دو جوان ایرانی پس از سفر به ترکیه، میهمان خانه دوستشان شدند اما چند روز بعد بر سر نظافت خانه با هم به مشاجره پرداخته و او را به قتل رساندند. آنها سه روز جسد را داخل یخچال نگه داشتند و سرانجام آن را به بیرون ازشهرانتقال داده و در گودالی دفن کردند.جنایتکاران چندین روز در خانه قربانی ماجرا زندگی کرده بودند تا اینکه پدرمقتول راهی ترکیه شد و...
کشف جسدی در گودال
اواخر شهریور امسال، مرد جوانی در حال عبور از محلهای دور افتاده دراطراف استان «بالیک اسیر» ترکیه بود که با صحنه عجیبی مواجه شد. او دو مرد را دید که با عجله در حال دفن چیزی داخل گودالی بودند. وی که به موضوع مشکوک شده بود به سمت آنها رفت اما دو جوان با دیدن وی پا به فرار گذاشتند.مرد کنجکاو پس ازکنار زدن خاک های روی گودال ناگهان با جسدی روبهرو شد.پس ازاعلام ماجرا به پلیس، دقایقی بعد تیم جنایی در محل مورد نظرحاضر شدند که در بررسیهای تخصصی مشخص شد او با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. در بررسی لباسهای مقتول نیز هیچ مدرکی برای شناسایی هویت مقتول بهدست نیامد، اما ظاهر و چهره قربانی حکایت از آن داشت که او ترک تبار نیست. پس ازتحقیقات مقدماتی جسد ناشناس به پزشکی قانونی منتقل و تجسسهای تخصصی برای شناسایی هویت قربانی و عاملان جنایت آغاز شد.
جست و جوی مسافرگمشده
دو سالی بود که «مادرین» برای کار به ترکیه رفته بود. پسرجوان هر روز با مادرش تماس تلفنی داشت و او را ازمسائل مختلف زندگی اش، با خبر میکرد. اما از ۲۶ شهریور امسال، تماسهایش به طورناگهانی وعجیب قطع شده بود. پدر مادرین میگوید: پسرم ۳۰ سال داشت که دو سال پیش برای کار به ترکیه رفت. اوایل من مخالف این کار بودم و حتی یک سال اول هم با او قهر بودم. پسرم دانشجوی مدیریت بازرگانی بود اما درسش را نیمه کاره رها کرد و به ترکیه رفت و در نانوایی مشغول به کار شد. البته من بعد از یک سال با او آشتی کردم و در این مدت مدام با هم در تماس بودیم تا اینکه از ۲۶ شهریور به طرز مرموزی ناپدید شد. باید از سرنوشت پسرم با خبر میشدیم، به همین خاطر راهی ترکیه شدیم. البته آدرس محل زندگیاش را نمیدانستم.فقط آدرس یکی از دوستانش را داشتم که او هم ایرانی بود و در ترکیه زندگی میکرد. سراغ دوست «مادرین» رفتیم و از طریق او توانستیم آدرس محل زندگی پسرم را پیدا کنیم. ۴۵ روز میشد که از پسرم خبری نداشتیم. وقتی زنگ خانهاش را زدیم پسر جوانی در را برایمان باز کرد. او و پسر دیگری داخل خانه بودند که خودشان را دوستان پسرم معرفی کردند. زمانی که از آنها سراغ مادرین را گرفتیم پسران جوان که ایرانی بودند به من گفتند «مادرین» یک روز صبح خانه را ترک کرده و دیگر برنگشته است.
شکایت از پسران مرموز
پدر پسرگمشده که بشدت مشکوک شده بود برای یافتن پسرش به پلیس مراجعه و پس ازمراجعه به پزشکی قانونی جسد پسرش را شناسایی کرد.با شکایت وی، بلافاصله دو پسر جوان بازداشت شدند. آنها ابتدا منکر جنایت شدند و گفتند که از سرنوشت دوستشان بیخبر هستند اما زمانی که با مدارک پلیسی روبهرو شدند به قتل اعتراف کردند.
زندگی با جسد
یکی از آنها گفت: چند وقت پیش به ترکیه آمدیم، مادرین را از ایران میشناختم. با او تماس گرفتم و چون جایی برای ماندن نداشتیم قرار شد به طور موقتی در خانهاش اقامت داشته باشیم، اما روز حادثه بر سر تمیزکردن خانه با ما دعوا کرد. درگیری ما بالا گرفت و ناگهان با مشت و چاقو به او حمله کردیم. سه روز جسد را داخل یخچال نگهداشتیم و بعد آن را به بیابانهای اطراف بردیم. در حال دفن جسد بودیم که مردی ما را دید و...با اعترافهای دو متهم به قتل، دادگاه جنایی ترکیه یکی از آنها را به ۳۰ سال و دیگری را به ۱۵ سال حبس محکوم کرد.با صدور حکم متهمان، پدر مقتول به دادسرای جنایی تهران رفت وضمن اعلام شکایت از عاملان قتل پسرش خواستار دریافت جسد او و انتقال عاملان جنایت به ایران و محاکمه آنها در دادسرای جنایی شد.بدین ترتیب ۸ مهر امسال پس ازهماهنگیهای لازم، جسد به ایران منتقل شد.در حال حاضرمکاتبه با مقامهای قضایی ترکیه برای انتقال احتمالی عاملان جنایت به ایران ادامه دارد.
- 16
- 1