سه شنبه ۰۲ مرداد ۱۴۰۳
۰۹:۳۳ - ۱۹ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۴۶۲۶
جرم و جنایت

توطئه چهار زن زندانی برای کشتن یک دختر

سیزده سال قبل هنگام صبح در زندان زنان تهران دادن جیره غذایی به زندانیان آغاز شده بود که با گشودن در یکی از بندها دختری از میان هم‌بندهایش به تقسیم‌کنندگان جیره گفت: یک جسد روی دست‌مان مانده، می‌توانید جنازه این دختر را ببرید!

مقتول یک زندانی جوان به‌نام «فرشته» بود که مانند چند زن جوان دیگر دوران محکومیتش را در آن سلول می‌گذراند.فرشته و چهار زن و دختر دیگر که مریم، هانیه، هدیه و فاطمه نام داشتند، به خاطر ارتکاب جرایم مختلف دوران محکومیت‌شان را می‌گذراندند. این پنج زن با همدستی یکدیگر مرتکب قتل یک زندانی دیگر در همان بند شده بودند و دادگاه هر پنج نفر را به پرداخت دیه محکوم کرده بود.

 

اما ماجرای آنها به همان جنایت ختم نشد و آنها که می‌ترسیدند فرشته راز جنایت آنها را فاش کند این بار توطئه‌ای چیدند و شبانه فرشته (همدستشان) را که به او شک داشتند، کشتند. صبح هنگام تقسیم آذوقه جسدش را تحویل مأموران زندان دادند. اما جنایت آنها لو رفت و هر ۴ زن جنایتکار این بار به اتهام قتل همدستشان در انتظار محاکمه بودند که در طول سال‌ها دو تن از آنها در زندان جان باختند و تنها دو نفر مانده بودند که از قضات دادگاه کیفری خواستار تعیین تکلیف شدند.

 

در جلسه رسیدگی به وضعیت این دو زن، مریم به‌عنوان اولین متهم، این اتهام را رد کرد و گفت: من و فرشته با هم دوست بودیم و شب‌ها در زندان پیش هم می‌خوابیدیم اما هانیه (یکی دیگر از متهمان) اصلاً با من خوب نبود و همیشه کتکم می‌زد که فرشته را او خفه کرد. من هم به دستور هانیه باید شال را دور گردن فرشته (مقتول) می‌انداختم اما چون قرص زیادی خورده بودم نمی‌توانستم و آن شب مأموران هم در سوئیت (بند زندان) را باز نمی‌کردند و صبح که برای دادن جیره غذا آمدند، به یکی‌شان گفتم جنازه فرشته را ببرند.

 

اول باور نکرد بعد که پای سرد و بی‌حرکت فرشته را گرفتم و تا دم در کشیدم، فهمید کشته شده است. آن شب می‌خواستیم جسد فرشته را با چادر از میله‌ای آویزان کنیم که خودکشی جلوه کند اما وقتی چادر را از میله آویزان کردم به خاطر بد بودن حالم جسد فرشته روی زمین ماند.

 

مریم در‌مورد دلیل زندانی شدنش گفت: من به اتهام مشارکت در هفت فقره سرقت خودرو دستگیر شده بودم، پدر و مادرم جدا از هم زندگی می‌کردند و من گاهی به خانه آنها می‌رفتم و گاهی هم با دوستانم بودم که ماجرای سرقت‌ها پیش آمد و دستگیر شدم.

 

مدت حبسم تمام شده بود و ۳۵ ضربه شلاق هم خورده بودم، قرار بود صبح زود آزاد شوم. حتی اسمم در لیست آزادی‌ها بود و تا جلوی در خروجی زندان هم رفتم اما مرا برگرداندند و متهم به مشارکت در قتل فرشته شدم که از آن قتل به بعد در زندان بلاتکلیف هستم.سپس فاطمه - متهم دیگر پرونده - در جایگاه حاضر شد و اتهام مشارکت در قتل را قبول کرد.

 

او که در پرونده دیگری نیز به قتل دختری جوان متهم شده بود، گفت: به‌دلیل کارهایی که می‌کردیم ما را از بقیه جدا کرده بودند و در سوئیت نوجوانان شرور نگهداری می‌شدیم، ولی ما به سلول زنان می‌رفتیم و با هم ارتباط داشتیم.من، هانیه و هدیه هر کدام در اتاق خودمان می‌خوابیدیم و مریم و فرشته هم به‌دلیل کم بودن پتو با هم می‌خوابیدند.

 

روز قبل از قتل، فرشته همه قرص‌های خواب‌آور را که شب‌ها به ما می‌دادند، گرفت و به مریم داد و چون گرسنه بودیم از او خواستیم برای ما از مأموران غذا بگیرد. او هم رفت و سر‌و‌صدا کرد و غذا گرفت. بعد هانیه و فرشته که خفه‌اش کردیم، با هم دعوا کردند. آنها از قبل با هم اختلاف داشتند. هانیه در حمام بشدت فرشته را کتک زد، طوری که سرش به زمین خورد و حالش بد شد.

 

فرشته بیماری صرع داشت و خیلی تشنج می‌کرد. من واسطه شدم و به هانیه گفتم بهتر است تمامش کنی. بعد از اینکه زندانیان دیگر را به سلول‌هایشان بردند و درهای سلول را بستند، ما اجازه هواخوری پیدا کردیم. بیرون بودیم که هانیه دوباره به فرشته حمله کرد و او را زد، باز هم با وساطت ما همه چیز تمام شد. به سلول برگشتیم و خوابیدیم.

 

من یک‌دفعه متوجه شدم چیزی زیر پتوی فرشته و مریم تکان می‌خورد. چون مریم همه قرص‌ خواب‌ را خورده بود، اصلاً متوجه هیچ چیز نبود. هانیه و هدیه را بیدار کردم و با هم به سراغ فرشته رفتیم و دیدیم تشنج کرده است، من سعی کردم حال او را خوب کنم اما هانیه گفت فرشته باید بمیرد چون شنیده‌ام به ما خیانت کرده و ما را لو داده است. هانیه دوباره به جان مریم افتاد و او را زد. آنقدر که همه بدنش خونی شده بود. مریم جیغ و فریاد می‌کرد اما کسی به دادمان نمی‌رسید تا اینکه هانیه، با کتک مریم را وادار کرد یک شال بیاورد.

 

فرشته هم از این وضعیت خسته شده بود و به خاطر دردی که داشت و اینکه می‌دانست نمی‌تواند از دست او راحت شود، هانیه را قسم داد تا زجرش ندهد و فقط او را بکشد. مریم شال را آورد. هانیه شال را دور گردن فرشته پیچید و از مریم خواست آن را بکشد، مریم نتوانست و شال از دستش دررفت، بعد از من خواست بکشم، من هم یک طرف شال را گرفتم و کشیدم.

 

بعد هدیه آمد و آنقدر با هانیه شال را از دو طرف کشیدند که فرشته جانش را از دست داد.فاطمه در مورد سرنوشت هانیه گفت: هانیه و هدیه که آنها هم در مرگ فرشته دست داشتند، بعدها در زندان کشته شدند، البته گفته شد هانیه بر اثر مسمومیت دارویی کشته شده است ولی ما نمی‌دانیم چه شد. هدیه هم خودش را حلق‌آویز کرد و فقط من و مریم ماندیم. او در مورد علت زندانی شدنش گفت: از ۱۰ سالگی معتاد شدم، ۱۳ ساله بودم که ازدواج کردم و بعد هم به‌دلیل مواد به زندان افتادم.

 

قضات صبح دیروز پس از مشورت،هر یک از بازماندگان این پرونده کشدار قتل را به اتهام معاونت در قتل «فرشته» به پنج سال و نیم حبس محکوم کردند.

 

معصومه مرادپور

 

iran-newspaper.com
  • 12
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۸
جدیدترین
قدیمی ترین
باید اعدام میشدند مگر قانونی وجود ندارد توزندانهای ما هم وضع اسفبارهست نباید حبس میذاشتن باید اعدام میکردند
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش