به گزارش میزان، سرهنگ علی ولیپورگودرزی اظهار داشت :ساعت ۲۲:۴۰ بیشت و ششم شهریورماه از طریق مرکز فوریتهای پلیسی وقوع یک جنایت در یک خانه مسکونی در محدوده چهارراه ابوسعید به کلانتری ۱۷۹ خلیج اعلام شد،با حضور مأمورین در محل و تأیید خبر اولیه مبنی بر کشته شدن خانمی جوان سی وپنج ساله به هویت مریم در محل سکونتش، بلافاصله موضوع به اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
وی ادامه داد:در همان بررسی مقدماتی بعمل آمده توسط تیم بررسی صحنه اداره دهم و عوامل تشخیص هویت پلیس آگاهی تهران بزرگ مشخص شد مقتوله بر اثر خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده و با وجود بهم ریختگی محل جنایت، قاتل یا قاتلین با داشتن آشنایی قبلی وارد محل جنایت شدند.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که مقتوله به همراه خواهر بزرگترش به نام سحر چهل ساله از حدود ۱۰ سال پیش و پس از فوت پدر و مادرشان، در خانه پدری خود زندگی میکرده و برادر آنها نیز به فاصله چند خیابان بهمراه خانواده اش در نزدیکی آنها زندگی میکند.
برادر مقتول که طی تماس تلفنی با ۱۱۰ موضوع کشف جسد خواهرش را به پلیس اطلاع داده بود در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: داخل خانه نشسته بودم که حدود ساعت ۲۲ خواهرم سحر با من تماس گرفت و عنوان کرد که خواهر کوچکترم به نام مریم درب خانه را برایش باز نمیکند!؛ به خانهی پدری مراجعه کرده و آنجا خواهرم سحر را دیدم که منتظر من ایستاده است؛ سحر عنوان کرد که حدودا یک ساعت پیش مریم به بهانه داشتن میهمان از او خواسته تا از خانه خارج شود، اما زمانیکه به خانه مراجعه کرده، مریم درب خانه را برایش باز نکرده و پاسخگوی تماسهای تلفنی او نیز نیست!. با کلید در حیاط را باز کرده و زمانیکه وارد خانه شدیم با جسد خواهرمان در داخل پذیرایی مواجه شدیم که بلافاصله با پلیس تماس گرفته و موضوع را اطلاع دادم.
خواهر مقتول نیز در اظهاراتی مشابه عنوان داشت:حدود ساعت ۸ شب بود که خواهرم مریم عنوان کرد که میهمان دارد و به این بهانه از من خواست تا خانه را ترک کنم؛ پس از گذشت بیش از یک ساعت، به خانه مراجعه کرده، اما مریم در خانه را باز نکرد و جوابگوی تماسهای من نیز نشد تا اینکه تصمیم گرفتم تا با برادرمان تماس گرفته و موضوع را به وی اطلاع دهم.
در ادامه رسیدگی به این جنایت و در بررسی تصاویر دوربینهای مداربستهی محدوده جنایت، کارآگاهان در تصاویر بدست آمده از چندین دوربین مداربسته موفق به شناسایی تصویر خواهر مقتوله شدند که داخل کوچه با حالتی مضطرب در حال چرخیدن و پرسه زنی است؛ بررسی دقیقتر تصاویر دوربینهای مداربسته نشان داد که حضور خواهر مقتول در کوچهی محل سکونتشان حدود یک ساعت به طول انجامیده و پس از آن، در حالیکه مردی میانسال به وی مراجعه میکند از داخل کوچه خارج شده و پس از گذشت نزدیک به ۱۵ دقیقه مجددا به داخل کوچه آمده است.
