۲۳ دی سال گذشته زن جوانی با مراجعه به کلانتری ۱۴۸ انقلاب به ماموران گفت که همسرش به نام «مهدی» ۴۰ ساله از خانه برای رفتن به محل کارش در جاده مخصوص کرج، خارج شده و پس از آن پاسخگوی تماسهایش نیست.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدان افراد و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی به پرونده و در شرایطی که همسر فقدانی به نام «لیلا» ۳۶ ساله در اظهاراتش مدعی بود که از فقدانی هیچ گونه اطلاعی ندارد، کارآگاهان در تحقیقات پلیسی از محل کار لیلا واقع در یک شرکت خصوصی اطلاع پیدا کردند که وی با یکی از همکارانش به نام «خلیل» ۳۸ ساله طرح دوستی ریختهاست؛ بنابراین تحقیقات در خصوص ارتباط این دو نفر در دستور کارقرار گرفت.
پس از یک سلسله اقدامات پلیسی، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خلیل همزمان با طرح شکایت لیلا در محدوده محل زندگی فقدانی در خیابان جمالزاده شمالی حضور داشته است.
در ادامه، مشخصات خودروي سواری متعلق به فقدانی که بنا بر اظهارات همسر و دیگر اعضای خانوادهاش از آن برای رفتن به محل کارش استفاده میکرد، در سیستم جامع پلیس ثبت و پس از گذشت مدت کوتاهی مشخص شد که خودرو به صورت پارک شده در پارکینگ عمومی شهرستان کیانشهر شناسایی شدهاست.
همزمان با کشف خودروي متعلق به فقدانی در شهرستان کیانشهر،کارآگاهان با بررسی سوابق پروندههای افراد گمشده در سیستم جامع پلیس اطلاع پیدا کردند که جسد سوختهای در بیابانهای نطنز در شهرستان بادرود، توسط تعدادی از اهالی محل پیدا شده و در حال حاضر پرونده آن تحت عنوان کشف جسد ناشناس در پلیس آگاهی شهرستان مربوطه در حال رسیدگی است.
با اعزام کارآگاهان به شهرستان بادرود و بررسی جسد کشف شده، هویت فقدانی شناسایی و با توجه به شواهد و دلایل بهدست آمده در خصوص ارتکاب جنایت پرونده با موضوع «قتل عمد» تشکیل و برای ادامه رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت .
با انجام سلسله اقدامات پلیسی و جمعبندی اطلاعات بهدست آمده در خصوص مشارکت احتمالی خلیل در ارتکاب جنایت، وی دستگیر و به اداره دهم منتقل شد.
در شرایطی که خلیل در تحقیقات اولیه منکر هرگونه اطلاع از جنایت و همچنین ارتباط با همسر مقتول شده بود، کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل با بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته محل کشف خودروي مقتول موفق به شناسایی او شدند؛ در ادامه با ارائه مستندات جدید، خلیل که چارهای جز اعتراف و بیان حقیقت نداشت به داشتن ارتباط با همسر مقتول و مشارکت در جنایت اعتراف کرد .
خلیل در اعترافاتش گفت: « لیلا از من خواسته بود که برای چندین ماه همسرش را در محل ناشناس حبس كنم تا بتواند پس از گرفتن امضا و اثر انگشت از همسرش نسبت به انتقال اموال او اقدام كند.
روز جنايت به خانه مقتول در خیابان جمالزاده شمالی رفتم. با هماهنگی قبلی، لیلا در خانه را باز کرده بود. وارد خانه شدم.لیلا قبل از آمدنم همسرش را با داروی خواب آور بیهوش کرده بود؛ زمانیکه بالای سر مقتول رسیدم به نظر فوت کرده بود. او را بسته بندی کرده و داخل ماشین گذاشتم و به بیابانهای نطنز برده و پس از انتقال جسد به داخل یک گودال، آن را آتش زدم. قصد فروش ماشین مقتول را داشتم. ماشین را به ایرانشهر برده و پس از آن به تهران آمدم.
اظهارات همسر قرباني
با اعتراف صریح خلیل به مشارکت در جنایت، همسر مقتول ( لیلا ) نیز دستگیر و به اداره دهم منتقل شد. لیلا در اعترافاتش بيان کرد :«به هیچ عنوان ارتکاب جنایت توسط من انجام نشده و زمانیکه خلیل وارد خانه شد، مرا به داخل اتاقي فرستاد. پس از آن به همراه یکی از دوستانش همسرم را از خانه خارج کردند . با توجه به اظهارات جدید لیلا، تحقیقات از خلیل در خصوص حضور افرادی دیگر در محل جنایت در دستور کار قرار گرفت و او به ناچار به همراهی یکی از دوستانش به نام «سهیل» در انتقال مقتول به خارج از خانه و محل کشف جسد اعتراف کرد . با شناسایی سهیل به عنوان سومین متهم پرونده، او نیز در روز ١٠ بهمن در کرج دستگیر و به اداره دهم منتقل شد.
«سهیل» در اعترافاتش ضمن اعتراف صریح به همراهی در انتقال مقتول، در اظهارات متفاوتي به کارآگاهان گفت : «قرار شد تا در ازای مبلغ مناسبي، همراه خلیل شویم، خلیل ابتدا وارد آپارتمان شد و پس از مدت کوتاهی من نیز به دنبال وی وارد خانه شدم؛ زمانیکه وارد آپارتمان شدم، مقتول نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود اما هنوز زنده بود. پس از بستن دست و پای مقتول، دو نفری او را به داخل ماشین شخصی اش منتقل کرده و پس از آن به راه افتادیم.سهیل در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت:در طول مسیر هر نیم ساعت خلیل سرنگی را به مقتول تزریق می کرد. خلیل مدعی بود که داروی بیهوشی است.
سهیل در اعترافاتش با معرفی یکی از دوستانش به نام فرشاد گفت: : از آنجايی که ماشین ندارم همراه یکی از دوستانم به نام فرشاد که ماشین ۲۰۶ داشت به تهران آمدم. پس از آن زمان انتقال مقتول به خارج از تهران را داشتیم . فرشاد از ما جدا شد و من به همراه خلیل به راه افتادیم. با توجه به حضور فرشاد در محل سکونت مقتول او نیز دستگیر و براي تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت : تحقیقات در این پرونده در مراحل مقدماتی قرار داشته و متهمان با قرار بازداشت موقت و براي بررسی صحت اظهاراتشان در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران قرار داده شدند.
- 11
- 4