این واقعه جنایی بهمن سال ۹۰ در جنوب شهر تهران اتفاق افتاد و زمانی که مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند متوجه شدند درگیری بین نادر(مقتول) و برادر همسرش سیامک رخ داده و این جوان بعد از اینکه نادر را با چاقو زده فرار کردهاست.
تلاش کارآگاهان برای دستگیری سیامک آغاز شده بود تا اینکه موفق شدند او را در مراسم تدفین مقتول شناسایی و بازداشت کنند.
متهم در بازجویی گفت:از وقتی نادر با خواهرم ازدواج کردهبود مدام او را اذیت میکرد و حتی در برابر پدرم هم دعوا به راه میانداخت. من و او به خاطر اینگونه رفتارهایش با هم درگیری داشتیم تا اینکه یک روز قبل از حادثه او به در خانه ما آمد و برای اینکه از پدرم پول میخواست درگیری به راه انداخت و فردای آن روز هم وقتی پدر نادر را دیدم به او گفتم کمی پسرت را نصیحت کن او خواهرم و دیگر اعضای خانواده ما را خیلی اذیت میکند و مدام با همه درگیر است اگر خواهرم را دوست ندارد و میخواهد به کارهایش ادامه دهد او را طلاق دهد و گرنه باید رفتارش را درست کند.
مرد بیچاره خودش هم قبول کرد و گفت من هم از دستش ناراحتم او ما را هم اذیت میکند و به خاطر اعتیادش خیلی پرخاشگر است. همینطور که داشتیم با هم صحبت میکردیم من احساس کردم یک نفر از پشت با چوب به سرم زد برگشتم و دیدم شوهرخواهرم پشت سرم است. من و نادر درگیر شدیم و من او را زدم. قصدم اصلاً کشتن نادر نبود و نمیخواستم به او آسیبی برسانم من فقط خواستم از خودم دفاع کنم بعد هم از ترس فرار کردم و سه روز بعد خبر دادند که در بیمارستان مرده است.
در مراسم تدفین او حاضر شدم و خواستم به پدرش تسلیت بگویم که مأموران دستگیرم کردند.
این جوان به اتهام قتل در شعبه ۴ دادگاه محاکمه شد و قضات او را به قصاص محکوم کردند اما با گذشت نزدیک به ۷ سال این محکوم به مرگ موفق به جلب رضایت اولیایدم شد و سرانجام روز گذشته برای محاکمه به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
در پایان این محاکمه دادرسان دادگاه وارد شور شدند تا درباره او تصمیم بگیرند.
- 15
- 1