اوایل شهریور زن جوانی با مراجعه به یکی از کلانتریهای غرب تهران، از دایی شوهرش به اتهام آدم ربایی شکایت کرد. او به مأموران گفت: «در مسیر خانه بودم که ناگهان دایی همسرم با خودروی مدل بالایی سد راهم شد. من و همسرم از مدتی قبل با هم اختلاف داشتیم ،اما فکر نمیکردم دایی شوهرم ازماجرا خبر داشته باشد.
به همین خاطر با اصرار او سوار خودرو شدم و گرم صحبت شدیم. او پیشنهاد کرد با هم جای دنجی برویم و من هم مخالفتی نکردم، ولی درعین ناباوری مرا به کمپ ترک اعتیاد برد. آنجا فکر کردند معتاد هستم و بستریام کردند و التماسهای من را هم باور نداشتند. این شرایط حقارت بار تا شب ادامه داشت تا اینکه جواب آزمایشم ثابت کرد که معتاد نیستم و از آنجا خلاص شدم. حالا هم از دایی شوهرم بهخاطر آدم ربایی شکایت دارم.»
به دنبال اظهارات این زن، متهم بازداشت شد، اما او در همه جلسات بازجویی منکر آدم ربایی شد و گفت به دلیل اینکه به همسر خواهرزادهاش شک داشته، به همین خاطر او را به کمپ برده است تا بررسی شود که معتاد است یانه.»
بنابراین پساز تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. متهم زمانی که در برابر قضات شعبه ششم دادگاه کیفری به ریاست قاضی شقاقی و با حضور قاضی رستمی - مستشار دادگاه - قرار گرفت مدعی شد بیگناه است و انگیزه خود را فاش نکرد. قضات پس از شنیدن اظهارات شاکی و اصرارش برشکایت خود، وارد شور شدند و متهم را به یک سال حبس محکوم کردند.
معصومه مرادپور
- 14
- 6