در سال ۸۲ زن جوانی با مراجعه به اداره آگاهی از ناپدید شدن خواهر۳۸ سالهاش خبر داد و کارآگاهان برای یافتن این زن گمشده بهنام مهناز به جست و جو پرداختند اما موفق به یافتن او نشدند. تا اینکه پیدا شدن خودروی این زن گمشده پس از ۱۲ سال راز قتل او را فاش کرد. مردی که این خودرو را در شهرستان به دیگری فروخته بود دستگیر شد و در بازجویی گفت: من و مهناز یک سالی بود که باهم ازدواج موقت کرده بودیم.
روز حادثه من و مهناز داشتیم مواد مخدر مصرف میکردیم که باهم مشاجره کردیم صدای مهناز بالارفت. من از او خواستم که داد نزند و صدایش را پایین بیاورد نمیخواستم همسایهها صدایش را بشنوند. اما او گوشش بدهکار نبود تا اینکه دستم را روی دهانش گذاشتم و چند لحظه بعد متوجه شدم مرده است. خیلی ترسیده بودم و نمیدانستم چه کنم برای همین جسد مهناز را داخل خودروی خودش گذاشتم یک دبه بنزین که گوشه حیاط خانهمان بود برداشتم وجسد را به بالای تپهای در کرج بردم و به آتش کشیدم. بعد هم ماشینش را به فرد ناشناسی زیر قیمت فروختم.....
در پایان محاکمه قضات دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند.
معصومه مرادپور
- 10
- 2