آغاز ماجرا- ماجرای این پرونده جنایی از دقایق اولیه بامداد هشتم مهر سال ۹۳ از آن جا آغاز شد که کارکنان بیمارستان شریعتی مشهد در تماس با پلیس از مرگ جوان ۲۹ ساله ای سخن گفتند که با ضربه چاقو مجروح شده بود! در پی دریافت این خبر، قاضی علی موحدی راد (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) برای بررسی موضوع عازم مرکز درمانی شد. تحقیقات مقدماتی نشان می داد: جوان مجروح که شهرام نام دارد در حالی که آخرین نفس هایش را می کشید توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان انتقال یافته است اما از فردی که همراه مجروح و با آمبولانس به مرکز درمانی آمده بود، خبری نیست! بررسی ها بیانگر آن بود که مرد همراه مجروح بعد از شنیدن خبر مرگ دوستش از بیمارستان به محل نامعلومی گریخته است.
اولین سر نخ
بدین ترتیب اولین سرنخ از این پرونده جنایی به دست آمد و فرد فراری مورد ظن قرار گرفت. گزارش خراسان حاکی است، ادامه تحقیقات با اظهارات نیروهای اورژانس، مقام قضایی را به خیابان لادن ۲۳ کشید جایی که ماموران امدادی، پیکر خون آلود و زخمی را به بیمارستان برده بودند. همزمان با بررسی های میدانی مشخص شد «رضا-ق» فرد فراری از بیمارستان است که ساعتی قبل به همراه جوان مجروح به مرکز درمانی رفته و آن ها قرار بود یکدیگر را در خانه مجردی در همان نزدیکی ملاقات کنند.
وقتی این منزل ویلایی شناسایی شد، نیروهای انتظامی با دستور قاضی وقت ویژه قتل عمد به بازرسی پرداختند. دو مرد میان سال که در این لانه مجردی حضور داشتند در حالی مورد بازجویی های پلیسی قرار گرفتند که تعدادی بطری خالی مشروبات الکلی به همراه مقداری مشروب کشف شد.
این دو نفر به مقام قضایی گفتند: ما ساکن تهران هستیم و به عنوان مهمان به مشهد آمده ایم. ساعتی قبل قرار بود شهرام (مقتول) و رضا (متهم به قتل) نیز نزد ما بیایند اما ناگهان در نیمه های شب رضا درحالی که خود را نگران نشان می داد و به سر و صورتش می کوبید، هراسان وارد خانه شد و گفت: شهرام در خیابان تصادف کرد. ما هم بلافاصله به بیرون از منزل دویدیم. تعداد زیادی از شهروندان اطراف پیکر زخمی و غرق در خون شهرام حلقه زده بودند که اورژانس از راه رسید و رضا هم سوار بر آمبولانس به بیمارستان رفت تا شهرام را مداوا کنند. از آن لحظه تاکنون نیز خبری از آن ها نداریم!
گره کور
گزارش خراسان حاکی است، در ادامه تحقیقات که تا پاسی از شب ادامه یافت، مشخص شد که رضا بعد از فرار از بیمارستان به منزل پدرزنش رفته و از آن جا به مکان نامعلومی گریخته است. با صدور دستورات قضایی برخی افراد که در فرار متهم نقش داشتند، دستگیر شدند و بدین ترتیب بررسی ها برای شناسایی مخفیگاه متهم به قتل ادامه یافت تا این که بعد از گذشت مدت زیادی از این ماجرا و با انتصاب قاضی موحدی راد به سمت دادستان زاهدان، قاضی «کاظم میرزایی» رسیدگی به پرونده های جنایی را به عهده گرفت و مشغول مطالعه پرونده های قطوری شد که سرنخ های آن ها در گره های کوری فرو رفته بود.
تحقیقات غیر محسوس
در میان این پرونده ها، جنایت خیابانی در نیمه شب، ذهن قاضی ویژه قتل عمد را به خود مشغول کرد چرا که متهم اصلی پرونده شناسایی شده بود اما همچنان متهم به صورت مخفیانه و زیرزمینی در مکان نامعلومی زندگی می کرد.قاضی با تجربه شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی وانقلاب بعد از مطالعه این پرونده به سراغ متهمان دیگر پرونده های جنایی رفت، پرونده هایی که متهمان آن ها از همشهریان متهم فراری بودند و بدین ترتیب متوجه شد که «رضا- ق» ابتدا به تهران گریخته بود اما به صورت مخفیانه به مشهد بازگشته است و به همین دلیل قاضی میرزایی با صدور دستورات ویژه قضایی از کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی خواست به طور غیرمحسوس به تحقیق درباره وضعیت اجتماعی و زندگی کنونی ، خانواده متهم فراری بپردازند چرا که احتمال می داد خانواده متهم او را تامین مالی می کنند و او با خانواده اش ارتباط دارد!
دستگیری متهم فراری
این تجربه مقام قضایی خیلی زود کارساز شد و کارآگاهان در مدت کوتاهی با بررسی های غیرمحسوس گزارش دادند که همسر متهم فراری فرزند دیگری نیز به دنیا آورده است! قاضی میرزایی با مطالعه گزارش تحقیقات غیرمحسوس کارآگاهان، بلافاصله دستور ردیابی متهم فراری از طریق شگردهای پلیسی و امکانات و تجهیزات فنی را صادر کرد و این گونه کارآگاهان پس از مدتی زیرنظر گرفتن اعضای خانواده متهم و بررسی حساب های مالی به سرنخ هایی رسیدند که نشان می داد متهم در منطقه کلاهدوز مشهد مخفی شده است بنابراین وی روز گذشته در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و به شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد هدایت شد.
او که هنوز باور نمی کرد چگونه در دام کارآگاهان گرفتار آمده است، به ناچار همه راه های انکار ماجرا را بسته دید و به قتل شهرام اعتراف کرد.
اعتراف در حضور قاضی
این مرد که اکنون ۳۴ ساله است در حضور قاضی ویژه قتل عمد گفت: قرار بود یک سری معاملات انجام دهیم و دو نفر از دوستان مان هم از تهران به مشهد آمده بودند که هنگام صحبت تلفنی شهرام با فرد دیگری از آن سوی خط، رفتارهایی از خود نشان داد که احساس کردم قهر کرده است! به همین دلیل چاقویی را که همراهم بود بیرون کشیدم و خواستم او را بترسانم!
البته قصدم شوخی بود! ولی به طور ناگهانی تیغه چاقو را روی قفسه سینه اش گذاشتم و فشار دادم که تیغه چاقو به سینه او فرو رفت. خیلی ترسیدم صورتش را بوسیدم وگفتم الان می رویم بیمارستان خوب می شوی!
بعد از آن هم به افرادی که در خانه منتظر ما بودند خبر دادم!
وی در پاسخ به سوال قاضی که چاقو را برای چه حمل می کردی؟ گفت: یک هفته قبل از ماجرای قتل، یک مرغ کشته بودم به همین دلیل چاقو نزدم مانده بود!
گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، در پی اعترافات صریح متهم به قتل شهرام، وی با صدور قرار قانونی در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا تحقیقات درباره جزئیات این ماجرا و همچنین بررسی زوایای پنهان دیگر پرونده ادامه یابد.
در همین زمینه قاضی میرزایی با قدردانی از سرهنگ جوانبخت (رئیس اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی) و سرگرد بخشی (افسر پرونده) گفت: بررسی ها درباره پرونده های قدیمی همچنان ادامه دارد.
سیدخلیل سجادپور
- 15
- 5