نویسنده جوان که به اتهام قتل شوهر زن مورد علاقهاش بازداشت شده است، با گذشت یکسال ازجنایت مدعی شد که قتل ازسوی مرد موتورسوار ناشناسی صورت گرفته و او تنها یک تیر به مقتول شلیک کرده است
بهگزارش ایران، دراین جنایت که شامگاه ۳۷۳ روز قبل در بزرگراه آزادگان رخ داد، مرد جوانی با شلیک گلوله کشته شد. تا اینکه دربررسیهای تخصصی مشخص شد همسر مرد جوان با همدستی مرد مورد علاقهاش، عاملان این جنایت هستند. بدین ترتیب هر دوی آنها به دستور بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران بازداشت شدند. مرد جوان که کیوان نام داشت دربازجویی به قتل مرتضی –مقتول- اعتراف کرد و گفت: «قصد کشتن او را نداشتم. فقط میخواستم مقتول را بترسانم.
چراکه المیرا به من گفته بود شوهرش مرتضی او را بشدت اذیت میکند. بههمین خاطرنقشهای طراحی کردیم و المیرا به بهانه اینکه ماشینش خراب شده، شوهرش را به محل مورد نظر کشاند و من هم با شلیک چند گلوله او راکشتم.» اما با گذشت یک سال از جنایت، کیوان، صبح دیروز در آخرین جلسه دفاع خود، اظهارات جدیدی مطرح کرد و گفت: ۱۵ سال قبل به المیرا علاقهمند شدم اما نتوانستم با او ازدواج کنم. بههمین خاطر بعد از مدتی المیرا را فراموش کردم.
در این مدت نویسنده شدم و کتابهای زیادی نوشتم و به خاطر کارهای هنریام به کشورهای زیادی رفتم و لوحها و تقدیرنامههای زیادی گرفتم. بعد هم با خانم دکتری ازدواج کردم و زندگی خوبی داشتم تا اینکه المیرا برایم در اینستاگرام پیام داد. از مشکلاتش گفت و اینکه نفرین من باعث مشکلاتش شده است.
خلاصه رابطه ما شروع شد و یکبار گفت میخواهد قاچاقی بههمراه بچهاش از مرز خارج شود و به انگلیس نزد برادرش برود. به او گفتم برای یک زن جوان این کار خوب نیست و صبر کن تا گذرنامه بگیری. اما المیرا مدام از شوهرش گلایه میکرد. بعد هم گفت که همسرش باید بمیره تا هم از دست آزار و اذیتهایش نجات یابد هم اینکه ارثیه او به پسرش برسد. اما من نمیخواستم کسی در این میان کشته شود و فقط گفتم برای گرفتن زهر چشم آماده همکاریام. شب حادثه من سواربرموتورسیکلتی همراه دوستم پشت سر خودروی المیرا، حرکت میکردیم.
مرد نقابداری هم تعقیبمان میکرد. در محلی که قرار بود نقشه را اجرا کنیم از موتور پیاده شدم.همانجا منتظر بودم که ناگهان مرتضی مرا دید. بهنظرم مرا شناخت، چون قبلاً المیرا عکس مرا در اینستاگرام لایک کرده بود و او هم نیم ساعت بعد عکسم را لایک کرد. به طرف من آمد و با دست دو ضربه به من زد. ناگهان اسلحهای که زیر بغلم بود افتاد و من آن را برداشتم و ناخواسته یک تیر به مرتضی شلیک کردم.
بعد هم اسلحه از دستم افتاد و فرار کردم و خودم را به بالای تپهای که در آن نزدیکی بود رساندم. آنجا بود که دیدم مردی که کلاه کاسکت داشت اسلحه را از زمین برداشت و به سمت مرتضی شلیک کرد. اما زمانی که دستگیر شدم به خاطر قولی که به المیرا و خانوادهاش داده بودم قتل را به گردن گرفتم. من حتی صدای ضبط شده المیرا را دارم که با خانوادهام صحبت کرده و گفته به خاطر خانواده شوهرم مجبورم که یکسری حقایق را پنهان کنم.
الان هم اگر بعد از یکسال حرف میزنم برای این است که میبینم المیرا تمام اتهامات را به گردن من انداخته است.این درحالی بود که المیرا مدعی شد کیوان، شوهرش را کشته و در زمان حادثه اصلاً نمیدانسته که او قرار است شوهرش را بکشد.باتوجه به اظهارات جدید متهم جوان، دستور تحقیقات در این خصوص صادرشد تا ابهامهای موجود درپرونده برطرف شود.
- 17
- 3