با توجه به دلایل و مستندات بدست آمده از شب جنایت،کارآگاهان ضمن هماهنگی با بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه ۲۷ تهران اقدام به دستگیری سحر (خواهر مقتول) کرده،اما در اظهارات اولیه منکر هرگونه ارتباط خود با جنایت و قتل خواهرش شده، ولی پس از مشاهده تصاویر دوربینهای مداربسته که وی را در حال صحبت کردن با مردی میانسال نشان میداد و ارائه دیگر دلایل و مستندات پلیسی به ناچار لب به اعتراف گشوده و به پرداخت مبلغ ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به مرد داخل تصاویر برای به قتل رساندن خواهرش اعتراف کرد.
سحر در اعترافاتش به کارآگاهان گفت:از حدود ۱۰ سال پیش و پس از فوت پدر و مادرمان، من و خواهرم در خانه پدری مان به تنهایی زندگی میکردیم؛ از آنجائیکه من از خواهرم بزرگتر بودم، به مرور تمامی وظایف و امورات زندگی به گردن من افتاد. از مدتی پیش خواهرم به خاطر افسردگی شدید به سمت مصرف موادمخدر گرایش پیدا کرد و مرا مجبور میکرد تا برایش مواد تهیه و خریداری کنم. این موضوع باعث آغاز اختلافات ما شد؛ چندین بار از خواهرم خواهش کردم تا مصرف مواد را ترک کند،اما او به مرور پرخاشگر شده بود و هر بار به بهانهای با من درگیر میشد.
نهایتا تصمیم به قتل خواهرم گرفته و موضوع را با شخصی به نام شاپور که از فروشندگان موادمخدر است و مواد مصرفی خواهرم را از او خریداری میکردم در میان گذاشتم و او نیز قبول کند تا در ازای گرفتن مبلغی این کار را برایم انجام دهد؛ شاپور ابتدا درخواست مبلغ ۵ میلیون تومان کرد، اما نهایتا با گرفتن ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حاضر به این کار شد.
سحر در خصوص نحوه تهیه پول برای شاپور نیز به کارآگاهان گفت:چندی پیش خواهرم (مقتوله) در یک گردهمایی خانوادگی برنده قرعه کشی شده بود و میدانستم که این پول نیز به زودی صرف مواد میشود. برای همین با پولی که خواهرم از گردهمایی برنده شده بود، پول [ قاتل اجارهای]را پرداخت کردم.
سحر در توضیح شب جنایت نیز به کارآگاهان گفت:شب جنایت پس از هماهنگی با شاپور و در حالیکه خواهرم در آشپزخانه مشغول مصرف مواد بود، درب خانه را باز کردم و شاپور وارد خانه شد؛ به درخواست شاپور من از خانه خارج شدم و حدود یک ساعت داخل کوچه حضور داشتم تا اینکه شاپور از منزل خارج شد و عنوان کرد که کار تمام شد؛ پس از آن دو نفری از کوچه خارج شدیم تا پول [ جنایت]را به شاپور پرداخت کنم؛ پس از دادن پول، برای صحنه سازی با برادرم تماس گرفته .
با اعتراف صریح خواهر مقتوله و شناسایی شاپور چهل ساله به عنوان عامل جنایت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با مراجعه به محل تردد شاپور در محدوده خیابان خلیج وی را دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.
شاپور در اظهارات اولیه منکر هر گونه آشنایی با مقتوله و خواهرش و همچنین ارتکاب جنایت ش، اما در ادامه و پس از مواجه حضوری با خواهر مقتوله و مشاهده تصاویر دوربینهای مداربسته که وی را در محدوده محل جنایت و در حال صحبت کردن با خواهر مقتول نشان میداد به ناچار لب به اعتراف گشوده و به ارتکاب جنایت در ازای دریافت پول اعتراف کرد.
متهم در خصوص نحوه ارتکاب جنایت در اعترافاتش به کارآگاهان گفت:: زمانیکه وارد خانه شدم مقتوله در حال مصرف مواد بود؛ با طنابی که از قبل جهت انجام جنایت تهیه کرده بودم، از پشت سر طناب را به دور گردن مقتول انداخته و او را به قتل رساندم و پس از آن بلافاصله از خانه خارج شدم .
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف صریح متهمین، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم صادر و متهمین جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارند.
- 19
- 2