دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۸:۰۸ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۷۹۵۳
جرم و جنایت

نمایش اعدام با طناب دار در خانه وحشت خیابان انقلاب

پلیس,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

از زورگیری با طناب دار گرفته تا سرقت شبانه از خانه‌های ویلایی؛ همه اینها شگردهای سارقانی بود که هرکدام سابقه‌های زیادی را در پرونده قضائی خود ثبت کرده‌اند. ۲۵۴ سارقی که در طرح رعد ١٢ پلیس پیشگیری تهران بزرگ دستگیر و روانه زندان شدند. عده‌ای خود را بی‌گناه دانسته و عده‌ای دیگر به جرم‌های خود اعتراف می‌کنند. همه این سارقان به همراه ١٠٣٧ معتاد مهاجر در مامویت پلیس روانه زندان و در این میان دو متهم نیز ماجرای سرقت‌هایشان را برای خبرنگار «شهروند» روایت کردند:

 

خانه وحشت

خانه‌اش به خانه وحشت تبدیل شده بود. با دانشجویان و جویندگان کار که از شهرستان به تهران آمده بودند، آشنا می‌شد و آنها را به خانه وحشت می‌برد. خانه‌ای که در آن طناب داری بافته و آویخته بود. طعمه‌هایش را یکی‌یکی به خانه‌اش می‌برد. کافی بود که فقط طناب دار را نشان دهد. بعد از آن بود که قربانیانش از ترس جانشان هرچه پول و طلا داشتند، به او و همدستش می‌دادند. مهدی و بهنام با انداختن طناب دار، دور گردن طعمه‌هایشان نقشه زورگیری‌های سریالی خود را در خانه‌شان اجرا می‌کردند. آنها با پرسه‌زدن در خیابان‌های مرکز شهر، کسانی که برای کار یا درس از شهرستان به تهران آمده بودند را شناسایی کرده و پس از طرح دوستی، آنها را به خانه‌شان می‌کشاندند. این دو سارق زورگیر که به تازگی از زندان آزاد شده بودند، صبح دیروز بار دیگر در طرح رعد پلیس پیشگیری پایتخت دستگیر شدند. مهدی که متهم اصلی این پرونده است، در گفت‌وگو با خبرنگار «شهروند» جزییات سرقت‌هایش را تشریح کرد:

 

طناب دار را خودت بافتی؟

از بیرون تهیه کردم. فقط خودم آن را گره زدم و به شکل طناب دار درست کردم.

 

چی شد که این نقشه را کشیدی؟

خانه من در انقلاب است. چون بچه آن محل هستم و آن‌جا هم مرکز شهر است، برای همین معمولا در طول روز افراد زیادی را می‌بینم که از شهرستان به تهران می‌آیند و به دنبال جایی برای خواب می‌گردند. از آنجایی‌ که چندنفر را دیدم چنین وضعیتی داشتند، برای همین تصمیم گرفتم این نقشه را اجرا کنم.

 

طعمه‌هایت را چطور به خانه‌ات می‌کشاندی؟

آنها را در خیابان شناسایی می‌کردم. وقتی متوجه می‌شدم تازه به تهران آمده و هنوز جایی برای سکونت پیدا نکرده‌اند، با آنها طرح دوستی می‌ریختم. بعد از آن می‌گفتم خانه مجردی دارم و می‌توانی با من هم‌خانه شوی. آنها هم که به دنبال جایی برای زندگی می‌گشتند، بلافاصله می‌پذیرفتند و به خانه من می‌آمدند. گاهی اوقات هم می‌گفتم مهندس یا مدیرعامل هستم و کار و شغل خوب برایشان سراغ دارم. به همین بهانه از آنها می‌خواستم به دفتر کارم که همان خانه مجردی‌‌ام بود، بیایند.

 

بعد چکار می‌کردی؟

وقتی وارد خانه می‌شدند، با چاقو آنها را تهدید می‌کردیم که تمام پول‌ها و طلاهایشان را به ما بدهند. اگر قبول نمی‌کردند، آنها را به اتاق می‌بردیم و طناب داری را که آویخته بودیم، به آنها نشان می‌دادیم. حتی یک صندلی هم زیر طناب می‌گذاشتیم. آنها هم وقتی طناب دار را می‌دیدند، از ترسشان هرچه پول و طلا داشتند، می‌دادند.

 

همدست هم داشتی؟

بله، یکی از دوستان صمیمی‌ام همدستم بود. ما با هم تمام سرقت‌ها را انجام می‌دادیم.

 

معمولا در هر فرصتی، چقدر پول گیرتان می‌آمد؟

هربار پول نقد و طلاهایشان را سرقت می‌کردیم. بیشتر اوقات هم کارت عابربانکشان را می‌گرفتیم و هرچه پول داشتند، به حساب خودمان واریز می‌کردیم.

 

از چند نفر سرقت کردید؟

یادم نمی‌آید. فکر می‌کنم ١٠ یا ١١نفر.

 

چطور شد که دستگیر شدید؟

همسایه‌ها به خاطر رفت‌وآمدهای مشکوک شکایت کرده بودند. ما هم وقتی دستگیر شدیم، لو رفتیم و به همه سرقت‌هایمان اعتراف کردیم.

 

 سابقه داری؟

چندباری به جرم سرقت دستگیر شده‌ام.

 

پیرزن و پیرمردهای قربانی

هدفشان فقط پیرمردها و پیرزن‌ها بودند. وارد خانه‌هایشان می‌شدند و با بستن دست و پای زنان و مردان سالخورده، از آنها زورگیری می‌کردند. شناسایی خانه‌هایشان سخت بود. ولی برای هر کدام از نقشه‌هایشان ساعت‌ها و روزهای زیادی را صرف می‌کردند تا بتوانند خانه‌هایی که پیرزن و پیرمردهای تنها ساکنش هستند را پیدا کنند. یکی از این دو سارق نیز ماجرای سرقت‌هایشان را چنین توضیح داد:

 

چند‌سال داری؟

٣٧ سال.

 

چند وقت است که سرقت می‌کنی؟

از دو‌سال پیش شروع کردم. به دلیل این‌که در کارم ورشکسته شدم تصمیم به سرقت گرفتم.

 

شغلت چه بود؟

خیاط بودم. بعد از آن هم مدتی نصاب ماهواره شدم اما درآمد زیادی نداشت.

 

چطور وارد خانه این زنان و مردان می‌شدی؟

به‌عنوان نصاب ماهواره می‌رفتم. وقتی می‌دیدم صاحبخانه پیرمرد یا پیرزن است، آن‌جا را بیشتر بررسی می‌کردم. گاهی‌اوقات چندین روز صرف شناسایی یک خانه می‌کردم. رفت‌وآمدشان را چک می‌کردم و وقتی مطمئن می‌شدم که فقط زن یا مرد سالخورده در آن‌جا زندگی می‌کند، بار دیگر به‌عنوان نصاب ماهواره وارد خانه‌شان می‌شدم و سرقت می‌کردم.

 

 وقتی وارد خانه می‌شدی چکار می‌کردی؟

با همدستم وارد خانه‌ می‌شدیم. بعد از آن دست‌وپای صاحبخانه را می‌بستیم و با تهدید قمه و چاقو دست به سرقت پول و طلاها می‌زدیم.

 

به کسی هم آسیبی می‌رساندید؟

نه اصلا. فقط تهدید می‌کردیم. هیچوقت آسیب نرساندیم.

 

از چند خانه با این شیوه سرقت‌کردید؟

٥ یا ٦ خانه بود.

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 8
  • 8
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش