحقیقات بیشتری از خواهرزاده‌ام و دوستم و همچنین دوستان مقتول که شاهد ماجرا بودند انجام شود.

 

برای جلب رضایت اولیای دم چه کار کرده‌‌ای؟

خانواده‌ام با اولیای دم صحبت کرده‌اند، اما آنها راضی به گذشت نیستند. من به آنها حق می‌دهم. پسر ۲۲ ساله‌شان را از دست داده‌اند و این داغ بزرگی است.

 

اگر آزاد شوی باز هم چاقو در جیبت می‌گذاری؟

نه هرگز. بزرگ‌ترین اشتباه من این بود که چاقو در جیب داشتم و برای ترساندن مقتول و دوستانش چاقو را از جیبم بیرون آوردم. اگر چاقو همراه نداشتم شاید هیچ وقت پایم به دادگاه باز نمی‌شد.

 

حالا در زندان چه کار می‌کنی؟

در زندان هر شب برای مقتول نماز می‌خوانم و از خدا طلب بخشش می‌کنم. ولی هر شب به این فکر می‌کنم که اگر چاقو نکشیده بودم و حتی در آن درگیری کشته می‌شدم وضعیت بهتر از حالا بود. حالا هر شب در زندان می‌میرم و زنده می‌شوم.

 

خانواده‌ات چه شرایطی دارند؟

آنها هم حال و روز خوبی ندارند. هر روزکه می‌گذرد پدر و مادرم پیرتر می‌شوند. می‌دانم بارها برای جلب رضایت مقابل خانه مقتول رفته‌اند، اما بی‌فایده بوده است.

 

 

  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش