خواب عجیب مرد شیشهای سناریوی سرقت میلیونی از خانه تازهعروس و داماد را رقم زد. این مرد که در کابوسهایش ٦ شب تمام به خانه این زوج میرفت و طلاهای عروسیشان را سرقت میکرد، تصمیم گرفت خواب عجیبش را تعبیر کند. او با دوست تلگرامیاش که یک زن معتاد به شیشه بود، به خانه این زوج رفت و هدیههای عروسی آنها را سرقت کرد.
سه ماه پیش بود که با شکایت یک تازهداماد، این پرونده پیش روی پلیس پایتخت قرار گرفت. مرد جوان در شکایت خود از سرقت طلاهای خانهاش خبر داد و در اینباره به کارآگاهان گفت: «چند روزی میشود که با همسرم ازدواج کردهایم. شب عروسی کلی سکه و سرویس طلا هدیه گرفتیم و آنها را در خانه نگهداری میکردیم. یک شب که برای میهمانی به خانه یکی از بستگانمان رفته بودیم، وقتی برگشتیم متوجه سرقت شدیم. خانه به هم ریخته و قفل در هم شکسته بود. فورا سراغ طلاها رفتم و متوجه شدم همه آنها که ارزششان ٣٠٠میلیون تومان بود، به سرقت رفته است، حتی دوربین عکاسی من که گرانقیمت بود هم دزدیده شده بود.»
با اعلام این شکایت، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تحقیقات برای شناسایی دزد خانه عروس و داماد آغاز شد. کارآگاهان در نخستین گام از تحقیقات خود به سراغ دوربین مداربسته اطراف آپارتمان این زوج رفتند. یکی از خانههای اطراف دوربین داشت. ماموران با مشاهده تصاویر دوربین، زن و مردی را دیدند که با کلاه و ماسک صورت خود را پوشانده بودند. این زن و مرد به خانه زوج جوان رفتند و بعد از چند دقیقه هم متواری شدند. از آنجا که تصویر صورت این زن و مرد مشخص نبود، کار پلیس را دشوار کرده بود. درحالی که تیم تحقیق بهدنبال این زن و مرد سارق بود، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و اینبار گفت که به یکی از بستگانش به نام افشین مشکوک است و احتمال میدهد این سرقت کار افشین باشد. شاکی به ماموران گفت: «افشین اعتیاد به شیشه دارد و مدتی است که با همسرش دچار اختلاف شده است. او باید مهریه همسرش را پرداخت میکرد، برای همین مشکل مالی داشت، به همین علت به او مظنون شدهام.»
با این سر نخ، تصاویر دوربین بار دیگر بررسی شد و ماموران متوجه شدند که مشخصات ظاهری مرد جوان با افشین مطابقت دارد، بنابراین بلافاصله افشین دستگیر شد. او ابتدا سعی در انکار جرم داشت، اما در ادامه به سرقت اعتراف کرد و ماجرای عجیبی را برای پلیس بازگو کرد. او در اینباره گفت: «چند وقت پیش با همسرم دچار اختلاف شدیدی شدم. هر روز با هم جر و بحث میکردیم و دعوا و کتککاری داشتیم، تا جایی که او رفت و مهریهاش را به اجرا گذاشت. ٥١٤ سکه مهرش بود. من هم مجبور بودم آن را پرداخت کنم و اتفاقا در دادگاه هم محکوم شدم، اما هیچ پولی نداشتم. با این قیمت سکه هم نمیدانستم چطور باید آن را پرداخت کنم. کارمند ساده یک شرکت خصوصی بودم و حقوقم برای خرید سکه کافی نبود. برای همین از فشار زیاد عصبی به سمت اعتیاد رفتم و به شیشه معتاد شدم. دیگر بیپولیام چندبرابر شد و نمیدانستم از کجا باید مهریه همسرم را پرداخت کنم. تا اینکه به عروسی یکی از بستگانم رفتم. آن شب دیدم که این زوج کلی طلا و سکه هدیه گرفتند. از آن شب به بعد هر شب خواب سرقت از خانه این زوج را میدیدم. ٦ شب تمام در خواب میدیدم که به خانه این عروس و داماد رفتهام و طلاهایشان را سرقت کردهام. از آنجایی که مشکل مالی داشتم، تصمیم گرفتم خوابم را تعبیر کنم. چون ٦ شب تمام این خواب را دیدم، با خودم گفتم باید این سرقت را انجام دهم. برای همین با همدستی یکی از دوستان تلگرامیام که زنی شیشهای بود، این سرقت را انجام دادیم. با این زن در تلگرام آشنا شده بودم. او هم مثل من اعتیاد داشت و برای خرج موادش نیاز شدیدی به پول داشت. وقتی پیشنهاد سرقت را دادم، قبول کرد و با هم به خانه این زوج رفتیم. از قبل میدانستم که این زن و شوهر به میهمانی رفتهاند. برای همین به آنجا رفتیم و تمام طلاها و سکهها را سرقت کردیم. یک دوربین عکاسی هم در خانه آنها دیدم و تصمیم گرفتم آن را هم سرقت کنم. وقتی طلاها و سکهها را سرقت کردیم، سهم همدستم را دادم. سکهها را هم به همسرم دادم تا مرا به زندان نیندازد. بقیه را هم خرج کردم. الان هیچ پولی برای پسدادن ندارم.»
با اعتراف این متهم، او روانه بازداشتگاه شد و به دستور قاضی دادسرای ویژه سرقت، تحقیقات برای شناسایی و دستگیری همدست این مرد آغاز شد.
- 23
- 5