یک سال قبل زنی جوان به مأموران پلیس شکایت کرد و گفت از سوی راننده تاکسی اینترنتی مورد آزارواذیت قرار گرفته است. این زن به مأموران گفت: من بیمار و مدتی در بیمارستان بستری بودم. بعد از اینکه ترخیص شدم یک تاکسی اینترنتی گرفتم تا به فرودگاه بروم و از آنجا به خانهام برگردم. وقتی سوار ماشین شدم مرد راننده تغییر مسیر داد و به سمت جنگلهای اطراف تهران رفت و در راه وقتی توقف کرد که سیگار بخرد، من از ماشین پیاده شدم و فرار کردم اما من را گرفت و به ماشین برگرداند و بعد هم مورد آزارواذیت قرار داد. با توجه به شکایت زن جوان مأموران بلافاصله تحقیقات خود را آغاز کردند و با همکاری مدیران شرکت اینترنتی موفق شدند مرد راننده را شناسایی و بازداشت کنند. مرد جوان ساعاتی بعد از شکایت به وسیله مأموران بازداشت شد.
او بلافاصله به تعرض اعتراف کرد و گفت: زمانی که این اتفاق افتاد اصلا در حال خودم نبودم و نمیدانستم چه میکنم. از اینکه چنین اتفاقی افتاده است، پشیمان هستم و درخواست بخشش دارم.
او گفت: مدتی قبل برای کار به شرکت اینترنتی مراجعه کردم. آنها به من گفتند باید گواهی عدم سوءپیشینه ببرم اما من سابقهدار بودم. مدت کوتاهی کار کردم اما چون گواهی عدم سوءپیشینه نداشتم شرکت سرویسش را برای من قطع کرد، داشتم به خانه برمیگشتم که در راه چند جوان را کنار خیابان دیدم که تابلوی همان شرکت را داشتند و راننده استخدام میکردند. به یکی از آنها مشکلم را گفتم او هم گفت اگر کسی باشد که حاضر باشد گواهینامه و مدارکش را بدهد، میتوانم به نام او مجوز بگیرم و به جای او خودم کار کنم. من هم آشنایی داشتم که این کار را برایم میکرد. مدارک او را بردم و با مشخصات او مجوز کار گرفتم و بلافاصله برنامه آن شرکت روی گوشی تلفنم فعال شد. از آن به بعد کار میکردم و درآمد خوبی هم داشتم. متهم درباره روز حادثه گفت: آن روز مثل دیگر روزها از صبح کار کردم و عصر بود که تصمیم گرفتم به خانه بروم، همان موقع برایم پیغام مسافر آمد با خودم گفتم این سرویس را هم میروم و بعد به خانه برمیگردم. زن جوان را که سوار کردم بعد از چند دقیقه به من گفت از پشت ماشین صدا میآید. برایش توضیح دادم که کمکهای ماشین خراب است و باید به تعمیرگاه ببرم، ولی صدا زیاد بود.
وارد اتوبان امامعلی شده بودم که ماشین را متوقف کردم و از او خواستم روی صندلی جلو بنشیند تا اذیت نشود. قبول نکرد اما من اصرار کردم و گفتم اذیت میشود زن جوان بالاخره روی صندلی جلو نشست. من دیگر متوجه نشدم چه میکنم و از حال خودم خارج شدم. بهسمت جنگلهای شیان رفتم. به او گفتم میخواهم با او رابطه داشته باشم زن جوان قبول نکرد و خواست پیاده شود که من چاقو کشیدم و او را تهدید کردم. از ترس نشست. در راه پیاده شدم که سیگار بخرم، به محض اینکه برگشتم، دیدم زن جوان از ماشین پیاده شده و فرار کرده است. بلافاصله سوار ماشین شدم و به دنبالش رفتم و دوباره او را گرفتم و با تهدید سوار ماشین کردم بعد در جنگلهای شیان و در یک مکان خلوت او را مورد آزار قرار دادم.
متهم گفت: من نمیدانستم این کار مجازات اعدام دارد. اگر میدانستم، چنین کاری نمیکردم. اصلا آن روز در حال خودم نبودم و از کردهام خیلی پشیمان هستم. حتی نمیدانستم زن جوان متأهل است. دو روز از ماجرا گذشته بود که کیفش را در ماشین پیدا کردم و از روی شناسنامهاش فهمیدم او متأهل است و همانجا بود که خیلی پشیمان شدم.
متهم درباره اینکه خانوادهاش در جریان عمل او هستند، گفت: به کسی چیزی نگفته بودم تا اینکه مأموران به خانه ریختند که من را بازداشت کنند همان زمان بود که همه اعضای خانواده فهمیدند چه اتفاقی افتاده است. با پایان گفتههای متهم و شکایت زن جوان، پرونده برای بررسی دقیق به پزشکی قانونی ارسال شد. متخصصان با توجه به معاینهای که در زمان شکایت از شاکی انجام داده بودند، اعلام کردند تعرض به زن جوان صورت گرفته و آثار آن روی بدنش باقی است.
با پایان تحقیقات، کیفرخواست علیه مرد جوان صادر و پرونده با اتهام آدمربایی، تجاوز و تهدید با چاقو علیه مرد راننده به شعبه ٢ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و وی بهزودی محاکمه میشود.
- 16
- 6