شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۱۴:۰۲ - ۲۳ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۵۹۳۴
جرم و جنایت

پدر یک قاتل: فقط با قصاص پسرم آرام می گیرم!

مرد ۵۶ ساله ای که پسر جوانش در یک ماجرای انتقام جویی هولناک، برادرزن خود را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده است، گفت: فقط با قصاص پسرم آرام می گیرم!

آن چه می خوانید حاصل گفت وگو با پدر بازنشسته ای است که به عنوان اولیای دم خواستار قصاص فرزندش شد! 

 

خودتان را معرفی کنید! من هادی «ع» هستم و ۵۶ سال دارم.

 

به چه شغلی مشغول هستید؟ من بازنشسته شهرداری هستم و با حقوق اندک بازنشستگی (کارمندی) زندگی می گذرانم!

 

چه وقت از ماجرای قتل مطلع شدید؟ زمانی که پسرم دست به جنایت زد من در سفر زیارتی عراق بودم. با تلفن ها به سختی تماس برقرار می شد تا این که بعد از چندین بار تلاش، بالاخره برادرم با من تماس گرفت و از حادثه ای خبر داد که قلبم لرزید! او گفت: مجتبی(پسرم) برادرزنش را با چاقو به قتل رسانده است و اکنون مراسم سومین روز خاک سپاری برگزار می شود!

 

شما چه کردید؟ چه می توانستم بکنم! چگونه می توانستم به آن سید عزیز (پدر مقتول) حتی تسلیت بگویم! من و او سال ها همکار بودیم، همسایه بودیم، فامیل بودیم. از شدت شرم روی بازگشت به مشهد را نداشتم. فکر می کردم این حادثه تلخ برای یکی از اعضای خانواده خودم رقم بخورد...

 

چرا؟ به خاطر این که بعد از بروز اختلافات خانوادگی بین پسرم و خانواده همسرش، او را به خاطر همه خلافکاری هایش از خانه طرد کردم! او هم من و خانواده ام را تهدید به مرگ می کرد و من پیش بینی این را داشتم که شاید من یا یکی از برادرانش را به قتل برساند! حتی زمانی که قصد رفتن به عراق را داشتم دو نفر را گذاشته بودم تا مواظب پسرم باشند که به خانواده ام آسیبی نرساند.

 

چرا به پلیس گزارش ندادید؟ با پلیس ۱۱۰ هم تماس گرفتم! او تهمت های ناروایی به خانواده همسرش می زد، زندگی را به کام همه ما تلخ کرده بود اما وقتی نیروهای انتظامی آمدند فقط او را نصیحت کردند! حتی کارت ملی او را به خودش بازگرداندند چرا که پسرم مدعی بود کارتن خواب است!

 

چه اتفاقی افتاد که دختر همکارت را برای پسرت خواستگاری کردی؟ خانواده آن ها (مقتول) آن قدر انسان های شریفی بودند که من بعد از این همه سال همسایگی دیوار به دیوار و همکار بودن با او، شناخت کاملی داشتم! حتی برای پسرم شرط گذاشتم و گفتم این دختر سید است و تو نمی توانی احترام او را نگه داری! باید هر شب که به خانه می روی اول دست همسرت را ببوسی، بعد وارد خانه شوی! اما متاسفانه ...

 

ریشه بدبختی های فرزندت از کجا آغاز شد؟  حسادت و بخل همه وجودش را می سوزاند! بی پرده بگویم پسرم به هیچ صراطی مستقیم نبود او حرف کسی را گوش نمی کرد! خودش را عالم به همه چیز می دانست، می خواست قدم های بزرگی بردارد! بلند پروازی و حسادت او را بیچاره کرد! 

 

به چه چیزهایی حسادت می کرد؟ به همه چیز حتی به برادرانش با آن که من بیشتر از همه فرزندانم به او می رسیدم چون متاهل بود، مخارجش را تامین می کردم اما او به اندازه‌ای بخل در وجودش لانه داشت که مادرش می‌گفت:اگر من یک قاشق غذای بیشتر برای دیگر فرزندانم می کشیدم او بلافاصله اعتراض می کرد که آن ها را بیشتر از او دوست دارم! پسرم فقط خودش را می دید! و به همه کس و همه چیز حسادت می کرد! 

 

فکر نمی کنید اعتیاد زمینه ساز این جرم بود؟ او تا بعد از خدمت سربازی خوب بود! بعد از آن که مغازه خیاطی برایش راه اندازی کردم به سوی مواد کشیده شد. هنوز در دوران عقد بود که ماجرا را فهمیدم و او را بستری کردم! و بعد از آن هم سرزندگی اش رفت ولی متاسفانه به اعتیادش ادامه داد و این هم یکی از  عوامل بدبختی های او شد به طوری که هر زنی نمی توانست در این شرایط زندگی کند! 

 

پسر شما یک بار هم به جرم سرقت دستگیر شد، درست است؟ بله! البته در دو سال آخر مستقیم با من صحبت نمی‌کرد! آن شب هم که به خاطر سرقت لاستیک دستگیر شد من به کلانتری نرفتم، فقط برادرش را فرستادم که متوجه شدم او دست به سرقت زده است! 

 

فرزندشما مواد مخدر صنعتی مصرف می کرد؟ نمی‌دانم! من این اواخر اصلا او را به خانه ام راه نمی دادم! چرا که نزد پدرزنش شرمنده بودم! 

 

ولی او مدعی شده که بعد از مصرف شیشه برادر زنش را کشته است! دروغ می گوید! من این حرف او را باور ندارم! او برای فرار از جرم و قصاص این ادعا را مطرح می کند!

 

مادرش چه می گوید؟ او هم مانند من فقط می خواهد که مجتبی را زودتر قصاص کنند! 

 

شما یک پدر هستید! آیا این حرف را از صمیم قلب می‌گویید؟ فقط خدا می داند که در دل من چه می گذرد! روزی که برای عرض تسلیت خدمت آن بزرگوار (پدر مقتول) رفتم به او گفتم شما پرونده را پیگیری کنید هرکجا لازم باشد من تعهد می دهم تا زودتر پسرم را قصاص کنند او ارزش زنده ماندن را ندارد! او به همه ظلم کرد آن هم به چنین خانواده ای که فقط یک پسر داشتند! 

 

   سابقه خبر

ماجرای جنایت شبح عینکی

به گزارش خراسان، صبح اول آبان جوان ۲۵ ساله‌ای در خیابان طلوع ۱۳ مشهد درحالی که سوار بر خودرو قصد عزیمت به محل کارش را داشت، هدف ضربات چاقوی شوهر خواهرش قرار گرفت و به طرز ناجوانمردانه ای به قتل رسید.

 

در پی وقوع این حادثه تلخ، بلافاصله تحقیقات قضایی از سوی قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد) آغاز و مشخص شد که  متهم جوان ۳۴ ساله ای به نام مجتبی است که همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی و خلافکاری های وی حدود یک سال قبل از او طلاق گرفته و به خانه پدرش بازگشته است. ادامه بررسی ها حاکی از آن بود که روز حادثه مجتبی پس از یک ماه تعقیب برادرزنش ، درحالی که خود را مانند یک شبح کرده  و عینکی نیز به چشم زده بود، او را به قتل رسانده و متواری شده است.

 

این متهم قبلا نیز خانواده همسرش را تهدید به اسیدپاشی کرده بود. این گزارش حاکی است: متهم بعد از ۴۸ ساعت از وقوع جنایت  و در حالی که با صدور دستورات ویژه قضایی، خود را در محاصره کارآگاهان می دید، به ناچار تسلیم قانون شد. متهم در جلسه بازجویی به قاضی میرزایی گفت: می دانستم پدرزنم تک پسرش را خیلی دوست دارد به همین خاطر وقتی طلاق همسرم را گرفت من هم به قصد انتقام جویی برادر زنم را کشتم تا این گونه آن‌ها را عذاب بدهم.

 

حکم قصاص,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت
حکم قصاص,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

 

سیدخلیل سجادپور

 

khorasannews.com
  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش